بايد همين ابتدا اعتراف کنم يکي از دغدغههاي بزرگ ذهنم، مراسم بعد از مرگم است.
شهدای ایران: حساب کنيد آدم چقدر بايد نگران شب اول قبر و اعمال و حساب و کتاب آنها باشد و علاوه بر آن تشريفات و مراسمي که بازماندگان را حسابي درگير خودش ميکند هم براي خودش مسئلهاي است! از محل دفن و عزاداري گرفته تا خرج دادن، چاپ اعلاميه، تهيه حلوا، خرما، ميوه، هماهنگي مداح و قاري و مسجد و...تمام اين کارها پروژه بزرگ مرگ را تشکيل ميدهد.
مجموع اين مسائل، آدم را نگران بعد از مرگش ميکند که چه بر سر بازماندگانش خواهد آمد ولي ظاهراً شرکت هايي هستند که خيالمان را راحت ميکنند تا با آسودگي بميريم! شرکت هايي که از لحظهاي که فرد جان به جان آفرين تسليم ميکند در خدمات رساني حاضر ميشوند. گواهي فوت را ميگيرند و هماهنگيهاي مربوط به آمبولانس، کفن و دفن، مشاوره تهيه قبر، فيلمبرداري و عکسبرداري، مشاوره روانشناسي، گلآرايي و شمعآرايي، آماده سازي وسايل مورد نياز بر سر مزار ميت، پذيرايي از مهمانان و هر کار ريز و درشت ديگري که صاحب عزا فکرش را بکند يا نکند در فهرست خدمات اين شرکتها ميگنجد.
اين که ياد متوفي زنده نگاه داشته شود و با حضور مهمانان براي شادي روح او در سفر اخروي اش طلب آمرزش شده و فاتحهاي خوانده شود، کار بسيار خوبي است و موجب تسلاي خاطر بازماندگان نيز ميشود، ولي وقتي از اصل ماجرا و هدف اين مراسم دور شويم، همانند بسياري از مراسمي که در جامعه از مسير و هدف اصلي منحرف و گرفتار دام تجملات و تشريفات ميشود، باز هم به ورطه هزينههاي غيرضروري و اجراي کارهاي ظاهري ميافتيم. براي مثال يکي از شرکت هايي که موضوع فعاليت آن ارائه خدمات مربوط به کفن و دفن و مراسم مرتبط با آن است، در فهرست بلند خدماتش گزينهاي دارد که در صورت درخواست ميزبان و صاحب عزا افرادي را براي گريه کردن و سوگواري همراه با شيون و زاري اعزام ميکند.
براي اطلاع بيشتر از چند و چون خدمات اين مراکز با دو شرکت در تهران تماس ميگيرم. توضيحات مفصلي از سوي مسئول مربوطه ارائه ميشود و تمام جزئيات اجراي مراسم را از لحظهاي که ميت، چشم هايش را براي هميشه فرو ميبندد برايم برمي شمارد و تأکيد ميکند: «بر اساس ميزان مبلغ و هزينهاي که سفارش دهندگان تعيين ميکنند و خدمات مورد تقاضاي آن ها، برنامهها را اجرا ميکنيم.» از آن جا که يکي از خدمات، اجراي موسيقي عرفاني است سوالم را در اين زمينه مطرح ميکنم که او در جوابم ميگويد: «حالا ديگر کسي مداح دعوت نميکند» و در همين حين از من ميپرسد: «مراسم تان در منزل است يا تالار؟» ميگويم: «در منزل» و توضيح ميدهد: «گروههاي مختلفي داريم که برايتان موسيقي عرفاني اجرا ميکنند، حالا به جاي مداحي، مثنوي خواني انجام ميشود. شما تشريف بياوريد، ما نمونه کار گروهها را نشان ميدهيم، هر کدام را خواستيد، برايتان هماهنگ ميکنيم!»
