موچین از منظر محتوایی از بسیاری از آفتهای مرسوم سریالهای شبکه نمایش خانگی مثل عشقهای مثلثی و روابط غیرمتعارف، خانوادههای از هم پاشیده، لاکچری نمایی و... مبرا باشد اما شاخصههای کیفی پایینی دارد.
شهدای ایران: نزاع بر سر مجوز تولید و عرضه سریالهای شبکه نمایش خانگی هر روز وارد فاز تازهای میشود؛ نزاعی که براساس خبرهای منتشرشده، برنده نهایی آن صداوسیما بوده و از این به بعد قرار است رسانه ملی در این زمینه مدیریت را برعهده بگیرد؛ اتفاقی که بیش از همیشه انتظار را برای نظمبخشی به این شبکه بالا میبرد؛ با این همه روز گذشته یکی از خبرگزاریها خبری را در ارتباط با نخستین سریال پخششده در شبکه نمایش خانگی با مجوز صداوسیما منتشر کرد که اما و اگرهایی را نسبت به این موضوع در اذهان پدید آورد.
* «موچین»، از رسانه ملی تا وزارت ارشاد
مهر روز گذشته در خبری مدعی شد سریال «موچین» به کارگردانی حسین تبریزی که تاکنون ۳ قسمت از آن در شبکه نمایش خانگی توزیع شده، نخستین سریالی است که پروانه ساخت خود را برخلاف روال معمول دیگر سریالهای شبکه نمایش خانگی، به جای شورای پروانه ساخت آثار غیرسینمایی در سازمان سینمایی، از صداوسیما دریافت کرده است. براساس گزارش این رسانه، سریال «موچین» که عرضه خود را از سامانه «روبیکا» بهعنوان یکی از اپلیکیشنهای دارای قرارداد با سازمان صداوسیما آغاز کرد، مجوز اولیه خود را از معاونت فضای مجازی سازمان صداوسیما و با هدف عرضه در آیپیتیویها گرفت و همچنین مذاکراتی هم با ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) یکی دیگر از زیرمجموعههای خبرساز سازمان صداوسیما در ماههای اخیر داشته است. البته این سریال بعد از اتمام فرآیند تولید برای عرضه در شبکه نمایش خانگی، پروانه نمایش خود را از وزارت ارشاد دریافت کرد.
خطر سقوط از چاله به چاه؟!
سریال «موچین» در حالی تبدیل به نخستین مصداق اجرایی در زمینه واگذاری مسؤولیت صدور پروانه ساخت از سوی سازمان صداوسیما به یک سریال خانگی شده است که ترکیب کلی این سریال بشدت به فضای کلی سریالهای کمدی تلویزیونی نزدیک است. سریالهایی که البته پخش آن در تلویزیون شاید با اقبال روبهرو شود ولی بدون شک با توجه به عرضه آنها در بستری که مخاطب باید برای دیدن آن پول پرداخت کند، فاصله بسیاری با سلیقه مخاطبان دارد.
در واقع ماجرا از این قرار است که شاید این سریال از منظر محتوایی از بسیاری از آفتهای مرسوم سریالهای شبکه نمایش خانگی مثل عشقهای مثلثی و روابط غیرمتعارف، خانوادههای از هم پاشیده، لاکچری نمایی و... مبرا باشد اما از نظر شاخصههای کیفی بشدت جایگاه پایینی دارد و همین موضوع قطعا بر عدم ارتباط مخاطب با آن اثر خواهد گذاشت. این خطر بزرگی است که سریالهای شبکه نمایش خانگی را در ادامه مسیر فعالیتشان تهدید میکند و هم اینکه سریالهای عرضه شده در این شبکه با بهبود محتوایی، در زمینه شاخصههای فنی با افت کیفیت روبهرو میشوند. البته سایر سریالهایی هم که پیش از این و در جریان مجوزهای صادر شده از سوی وزارت ارشاد در بستر شبکه نمایش خانگی عرضه شدند چندان آش دهنسوزی نیستند اما به نظر میرسد حداقل از منظر ارتباط با مخاطب وضعیت بهتری از سریال «موچین» داشته باشند.
