بیشک کسی منکر فعالیت بسترهای جدید در عرصه فرهنگ و هنر نیست اما اینکه این فعالیت چگونه باشد و سمت و سوی آن به کجاست، موضوعی است که بسیار اهمیت دارد.
شهدای ایران: شبکه نمایش خانگی طی سالهای اخیر با رشد قابل توجه مخاطب روبهرو بوده است؛ تا جایی که بسیاری از سینماگران به این حوزه علاقه شدیدی پیدا کردند و تمرکز خود را تنها روی این حوزه گذاشتند. شبکهای که به راحتی پولهای کثیف وارد آن میشود، هیچ عرف و شرعی در آن رعایت نمیشود و به دلیل همان پولهای مشکوک و کثیف، دستمزد آن هم بسیار بالاتر از سینماست.
شاید مهمترین مثال این حوزه سریال "شهرزاد" باشد؛ سریالی که با سرمایهگذاری محمد امامی و هادی رضوی ساخته شد که هر دو این افراد به اتهام فساد مالی هماکنون در زندان بسر میبرند.
در طول این سالها سینماگران بسیاری از ورود پولهای کثیف به سینما و شبکه نمایش خانگی انتقاد کردند اما هر بار که این انتقادات مطرح میشد برخی سینماگران و رسانههایی که از این طریق ارتزاق میکردند سریعا واکنش نشان میدادند و این افراد را به کاربلد نبودن و به روز نبودن محکوم میکردند. آش از ابتدا آنقدرها هم شور نبود؛ زمان که گذشت و سوء استفادهگران راه و چاه را یاد گرفتند حسابی شور شد. حالا عدهای زمین بازی خود را پیدا کرده بودند؛ جایی برای پولشویی، ارتباط با بازیگران و مشهور شدن و کسب درآمد بسیار خوب...
ماجرای نظارت بر شبکه نمایش خانگی هم که چیزی شبیه شوخی بود. هر روز یکی از سینماگران شروع به ساخت سریالی میکرد و تا چند قسمت که جلو میرفت و پولش را درمیآورد، سریال را بدون هیچ توضیحی کنار میگذاشت. از سریال مهران مدیری گرفته تا سریال "رقص روی شیشه" که بهرام رادان بازیگر آن پس از توقف سریال به شدت اعتراض و اعلام کرد تصمیم دارد به احترام مخاطب ادامه سریال را خودش بسازد؛ تصمیمی که هیچگاه عملی نشد. در کنار این موارد نمایش ابتذال، عشقهای مثلثی، قبحشکنی بسیاری از احترام های درون خانوادگی کاری است که شبکه نمایش خانگی با افکار مردم میکند.
در همین سریال "دل" به کارگردانی منوچهر هادی که بسیاری از مخاطبان از آب بستن به آن به شدت گلایه دارند، علاوه بر اینکه شاهد تصاویری از کاخنشینی و تجملگرایی و رژه لوکسترین خودروها هستیم، چندین عشق مثلثی به تصویر کشیده میشود که تمامی ندارد. اینها به کنار، تصویری که از پدر خانواده ترسیم میشود، تصویر مردی بیعرضه است که همزمان با عروسی پسرش فکر عیاشی است و اتفاقا او هم درگیر عشق مثلثی شده است. اینها گوشه کوچکی است از آن چه امروز در شبکه نمایش خانگی میگذرد.
در اینکه سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در طول این سالها نتوانستند نظارت درستی به شبکه نمایش خانگی داشته باشند، شکی نیست؛ موضوعی که حتی رهبر معظم انقلاب هم در بیانات چند روز پیش خود در جمع مسئولان قوه قضاییه به آن اشاره کردند و نسبت به عدم نظارت بر فیلمها و تصویری نامناسب از دادگاهها و مراجع قضایی میسازند انتقاد کردند.
شبکه نمایش خانگی در طول این سالها برخلاف اینکه نتوانسته یک خروجی درخور، باکیفیت و مفید برای جامعه داشته باشد، در کنار آن تنها به بالا بردن دستمزدهای بازیگران و عوامل و همچنین تغییر سبک زندگی به سمت فرهنگ غربی کمک کرده است. شبکهای که بیشتر شبکه بچه پولدارهاست تا شبکه مخاطبی که این روزها با مشکلات اقتصادی شدیدا دست و پنجه نرم میکند و دیدن تصاویری از لوکسنیشنی و لوکسسواری آقایان و خانمهای شیکپوش، امنیت روانیاش را به خطر میاندازد.