شرکت دوم نيز توضيحات مشابهي را ميدهد و تأکيد ميکند: بر اساس ميزان هزينهاي که افراد صرف ميکنند و انتخاب خودشان اجراي تمام ظرايف اين مراسم را در تمام مراحل به عهده ميگيريم. وقتي درباره حقالزحمه ميپرسم؛ تصريح ميکند: ۱۵ درصد فاکتورهايي را که براي انجام کارها هزينه شده است به عنوان حق الزحمه دريافت ميکنيم. از او درباره اعزام افرادي براي گريه و زاري در مجلس ميپرسم که ميگويد: «اين گزينه در فهرست خدمات ما نيست» بر خلاف شرکت اول که يکي از خدماتش در سايت همين گزينه بود.
براي آگاهي از دلايل شکل گيري اين پديدهها به سراغ «احمد رمضاني فرخد»، دانشجوي دکتراي جامعه شناسي ميروم. اين کارشناس جامعه شناسي در تبيين اين موضوع ميگويد: اين پديده از دو بعد قابل بررسي است. از ديدگاه جامعه شناسي شهري، با اين پديده و گسترش آن در کلان شهرها روبه رو هستيم. متأسفانه فاصله مردم از يکديگر زياد شده است و تعامل فاميلي و خانوادگي کاهش يافته است، ترافيک شهري و دوري از محلهاي کفن و دفن نيز کار افراد را با دشواري همراه کرده است. در حالي که در گذشته مردم به صورت دسته جمعي و بسيار راحت تر با همراهي بازماندگان به محلهاي مورد نظر ميرفتند ولي امروزه ميبينيم که افراد به ارسال دسته گل و يا فرستادن پيامک تسليت بسنده ميکنند.اين پژوهشگر ادامه ميدهد: در پديده شهرگرايي با موضوع «نوگرايي» هم روبه رو ميشويم. تقابل سنت و مدرنيته اجراي اين مراسم را به شيوه سنتي دچار چالش کرده است.
وي با تأکيد دوباره بر کاهش ارتباطات و تعاملهاي خانوادگي ادامه ميدهد: در گذشته نزديکان و اطرافيان به واسطه تعامل زياد و ارتباطات نزديک در اجراي مراسم تعزيه مشارکت جدي داشتند و اصلاً براي همدردي با بازمانده و برداشتن اين بار از دوش او، خودشان تمام کارها را بر عهده ميگرفتند؛ اما امروزه ديگر روابط تا آن اندازه صميمانه نيست که کسي اين کار را بکند، بازماندگان و صاحبان عزا هم که در غم و سوگواري به سر ميبرند، بر اين اساس نهادها و شرکتها جاي اين افراد را ميگيرند.
رمضاني تصريح ميکند: از ديدگاه جامعه شناسي کلان، مسائل مختلفي در قوت گرفتن اين پديده تأثيرگذار است. کاهش افراد خانواده و بعد خانوار يکي از عوامل زمينه سازي اين مسئله است. گذشتگان معتقد بودند که بايد فرزنداني داشته باشند که زمان مرگشان زير تابوت آنها را بگيرند يا دختراني داشته باشند که بر مرگشان سوگواري و شيون کنند، اما امروزه اين طور نيست، از سوي ديگر مراسم کفن و دفن در جامعه به شدت در حال تشريفاتي تر شدن است که اين موضوع ناشي از آن است که برخيها تلاش ميکنند با مصرف کالا يا اجراي مراسم خاص، طبقه اجتماعي خود را بالاتر و برتر نشان دهند.
اين جامعه شناس در ادامه با اشاره به زندگي آپارتمان نشيني و گسترش آن تأکيد ميکند: کاهش تعامل با همسايگان اجازه اجراي مراسم سنتي را نميدهد؛ همچنين در آپارتمانها امکان اين کار نيست زيرا فضاي مورد نياز وجود ندارد؛ بنابراين مردم به سمت تالار سوق پيدا ميکنند. بايد توجه کنيم که از ديد جامعهشناسي اقتصادي؛ وقتي عرضهاي انجام ميگيرد، تقاضا براي آن به وجود ميآيد؛ وقتي اين شرکتها شکل بگيرند که به عوامل آن اشاره کرديم، تقاضا هم براي دريافت خدمات آنها ايجاد ميشود.