تلاش برای ترمیم یک شکاف قدیمی
البته با این همه نمیتوان منکر این موضوع شد که به طور کلی با توجه به گستردگی دامنه فعالیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سپردن مسؤولیت نظارت بر تولید آثار عرضه شده در شبکه نمایش خانگی به تلویزیون «احتمالا» باعث بهبود وضعیت این شبکه شود اما ترس از ایجاد انحصار برای یک رسانه و همچنین مواردی همچون مورد سریال «موچین» که در آن با افت شدید کیفی روبهرو هستیم را هم نباید نادیده گرفت.
با این همه نخستین دستاورد در انتقال ماموریت نظارت بر تولید این محصولات از وزارت ارشاد به تلویزیون آن است که دوگانگی و شکاف ممیزی و ضوابط نمایش در رسانههای تصویری داخلی تا حد زیادی ترمیم میشود و از عمق اختلاف آن کاسته میشود. همچنین داستانها و موضوعات سریالهای غیرتلویزیونی به دایره سوژههای رایج در گونه تلویزیونی نزدیک میشوند و بنای آن را نخواهند داشت که پا را از حد خود فراتر نهاده و دست روی موضوعات ملتهبی بگذارند که به بخش زیادی از جامعه قابل تعمیم نیست و ضمنا به وجود آنها هم رسمیت بخشیده نمیشود و حداقل میتوان امیدوار بود که دیگر خبری از لاکچرینمایی و عشقهای عجیب و غریب در بستر شبکه نمایش خانگی نخواهیم بود.
همین موضوع میتواند انگیزه سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری بر این آثار را به دلیل بالا رفتن شانس پخش آنها از تلویزیون (پس از توزیع در بستر شبکه نمایش خانگی) و استفاده از حق پخش تلویزیونی آن بالا ببرد؛ این در حالی است که تاکنون فقط چند مورد محدود از سریالهای متعددی که در این شبکه تولید و عرضه شده پس از اتمام پخش در نمایش خانگی مجوز پخش در تلویزیون گرفتهاند.
سکوت دنبالهدار درباره مجوزها
اما نکته عجیب در این میان عدم اعلام رسمی مسؤولیت صداوسیما در این حوزه است. تاکنون هر خبری در این حوزه اعلام شده، یا خروجی گمانهزنی رسانهها بوده یا صرفا توسط یک رسانه اعلام شده است. این در حالی است که هفته گذشته علی ژکان، کارگردان سینما در گفتوگو با یکی از رسانهها اعلام کرده بود در جریان پیگیری اخذ مجوز ساخت یک سریال برای شبکه نمایش خانگی به وزارت ارشاد مراجعه کرده اما در پاسخ به او از واگذاری مجوز این حوزه به صداوسیما از ابتدای تیرماه خبر دادهاند.
همه این موضوعات در شرایطی به وقوع پیوسته که هنوز معلوم نیست کدام بخش از زیرمجموعههای صداوسیما مسؤول صدور مجوز برای این بخش است، چرا که از ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) تا معاونت فضای مجازی صداوسیما در گمانهزنی رسانهها به عنوان متولی این بخش ذکر شده است. با این همه هنوز هیچ خبری به شکل رسمی در این زمینه اعلام نشده است و با وجود اینکه هر روز یک گمانهزنی جدید در رسانهها منتشر میشود اما هیچکدام از نهادهای مرتبط با این موضوع به شکل رسمی در این زمینه اظهارنظر نمیکنند تا مشخص شود که دقیقا کدام بخش از رسانه ملی قرار است از این به بعد متولی نظارت بر فعالیت تولیدات شبکه نمایش خانگی باشد.
در نهایت اما به نظر میرسد شبکه نمایش خانگی پس از یک دوره 10 ساله آزمون و خطا حالا باید به مرحلهای رسیده باشد که بتوان نسبت به خروجیهای آن امیدوار بود؛ خروجیهایی که چه وزارت ارشاد متولی نظارت بر آن باشد چه رسانه ملی، در هر صورت نیازمند بررسی بیشتر و دقیقتر کارشناسان و اهالی رسانه است تا وضعیت این شبکه در ادامه فعالیت آن بهتر از قبل شود، بویژه آنکه با گسترش بسترهای توزیع این محصولات از طریق VODها حالا گروه بیشتری از مردم مخاطب این آثار هستند.