اقبالی در یادداشتی نوشت: متاسفانه امروز در سال ۱۴۰۴ در شهری با جمعیت حدود ۱۰۰ هزار نفر و با وجود زیرساختهای مورد نیاز مادری به همراه نوزادش به دلیل نبود متخصص فوت میکنند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، ابوالفضل اقبالی عضو هیات علمی دانشگاه و چهره فعال عرصه عفاف و حجاب در یادداشتی نوشت: چند روز پیش دو انسان(یک مادر و یک نوزاد) در قلمرو حاکمیت نظام مقدس جمهوری اسلامی به دلیل عدم دسترسی به پزشک جان باختند. اتفاق تلخ پلدختر اولین پرونده مرگ شهروندان به دلیل نقص در ارائه خدمات درمانی در کشور نبود. برای من بسیار ناگوار است که درباره تامین نیازهای اولیه مردم کشورم آن هم پس از حدود نیم قرن از استقرار قانون اساسی متعالی کشور که کراراً و صریحاً به دسترسی آحاد مردم به درمان تاکید کرده است و رهبران انقلاب مدام آن را گوشزد کردهاند، دست به قلم ببرم و آن را مطالبه کنم. متاسفانه امروز در سال 1404 در شهری با جمعیت حدود 100 هزار نفر و با وجود زیرساختهای مورد نیاز(بیمارستان و تجهیزات لازم) مادری به همراه نوزادش به دلیل نبود متخصص فوت میکنند. این در حالیست که رهبر عزیز انقلاب در سال 72 این مطالبه را از سیستم درمانی کشور مطرح کردند که مردم برای درمان بیماریهای خود در داخل کشور قدرت انتخاب از میان چند پزشک را داشته باشند. حال باید از متولیان نظام سلامت و درمان کشور پرسید چه تناسبی میان شرایط فعلی کشور با اصول متعدد قانون اساسی و دغدغههای پرتکرار مقام معظم رهبری وجود دارد؟
چگونه است که با وجود حرکتِ پرشتاب کشورهای همسایه(نه کشورهای اروپایی) به سمت توریسم سلامت، ما هنوز در ارائه خدمات تخصصی رادیولوژی به مردم در بیش از 100 شهرستان بالای 50 هزار نفر جمعیت ناتوان هستیم؟ این وضعیت درباره خدمات تخصصی بیهوشی، ارتوپدی، جراحی عمومی، عفونی، طب اورژانس و... بعضا حتی وخیمتر است. چرا باید سرانه پزشک متخصص در امروزِ کشور ما با صد سال پیش برخی از کشورهای اروپایی هم قابل قیاس نباشد؟ آیا این وضعیت شایسته مردم شریف ایران است؟ آیا شایسته مردم ایران است که به دلیل عدم دسترسی به پزشک متخصص دچار مرگ یا نقص عضو شوند؟ دقت میکنید درباره چه چیزی داریم صحبت میکنیم؟ مرگ و نقص عضو! من اصلا درباره اینکه میانگین ویزیت در کشور ما زیر 5 دقیقه است و کیفیت درمان چه وضعی دارد سخن نمیگویم. حرف من این است که چرا وضعیت دسترسی به پزشک متخصص در کشور ما اینگونه است که مردم به دلیل عدم تشخیص بیماری یا رسیدگی به موقع باید دچار فوت یا نقص عضو شوند؟! یعنی حکمرانی سلامت در کشور ما باید در چنین سطحی باشد؟! متاسفانه وضعیت ما به نحویست که حتی رخدادهایی نظیر مرگ مظلومانه یک مادر و نوزاد هم مساله دسترسی به پزشک و درمان را به مطالبه نخبگان و اهالی رسانه تبدیل نمیکند. من قبلا در یادداشتی به ریشه مشکلات کشور در زمینه دسترسی به پزشک متخصص اشاره کردم. اما صرف نظر از اینکه این وضعیت چه راهکارهایی اعم از تربیت پزشک یا توزیع مناسب متخصصان و یا هر چیز دیگری دارد، مطالبه از متولیان نظام سلامت برای چارهجویی در این زمینه باید به یک جریان قوی حداقل در میان نخبگان اجتماعی تبدیل گردد.
این یادداشت تلخ به معنای انکار تلاشهای ارزنده و پیشرفتهای نظام سلامت کشور در ارائه خدمات درمانی و بهداشتی به مردم نیست بلکه صرفا با هدف اشاره به یک نقیصه مهم و جدی در این سیستم تحت عنوان «ضعف دسترسی به پزشک متخصص» در اقصی نقاط این کشور نگاشته شده است. دغدغه نگارنده این است که چرا با وجود توسعه زیرساختهای درمانی در کشور و نیز ظرفیت بسیار بالای نیروی انسانی که متقاضی فعالیت در نظام سلامت و درمان هستند، باید مادری به همراه نوزادش به دلیل نبود یک رادیولوژیست فوت کنند؟ کاش پویشی گسترده معطوف به این مساله در کشور شکل میگرفت و رسانهها، نخبگان، چهرههای موجه و... این موضوع را به مطالبه جدی و مستمر خود تبدیل میکردند...