وي با اشاره به فيلم «چند ميگيري گريه کني؟» خاطرنشان ميکند: اين امر، واقعيتي از جامعه را نشان ميدهد که با توجه به رشد «فردگرايي» در شهرها، رو به گسترش است. از سويي، اين شرکتها و نهادها بايد محصولاتي ارائه کنند که در شيوههاي سنتي وجود ندارد، چون بايد افراد از عهده انجام اين کار خاص برنيايند و آن را از شرکتها دريافت کنند؛ از اين رو شرکتها به ارائه محصول، کالا و يا شيوهاي خاص براي طبقه اشراف اقدام ميکنند، مثل موسيقي عرفاني يا تهيه کليپ متوفي يا آوردن افرادي که حتي خود را در مراسم ميزنند و به شيوهاي حزن انگيز عزاداري ميکنند، وقتي طبقات بالا کاري را انجام ميدهند، طبقات پايين جامعه نيز در فرآيندهاي اجتماعي سعي ميکنند از آنها الگوگيري کنند و خودشان را منتسب به طبقه بالا نشان بدهند. با اين حساب بايد منتظر باشيم تا اين پديده در چند سال ديگر بسيار گسترش پيدا کند. وي تصريح کرد: با توجه به صرف هزينههاي زياد براي اجراي تشريفاتي مراسم ختم بهتر آن است که حداقل بخشي از اين هزينهها صرف خيرات براي فرد متوفي شود چرا که اثر آن براي متوفي بيش از هزينههاي غيرضروري است که بازماندگان متحمل ميشوند.
مهم ترين نکات
يک برگزارکننده مراسم: حالا کسي مداح دعوت نميکند موسيقي عرفاني اجرا ميشود
کاهش بعد خانوار و تضعيف تعامل با اطرافيان از عوامل شکل گيري اين شرکت هاست.
در گذشته براي همدردي با بازمانده، اطرافيان تمام امور را خودشان انجام ميدادند.
برخيها تلاش ميکنند با اجراي مراسم خاص، طبقه اجتماعي خود را بالاتر نشان دهند
*خراسان
مجموع اين مسائل، آدم را نگران بعد از مرگش ميکند که چه بر سر بازماندگانش خواهد آمد ولي ظاهراً شرکت هايي هستند که خيالمان را راحت ميکنند تا با آسودگي بميريم! شرکت هايي که از لحظهاي که فرد جان به جان آفرين تسليم ميکند در خدمات رساني حاضر ميشوند. گواهي فوت را ميگيرند و هماهنگيهاي مربوط به آمبولانس، کفن و دفن، مشاوره تهيه قبر، فيلمبرداري و عکسبرداري، مشاوره روانشناسي، گلآرايي و شمعآرايي، آماده سازي وسايل مورد نياز بر سر مزار ميت، پذيرايي از مهمانان و هر کار ريز و درشت ديگري که صاحب عزا فکرش را بکند يا نکند در فهرست خدمات اين شرکتها ميگنجد.
اين که ياد متوفي زنده نگاه داشته شود و با حضور مهمانان براي شادي روح او در سفر اخروي اش طلب آمرزش شده و فاتحهاي خوانده شود، کار بسيار خوبي است و موجب تسلاي خاطر بازماندگان نيز ميشود، ولي وقتي از اصل ماجرا و هدف اين مراسم دور شويم، همانند بسياري از مراسمي که در جامعه از مسير و هدف اصلي منحرف و گرفتار دام تجملات و تشريفات ميشود، باز هم به ورطه هزينههاي غيرضروري و اجراي کارهاي ظاهري ميافتيم. براي مثال يکي از شرکت هايي که موضوع فعاليت آن ارائه خدمات مربوط به کفن و دفن و مراسم مرتبط با آن است، در فهرست بلند خدماتش گزينهاي دارد که در صورت درخواست ميزبان و صاحب عزا افرادي را براي گريه کردن و سوگواري همراه با شيون و زاري اعزام ميکند.
براي اطلاع بيشتر از چند و چون خدمات اين مراکز با دو شرکت در تهران تماس ميگيرم. توضيحات مفصلي از سوي مسئول مربوطه ارائه ميشود و تمام جزئيات اجراي مراسم را از لحظهاي که ميت، چشم هايش را براي هميشه فرو ميبندد برايم برمي شمارد و تأکيد ميکند: «بر اساس ميزان مبلغ و هزينهاي که سفارش دهندگان تعيين ميکنند و خدمات مورد تقاضاي آن ها، برنامهها را اجرا ميکنيم.» از آن جا که يکي از خدمات، اجراي موسيقي عرفاني است سوالم را در اين زمينه مطرح ميکنم که او در جوابم ميگويد: «حالا ديگر کسي مداح دعوت نميکند» و در همين حين از من ميپرسد: «مراسم تان در منزل است يا تالار؟» ميگويم: «در منزل» و توضيح ميدهد: «گروههاي مختلفي داريم که برايتان موسيقي عرفاني اجرا ميکنند، حالا به جاي مداحي، مثنوي خواني انجام ميشود. شما تشريف بياوريد، ما نمونه کار گروهها را نشان ميدهيم، هر کدام را خواستيد، برايتان هماهنگ ميکنيم!»
شرکت دوم نيز توضيحات مشابهي را ميدهد و تأکيد ميکند: بر اساس ميزان هزينهاي که افراد صرف ميکنند و انتخاب خودشان اجراي تمام ظرايف اين مراسم را در تمام مراحل به عهده ميگيريم. وقتي درباره حقالزحمه ميپرسم؛ تصريح ميکند: ۱۵ درصد فاکتورهايي را که براي انجام کارها هزينه شده است به عنوان حق الزحمه دريافت ميکنيم. از او درباره اعزام افرادي براي گريه و زاري در مجلس ميپرسم که ميگويد: «اين گزينه در فهرست خدمات ما نيست» بر خلاف شرکت اول که يکي از خدماتش در سايت همين گزينه بود.
براي آگاهي از دلايل شکل گيري اين پديدهها به سراغ «احمد رمضاني فرخد»، دانشجوي دکتراي جامعه شناسي ميروم. اين کارشناس جامعه شناسي در تبيين اين موضوع ميگويد: اين پديده از دو بعد قابل بررسي است. از ديدگاه جامعه شناسي شهري، با اين پديده و گسترش آن در کلان شهرها روبه رو هستيم. متأسفانه فاصله مردم از يکديگر زياد شده است و تعامل فاميلي و خانوادگي کاهش يافته است، ترافيک شهري و دوري از محلهاي کفن و دفن نيز کار افراد را با دشواري همراه کرده است. در حالي که در گذشته مردم به صورت دسته جمعي و بسيار راحت تر با همراهي بازماندگان به محلهاي مورد نظر ميرفتند ولي امروزه ميبينيم که افراد به ارسال دسته گل و يا فرستادن پيامک تسليت بسنده ميکنند.اين پژوهشگر ادامه ميدهد: در پديده شهرگرايي با موضوع «نوگرايي» هم روبه رو ميشويم. تقابل سنت و مدرنيته اجراي اين مراسم را به شيوه سنتي دچار چالش کرده است.
وي با تأکيد دوباره بر کاهش ارتباطات و تعاملهاي خانوادگي ادامه ميدهد: در گذشته نزديکان و اطرافيان به واسطه تعامل زياد و ارتباطات نزديک در اجراي مراسم تعزيه مشارکت جدي داشتند و اصلاً براي همدردي با بازمانده و برداشتن اين بار از دوش او، خودشان تمام کارها را بر عهده ميگرفتند؛ اما امروزه ديگر روابط تا آن اندازه صميمانه نيست که کسي اين کار را بکند، بازماندگان و صاحبان عزا هم که در غم و سوگواري به سر ميبرند، بر اين اساس نهادها و شرکتها جاي اين افراد را ميگيرند.