صدای انحراف و کجروی شبکه نمایشخانگی خیلی وقت است که به گوش میرسد اما تاکنون گوش شنوایی نبوده است. شاید حالا که درباره این شبکه بیشتر بحث و صحبت میشود، وقت آن رسیده برای شبکه نمایش خانگی تصمیمی جدی گرفته شود...
شاید مهمترین مثال این حوزه سریال "شهرزاد" باشد؛ سریالی که با سرمایهگذاری محمد امامی و هادی رضوی ساخته شد که هر دو این افراد به اتهام فساد مالی هماکنون در زندان بسر میبرند.
در طول این سالها سینماگران بسیاری از ورود پولهای کثیف به سینما و شبکه نمایش خانگی انتقاد کردند اما هر بار که این انتقادات مطرح میشد برخی سینماگران و رسانههایی که از این طریق ارتزاق میکردند سریعا واکنش نشان میدادند و این افراد را به کاربلد نبودن و به روز نبودن محکوم میکردند. آش از ابتدا آنقدرها هم شور نبود؛ زمان که گذشت و سوء استفادهگران راه و چاه را یاد گرفتند حسابی شور شد. حالا عدهای زمین بازی خود را پیدا کرده بودند؛ جایی برای پولشویی، ارتباط با بازیگران و مشهور شدن و کسب درآمد بسیار خوب...
ماجرای نظارت بر شبکه نمایش خانگی هم که چیزی شبیه شوخی بود. هر روز یکی از سینماگران شروع به ساخت سریالی میکرد و تا چند قسمت که جلو میرفت و پولش را درمیآورد، سریال را بدون هیچ توضیحی کنار میگذاشت. از سریال مهران مدیری گرفته تا سریال "رقص روی شیشه" که بهرام رادان بازیگر آن پس از توقف سریال به شدت اعتراض و اعلام کرد تصمیم دارد به احترام مخاطب ادامه سریال را خودش بسازد؛ تصمیمی که هیچگاه عملی نشد. در کنار این موارد نمایش ابتذال، عشقهای مثلثی، قبحشکنی بسیاری از احترام های درون خانوادگی کاری است که شبکه نمایش خانگی با افکار مردم میکند.
در همین سریال "دل" به کارگردانی منوچهر هادی که بسیاری از مخاطبان از آب بستن به آن به شدت گلایه دارند، علاوه بر اینکه شاهد تصاویری از کاخنشینی و تجملگرایی و رژه لوکسترین خودروها هستیم، چندین عشق مثلثی به تصویر کشیده میشود که تمامی ندارد. اینها به کنار، تصویری که از پدر خانواده ترسیم میشود، تصویر مردی بیعرضه است که همزمان با عروسی پسرش فکر عیاشی است و اتفاقا او هم درگیر عشق مثلثی شده است. اینها گوشه کوچکی است از آن چه امروز در شبکه نمایش خانگی میگذرد.
در اینکه سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در طول این سالها نتوانستند نظارت درستی به شبکه نمایش خانگی داشته باشند، شکی نیست؛ موضوعی که حتی رهبر معظم انقلاب هم در بیانات چند روز پیش خود در جمع مسئولان قوه قضاییه به آن اشاره کردند و نسبت به عدم نظارت بر فیلمها و تصویری نامناسب از دادگاهها و مراجع قضایی میسازند انتقاد کردند.
شبکه نمایش خانگی در طول این سالها برخلاف اینکه نتوانسته یک خروجی درخور، باکیفیت و مفید برای جامعه داشته باشد، در کنار آن تنها به بالا بردن دستمزدهای بازیگران و عوامل و همچنین تغییر سبک زندگی به سمت فرهنگ غربی کمک کرده است. شبکهای که بیشتر شبکه بچه پولدارهاست تا شبکه مخاطبی که این روزها با مشکلات اقتصادی شدیدا دست و پنجه نرم میکند و دیدن تصاویری از لوکسنیشنی و لوکسسواری آقایان و خانمهای شیکپوش، امنیت روانیاش را به خطر میاندازد.
صدای انحراف و کجروی شبکه نمایشخانگی خیلی وقت است که به گوش میرسد اما تاکنون گوش شنوایی نبوده است. شاید حالا که درباره این شبکه بیشتر بحث و صحبت میشود، وقت آن رسیده برای شبکه نمایش خانگی تصمیمی جدی گرفته شود...