شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۶۰۳۶۴
تاریخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۴
عبدالله گنجی، پژوهشگر مسائل سیاسی گفت: امام خمینی یک فرمول روشن داشت که برای تبیین آن، از تعبیر استکبار استفاده کردند. ایشان تصریح می‌فرمودند تا زمانی که اسلام در این کشور حاکم باشد، قدرت‌های سلطه‌گر ما را به رسمیت نخواهند شناخت. جنگ تحمیلی و تحریم‌های اقتصادی نیز دقیقاً به همین دلیل بر کشور تحمیل شد، زیرا ما اعلام کردیم که اسلام می‌تواند پاسخگو باشد و ظرفیت اداره جامعه را دارد. بر اساس همین نگاه، امام خمینی مسئله صهیونیست در قلب جهان اسلام را خطری جدی می‌دید و برای حل مسئله راهی جز مبارزه باقی نمانده است. مسئله اصلی مقاومت دقیقاً از همین‌جا نشأت می‌گیرد.

شهدای ایران: عبدالله گنجی، پژوهشگر مسائل سیاسی در گفت‌وگو با فارس به بیان ویژگی‌ها و ابعاد شخصیت امام خمینی (ره) پرداخت.

در شرایط حساس کنونی منطقه و جهان، بازخوانی و درک عمیق اندیشه‌های راهبردی امام خمینی (ره) برای مواجهه با چالش‌های پیش رو از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در همین راستا، گفتگویی تفصیلی با عبدالله گنجی، پژوهشگر و کارشناس مسائل سیاسی، ترتیب دادیم تا به بررسی ابعاد کلیدی مکتب امام راحل و کاربرد آن در سیاست خارجی، گفتمان مقاومت، و مؤلفه‌های قدرت ملی بپردازد.


این گفتگو به واکاوی پرسش‌های اساسی و چندلایه‌ای می‌پردازد. نخست، به این مهم پرداخته می‌شود که کدام ابعاد از نگاه راهبردی امام خمینی (ره) می‌تواند همچنان راهگشای سیاست خارجی و تقویت مقاومت در برابر نظام سلطه باشد. در ادامه، مصاحبه مؤلفه‌های بنیادین تمدن‌سازی در مکتب امام راحل و نقش شعار «ما می‌توانیم» به عنوان زیرساخت فکری پیشرفت را کنکاش می‌کند. سیاست تأثیرگذار «نه شرقی، نه غربی»، الهام‌بخش بودن آن به عنوان یک جریان سوم جهانی و تأثیرش بر استقلال رأی ایران نیز به دقت بررسی می‌شود. در نهایت، گفتگو به ارزیابی دستاوردهای سیاست خارجی در دوران امام و تبیین نگاه ایشان به عناصر قدرت ملی در مصاف با زیاده‌خواهی‌های استکباری می‌پردازد.

این کارشناس سیاسی در پاسخ به این پرسش‌ها پیوندهای درونی میان مبانی نظری اندیشه امام (ره) و تجلیات عینی آن را در عرصه‌های گوناگون به تصویر می‌کشد. ایشان تشریح می‌کند که چگونه تشخیص امام از اهداف پایدار غرب در منطقه غرب آسیا از تسلط بر منابع تا تضمین امنیت رژیم صهیونیستی به طور مستقیم به ضرورت شکل‌گیری و تقویت گفتمان مقاومت و اتخاذ سیاست خارجی مستقل انجامید.

علاوه بر این به این نکته می‌پردازد که چگونه باور به «جامعیت اسلام» و اصل «ما می‌توانیم» نه تنها در حوزه داخلی منشأ دستاوردهای علمی و صنعتی شده، بلکه پشتوانه معنوی و مادی قدرت ملی در برابر فشارهای خارجی نیز بوده است. نگاه امام به «وحدت ملی» و «قدرت ایمان» به عنوان ارکان اساسی قدرت، از دیگر محورهای مورد تاکید در این گفتگو است.