رمضاني تصريح ميکند: از ديدگاه جامعه شناسي کلان، مسائل مختلفي در قوت گرفتن اين پديده تأثيرگذار است. کاهش افراد خانواده و بعد خانوار يکي از عوامل زمينه سازي اين مسئله است. گذشتگان معتقد بودند که بايد فرزنداني داشته باشند که زمان مرگشان زير تابوت آنها را بگيرند يا دختراني داشته باشند که بر مرگشان سوگواري و شيون کنند، اما امروزه اين طور نيست، از سوي ديگر مراسم کفن و دفن در جامعه به شدت در حال تشريفاتي تر شدن است که اين موضوع ناشي از آن است که برخيها تلاش ميکنند با مصرف کالا يا اجراي مراسم خاص، طبقه اجتماعي خود را بالاتر و برتر نشان دهند.
اين جامعه شناس در ادامه با اشاره به زندگي آپارتمان نشيني و گسترش آن تأکيد ميکند: کاهش تعامل با همسايگان اجازه اجراي مراسم سنتي را نميدهد؛ همچنين در آپارتمانها امکان اين کار نيست زيرا فضاي مورد نياز وجود ندارد؛ بنابراين مردم به سمت تالار سوق پيدا ميکنند. بايد توجه کنيم که از ديد جامعهشناسي اقتصادي؛ وقتي عرضهاي انجام ميگيرد، تقاضا براي آن به وجود ميآيد؛ وقتي اين شرکتها شکل بگيرند که به عوامل آن اشاره کرديم، تقاضا هم براي دريافت خدمات آنها ايجاد ميشود.
وي با اشاره به فيلم «چند ميگيري گريه کني؟» خاطرنشان ميکند: اين امر، واقعيتي از جامعه را نشان ميدهد که با توجه به رشد «فردگرايي» در شهرها، رو به گسترش است. از سويي، اين شرکتها و نهادها بايد محصولاتي ارائه کنند که در شيوههاي سنتي وجود ندارد، چون بايد افراد از عهده انجام اين کار خاص برنيايند و آن را از شرکتها دريافت کنند؛ از اين رو شرکتها به ارائه محصول، کالا و يا شيوهاي خاص براي طبقه اشراف اقدام ميکنند، مثل موسيقي عرفاني يا تهيه کليپ متوفي يا آوردن افرادي که حتي خود را در مراسم ميزنند و به شيوهاي حزن انگيز عزاداري ميکنند، وقتي طبقات بالا کاري را انجام ميدهند، طبقات پايين جامعه نيز در فرآيندهاي اجتماعي سعي ميکنند از آنها الگوگيري کنند و خودشان را منتسب به طبقه بالا نشان بدهند. با اين حساب بايد منتظر باشيم تا اين پديده در چند سال ديگر بسيار گسترش پيدا کند. وي تصريح کرد: با توجه به صرف هزينههاي زياد براي اجراي تشريفاتي مراسم ختم بهتر آن است که حداقل بخشي از اين هزينهها صرف خيرات براي فرد متوفي شود چرا که اثر آن براي متوفي بيش از هزينههاي غيرضروري است که بازماندگان متحمل ميشوند.
مهم ترين نکات
يک برگزارکننده مراسم: حالا کسي مداح دعوت نميکند موسيقي عرفاني اجرا ميشود
کاهش بعد خانوار و تضعيف تعامل با اطرافيان از عوامل شکل گيري اين شرکت هاست.
در گذشته براي همدردي با بازمانده، اطرافيان تمام امور را خودشان انجام ميدادند.
برخيها تلاش ميکنند با اجراي مراسم خاص، طبقه اجتماعي خود را بالاتر نشان دهند
*خراسان