آنارشیستهای چپ در انتظار "فتنه اقتصادی"
شهدای ایران: عبدا... ناصری، از رجال ستادی جریان چپ در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین، پیرامون انتخابات سال 1400 گفته است: به نظر من بهتر است اصلاحطلبان به سراغ تیپهایی چون معین، صفاییفراهانی یا رضا خاتمی بروند. چون این چهرهها هم شایستگی و توانایی لازم را برای اداره امور دارند و هم به احتمال بسیار زیاد میتوانند نظر مثبت مردم را برای رأی دادن جلب کنند.
او میافزاید: اما مساله این است که ممکن است با معرفی هر یک از این سه نفر، عدهای به جامعه چنین القا کنند که اصلاحطلبان با معرفی معین، صفاییفراهانی یا رضا خاتمی به نوعی اعلام دعوا کردهاند. باید اذعان داشت، دوره این حرفها گذشته است؛ یعنی مردم به قدری از حکومت فاصله گرفته و ناامیدند که اگر کسی قصد دارد قدرت را در دست گیرد، باید هویت واقعی خود را به افکار عمومی نشان دهد.
*کاندیداهای پیشنهادی ناصری البته سوابق دیگری هم دارند که حضور آنها را در کسوت ریاستجمهوری بیشتر توجیه میکند! مثلا محسن صفاییفراهانی از دستگیرشدگان فتنه 88 است و محمدرضا خاتمی نیز زمانی به جرم دروغگویی پیرامون سال 88 به حبس تعزیری محکوم شد.
مصطفی معین نیز وزیر علوم مستعفی در دولت اصلاحات است که اظهارات ساختارشکنانه کم ندارد.
معالوصف مشخص نیست که اصلاحطلبان چرا اصرار دارند چهرههای پیر و مسئلهدار را به مردم و نظام قالب کنند!؟
و جالب آنکه وقتی یک نهاد دلسوز مثل شورای نگهبان نیز جلوی این کار شریرانه را میگیرد و این نخبگان! را ردّ صلاحیت میکند؛ با اعتراض چپهای ستادی مواجه میشود.
برخی محافل تحلیلی کشور معتقدند این رفتار اصلاحطلبان از آنروست که آنها انگیزههایی برای خروج از نظام یافتهاند و مدتیست که شمشیرها را از رو بستهاند.
انگیزههایی که با توجه به کبر سنی رجال چپ و استشمام بوی "فتنه اقتصادی" از سوی آنها تقویت شده و گویا کسانی از آنها تصمیم گرفتهاند هر طور شده؛ تغییر نظام را در رخدادهایی مثل تکرار آبان 98 رقم بزنند و تا زنده هستند به آرزوی خود برسند!
صحبتهای ساختارشکنانه، تشویق مردم به تظاهرات خیابانی، تشویق کسانی از مردم به عدم حضور در انتخابات مجلس یازدهم، ریشخند انتخابات و تحریم آن و صحبتهای مالیخولیایی شبیه به آنچه که در بالا خواندیم؛ جملگی شواهدی بر همین تحلیل هستند.
قبل از این، هدایت آقایی، از اعضای حزب کارگزاران نیز تأکید کرده بود که اصلاحطلبان در حال حرکت به سمت رادیکالیسم هستند.
"عباس عبدی" دیگر تئوریسین اصلاحطلب نیز به تازگی آب پاکی را روی دست همه ریخته و در اظهاراتی آنارشیستی گفته است اگر مردم روشی به جز سیاست اصلاحطلبانه را در پیش گرفتند، ما اگر با آنها موافق باشیم، به آنها میپیوندیم.
او البته درباره اینکه اگر کسانی از مردم تفنگ به دست بگیرند؛ آیا چپها باز هم با آنها همراهی خواهند کرد یا خیر!؟ نیز سکوت کرده بود.
محسن رنانی، از دیگر رجال این جریان خاص سیاسی نیز مدتی قبل در اظهاراتی تأکید کرد که حاکمیت در برابر تکرار آبان توان مقاومت ندارد!
او میافزاید: اما مساله این است که ممکن است با معرفی هر یک از این سه نفر، عدهای به جامعه چنین القا کنند که اصلاحطلبان با معرفی معین، صفاییفراهانی یا رضا خاتمی به نوعی اعلام دعوا کردهاند. باید اذعان داشت، دوره این حرفها گذشته است؛ یعنی مردم به قدری از حکومت فاصله گرفته و ناامیدند که اگر کسی قصد دارد قدرت را در دست گیرد، باید هویت واقعی خود را به افکار عمومی نشان دهد.
*کاندیداهای پیشنهادی ناصری البته سوابق دیگری هم دارند که حضور آنها را در کسوت ریاستجمهوری بیشتر توجیه میکند! مثلا محسن صفاییفراهانی از دستگیرشدگان فتنه 88 است و محمدرضا خاتمی نیز زمانی به جرم دروغگویی پیرامون سال 88 به حبس تعزیری محکوم شد.
مصطفی معین نیز وزیر علوم مستعفی در دولت اصلاحات است که اظهارات ساختارشکنانه کم ندارد.
معالوصف مشخص نیست که اصلاحطلبان چرا اصرار دارند چهرههای پیر و مسئلهدار را به مردم و نظام قالب کنند!؟
و جالب آنکه وقتی یک نهاد دلسوز مثل شورای نگهبان نیز جلوی این کار شریرانه را میگیرد و این نخبگان! را ردّ صلاحیت میکند؛ با اعتراض چپهای ستادی مواجه میشود.
برخی محافل تحلیلی کشور معتقدند این رفتار اصلاحطلبان از آنروست که آنها انگیزههایی برای خروج از نظام یافتهاند و مدتیست که شمشیرها را از رو بستهاند.
انگیزههایی که با توجه به کبر سنی رجال چپ و استشمام بوی "فتنه اقتصادی" از سوی آنها تقویت شده و گویا کسانی از آنها تصمیم گرفتهاند هر طور شده؛ تغییر نظام را در رخدادهایی مثل تکرار آبان 98 رقم بزنند و تا زنده هستند به آرزوی خود برسند!
صحبتهای ساختارشکنانه، تشویق مردم به تظاهرات خیابانی، تشویق کسانی از مردم به عدم حضور در انتخابات مجلس یازدهم، ریشخند انتخابات و تحریم آن و صحبتهای مالیخولیایی شبیه به آنچه که در بالا خواندیم؛ جملگی شواهدی بر همین تحلیل هستند.
قبل از این، هدایت آقایی، از اعضای حزب کارگزاران نیز تأکید کرده بود که اصلاحطلبان در حال حرکت به سمت رادیکالیسم هستند.
"عباس عبدی" دیگر تئوریسین اصلاحطلب نیز به تازگی آب پاکی را روی دست همه ریخته و در اظهاراتی آنارشیستی گفته است اگر مردم روشی به جز سیاست اصلاحطلبانه را در پیش گرفتند، ما اگر با آنها موافق باشیم، به آنها میپیوندیم.
او البته درباره اینکه اگر کسانی از مردم تفنگ به دست بگیرند؛ آیا چپها باز هم با آنها همراهی خواهند کرد یا خیر!؟ نیز سکوت کرده بود.
محسن رنانی، از دیگر رجال این جریان خاص سیاسی نیز مدتی قبل در اظهاراتی تأکید کرد که حاکمیت در برابر تکرار آبان توان مقاومت ندارد!