 

متن کامل گفتگو به شرح زیر است:

با توجه به شرایط منطقه‌ای و جهانی امروز، این سؤال مطرح است که کدام ابعاد از نگاه راهبردی امام خمینی می‌تواند راهگشای سیاست خارجی و مقاومت در برابر نظام سلطه باشد؟ 

گنجی: امام خمینی بر این باور بود که غرب هیچ‌گاه منطقه غرب آسیا و خاورمیانه را رها نمی‌کند؛ نخست به خاطر منابع و منافع گسترده‌ای که در این منطقه وجود دارد و دوم به دلیل اهمیت امنیت رژیم صهیونیستی و برای این دو مورد امام این واژه را به کار می بردند که این انرژی متراکم جهان اسلام را می‌خواهند تجزیه کنند، یعنی دولت و ملت‌های جدید درست کنند. طرح خاورمیانه جدید نیز در همین چارچوب مطرح شد؛ طرحی که می‌خواست در عراق، سوریه، ایران و ... دولت سازی کنند. 

 
 تنها راه رهایی مسلمانان از سلطه‌گران بازگشت به اسلام است

بر این اساس امام خمینی انقلاب خود را در سه سطح تعریف می‌کرد ایران، جهان اسلام و عالم مستضعفین. درباره جهان اسلام امام معتقد بود تنها راه رهایی مسلمانان از سلطه و سلطه‌گران و دستیابی به منابع و منافع بازگشت به اسلام است.  

بنابراین با همین راهبرد الهام‌بخش بود که در فلسطین، لبنان، عراق، مصر، الجزایر و افغانستان و... جریانات اسلام‌گرا شکل گرفتند. امام خمینی با بازتولید روح اسلام انقلابی، در جریان جنگ سردی که میان دو قطب اصلی جهان آن زمان در جریان بود، جریان سومی به نام اسلام را ایجاد کرد و معتقد بود که می‌توان این مسیر را پی گرفت.
تو این دوره از صفر تا صد بازار های مالی رو یاد بگیر

حاج قاسم در طول این 20 سالی که در نیروی قدس بود دقیقاً کارش این بود که آمریکا را از منطقه اخراج کند یعنی پیش‌گیری از آن دولت سازی بود پیشگیری از آن بود که آن‌ها می‌خواستند امنیت صهیونیست‌ها را بالا ببرند و در عراق سوریه افغانستان با آن‌ها جنگید و موفق بود.

 

در مکتب امام خمینی (ره)، برای بنای یک تمدن نوین اسلامی، چه زیرساخت‌های بنیادین فکری و عملی تعریف شده است؟ لطفاً توضیح دهید این زیرساخت‌ها کدامند، چگونه یکدیگر را تکمیل می‌کنند و به‌ویژه، نتایج عملی باور به این زیرساخت‌ها، مانند اصل «ما می‌توانیم»، چگونه در مسیر پیشرفت کشور تجلی یافته است؟

گنجی: امام خمینی دو زیرساخت اساسی برای تمدن سازی در نظر داشتند. نخست، جامعیت اسلام بود. امام معتقد بودند که اسلام هیچ‌چیز را فروگذار نکرده و از احکام فردی تا ساختار حکومت را در برمی‌گیرد.

 
ما می‌توانیم؛ رمز حرکت به‌سوی تمدن نوین اسلامی

نکته دوم  شعار ما می‌توانیم بود. امام این شعار را به‌عنوان زیرساخت فکری تمدن نوین اسلامی مطرح کردند؛ به این معنا که اگر به باور ما می‌توانیم برسیم، می‌توانیم بسیاری از گره‌ها را بازکنیم. درواقع، همین باور را امام وارد کشور کرد.

نتیجه این باور را امروز می‌توان در برخی حوزه‌ها به‌روشنی دید؛ به‌رغم تحریم‌ها، ایران در حوزه‌هایی مانند پزشکی، موشکی، پهپادی، سلول‌های بنیادی، فناوری نانو، پتروشیمی و حتی صنایع ، سرآمد شده است. همه این دستاوردها ناشی از همان ایمان به ما می‌توانیم است که امام آن را در جامعه نهادینه کرد.

عنصر سوم که امام بر آن تأکید ویژه‌ای داشت، تربیت اسلامی است؛ یعنی نیروی انسانی‌ای که دچار التقاط فکری با غرب نباشد الگوی فکری، فرهنگی و سبک زندگی‌اش مبتنی بر دستگاه معرفت‌شناسی غرب نباشد. چنین نیروی انسانی می‌تواند آن ما می‌توانیم را به‌پیش ببرد. بنابراین، اصل ما می‌توانیم و جامعیت اسلام که بومی‌سازی را تسهیل می‌کند، همراه با نیروی انسانی‌ای که در این تراز باشد، سه‌گانه‌ای است که امام مدنظر داشت.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار