مردم و بنگاههای اقتصادی گناهی نداشتند اما در معرض بمباران هر روزه بزرگنمایی تحریمها بودند و برخی فرصتهای ۲ سال گذشته بر باد رفت تا اینکه ۴ وزیر به روحانی نامه نوشتند و از ضرورت اصلاح سوءمدیریت داخلی سخن گفتند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهور روحانی زمانی در یک متن برای تعریف از روحانی نوشته بود: «بنظرم آقای روحانی شطرنج را هم خوب بلد است».
ابتکار و نه حتی خود رئیسجمهور اما فکرش را هم نمیکردند که چرخ روزگار بچرخد و صفحه شطرنجی در مقابل روحانی پهن شود که در آن خبری از سفید و سیاه نیست و مثل همیشه 2 وزیر و 2 پادشاه ندارد، بلکه 4 وزیر کارکشته دارد که با پادشاه یکرنگاند اما در سمت مقابل سیاستهای او قرار گرفتهاند....
4 وزیر کابینه رئیسجمهور روحانی، 18 شهریور ماه گذشته نامهای خطاب به روحانی نوشتهاند که متن آن به تازگی در رسانهها منتشر شده است.
آنها در نامه صریح خود هشدار دادهاند که ادامه برخی تعللها و تصمیمات اقتصادی فعلی، وضعیت کشور را دچار تکانههای شدیدی میکند.
وزرای اقتصاد، صنعت، کار و دفاع در بخشی از این نامه خطاب به رئیسجمهور با بیان اینکه ابهاماتی در بازار ایجاد شده که باید سریعا نسبت به آنها واکنش نشان داد، نوشتهاند: براساس پیش بینیهای بودجهای شرکتها که در بازار سرمایه موجود است و واقعیتهای موجود در عملیات صنایع مختلف بورسی در برهه کنونی اگر به صورت ضربالاجل و بر اساس قواعد حاکم در شرایط بحران اتخاذ تصمیم نگردد، بیم آن میرود که این رکود تبدیل به بحران شود.
و در بخش دیگری از این نامه مقولاتی همچون «سیاستهای نامعلوم تعیین نرخ خوراک گاز»، «کاهش تقاضا در بازار به دلیل انتظار در کاهش قیمت کالاها از قِبل وعدههای توافق هستهای» و «کاهش مالیات شرکتها در کنار افزایش تسهیلات آنها» بعنوان امّهات مشکلات موجود عنوان شدهاند و اثری از «تأثیرگذاری شدید تحریمها» در میان این علتها دیده نمیشود.
اما این نامهی هشدارآمیز، گویای حقایقی مهمتر از متن هم بود.
*توجه به «تحریم خارجی» به جای توجه به «سوء مدیریت داخلی»
«تحریم»، بدون اغراق پررنگترین واژهای بوده است که طی 2 سال اخیر در ذهن افکار عمومی مردم ایران تکرار شده است.
واژهای که هیچکس دقیقا نمیتواند مشخص کند چگونه با آنکه 35 سال بود در کنار ما زندگی میکرد و همه با هم کنترلش کرده بودیم، اما به ناگاه و پس از انتخابات سال 92، تبدیل به سوژه روز و بیتالغزل اصلی صحبتهای یک جریان سیاسی خاص شد. مورد بزرگنمایی قرار گرفت و افسانهها درباره تأثیرات اقتصادی آن گفته شد...
این در حالی بود که قبل از انتخابات یا خبری از این واژه نبود و یا اگر هم بود، یک نگاه منطقی بود که نسبت به آن ابراز میشد.
حسن روحانی که در آن مقطع کاندیدای انتخاباتی بود در یکی از میتینگهای سیاسیاش در این باره گفته بود: «آیا اموری چون افزایش نقدینگی در جامعه و 7 برابر شدن آن و تبدیل 68 هزار میلیارد تومان نقدینگی جامعه در عرض 7 سال به 450 هزار میلیارد تومان ربطی به تحریمها داشت؟ یا به مدیریت ضعیف مسئولان امر برمیگردد؟...»
و هماو بود که در فروردین همان سال نیز در کنایه به دولت وقت، طی سخنانی تصریح کرد: «مدیریت اقتصادی کشور به جای آنکه در این شرایط حساس با تکیه بر قدرت مقاومت و ابتکار مردم عزیز و سرفراز ایران پیام رشد پایدار به جهان بدهد، متأسفانه پیام ضعف به تحریمکنندگان میدهد... همه ضعفها و ناکارآمدیها را نمیتوان پای تحریم نوشت»
اما با رأیآوردن رئیسجمهور روحانی، فضای بعد از انتخابات رفتار دیگری را درباره تحریمها در پیش گرفت و به یکباره «تحریمها» به عنوان مسببالاسباب تمام مشکلات عالم بویژه در مسئله اقتصاد عنوان شد.
همان آقای روحانی که حالا بر صندلی پاستور تکیه زده بود از این گفت که «خزانه خالیست...» و بعدها حتی زلف «آب خوردن» را هم به چیزی به نام تحریم گرده زد.
بعضی از مردم ناگهان احساس کردند که سالها با چیزی به نام «مشکل اقتصادی» و «فروپاشی اقتصادی»! مواجه بودهاند اما نمیدانستهاند!
سعید حجاریان در همان روزها به روزنامه اعتماد تلفن کرده و گفته بود که قصد دارد درباره «تحریمها» صحبت کند و هنگامیکه خبرنگار پرسیده بود: حالا چرا میخواهید درباره تحریمها گفتوگو کنیم؟ پاسخ شنیده بود: فعلاً این مسئله از همه چیز مهمتر است. باید به آقای «روحانی» کمک کنیم تا بتواند کارها را پیش ببرد...
و در اثنای همان گفتوگو بود که حجاریان عبارت «تحریم و ما ادریک ما التحریم» را به سمت افکار عمومی غلتاند و اینطور اظهار کرد که «همه میدانند که تحریمها باعث تعطیلی کارخانهها و بیکاری کارگران خواهد شد»، «روشنفکران ایرانی هم باید به این مسئله توجّه کنند»، «مردم از اِعمال تحریم ها شدیداً آسیب می بینند» و ...
بلافاصله پس از همین اظهارات بود که هفتهنامه اصلاحطلب آسمان نیز از لزوم بهراهاندازی «کمپین ضد تحریم» سخن گفت.
کار به آنجا رسید که حتی برخی بازیگران سینما هم شروع به گفتن از آسیبهای سینمایی کردند.
و در فراخنای فراموشی صحبتهای پیشاانتخاباتی روحانی که گفته بود:«همه ناکارآمدیها را نمیتوان پای تحریم نوشت»! بازی آغاز شد...
*آنچه نگفتند؛ میزان اثر واقعی تحریمها و حقیقت سوء مدیریت داخلی
بازی «بزرگنمایی تحریمها» و بیتوجهی به سوء مدیریت داخلی در بروز مشکلات اقتصادی در واقع از نیمه شروع شده بود.
تمام آنهایی که در بزرگ بودن اثر تحریمها سخن میگفتند و هشدار میدادند هیچگاه نه بیان نکردند که اثر واقعی تحریمها بر اقتصاد ایران دقیقاً چقدر است و نه اشاره کردند که دوای مشاکل کلان ما نه توجه به رفع تحریمها که توجه به اصلاح مدیریت داخلی است.
اگرچه قبل و بعد از انتخابات 92، کسانی بصورت اتفاقی اذعان کرده و میکنند که عمده مشاکل اقتصاد کلان ایران مربوط به «سوء مدیریت داخلی» است و این روند در فضای بعد از انتخابات تا اکنون و تا مقطع نامه 4 وزیر به روحانی نیز ادامه یافته است اما پژواک این صدا شوربختانه تحتالشعاع ماجرای آگراندیسمان تحریمها در پساانتخابات قرار گرفت.
رجالی همچون احمد توکلی، علی لاریجانی، محسن رضایی، محمدرضا باهنر، حیدر مصلحی و حمیدرضا آصفی در طول 2 سال گذشته و در مقاطعی و به انحاء مختلف بیان کرده بودند که «اثر تحریمها بر اقتصاد ایران بیش از 30 درصد نیست و مابقی مشکلات بهدلیل سوء مدیریت داخلی است»
اما گویا نظر دولت و جریان سیاسی خاص چیز دیگری بود...
آنچه که در ادامه میخوانید گزیدهای از اظهارات تنی چند از دولتیها و چهرههای اصلاحطلب است که طی 2 سال گذشته و پس از اظهارات اشاره شده از سعید حجاریان، درباره اثر تحریمها بیان شدهاند.
*رئیس جمهور روحانی: تحریمها باید از بین برود تا مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و «آب خوردن» مردم حل شود.
*هاشمی رفسنجانی: تحریمها پدر مردم را در آورده است. اکثر مردمی که مزدبگیر هستند تحریمها استخوانهای آنها را خرد کرده است.
*اسحاق جهانگیری: مشکلات کشور ناشی از تحریمها، کیفیت و نوع سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده در سالهای اخیر است.
*محمدباقر نوبخت: تحریمهای دو ساله 90 تا 92 منجر به رشد اقتصادی منفی 6.8 درصدی و نرخ تورم فزاینده بالای 40 درصد شد.
*حسامالدین آشنا: رقابت منطقهای با وجود تحریم مثل این است که در مسابقه دو میدانی پای یک دونده را بسته باشند.
*شهیندخت مولاوردی: بیمه زنان خانهدار به خاطر مسائلی همچون تحریمها و کاهش قیمت نفت با مشکل مواجه شدند!
*حمیدرضا جلاییپور: این تحریمها نه از لحاظ اقتصادی بلکه از سایر شوون برای رونق اقتصادی ایران مانند طناب دار بود. این طناب دار باید برداشته میشد.
*محسن رهامی: تحریمها و قطعنامهها کشور را فلج کرده و تا حل نشود نمیتوانیم حوزه اقتصاد کشور را 100 درصد حل کنیم!
*ابراهیم اصغرزاده: قضیه تحریم و انزوای کشور زندگی مردم را فلج کرده و آینده فرزندانمان را گروگان گرفته است.
*مرتضی الویری: به نظر من در حوزه اقتصادی به دلیل گستردگی تحریمها و عمق مشکلات مدیریتی، دولت عملا اقدام موثری نمیتواند در کوتاه مدت صورت دهد.
*احمد خرّم: اگر تحریمها ادامه پیدا کند کشور میرود به باتلاقی که دیگر برنمیگردد .
*داود هرمیداس باوند: با لغو اولین گروه از تحریمها، فضا به کلی متفاوت خواهد شد.
*فیضالله عربسرخی: جمهوری اسلامی با ملاحظه تحریمها به توسعه مورد انتظار دست پیدا نمیکند.
*غلامرضا تاجگردون: اثر اقتصادی رفع تحریمها بسیار بالا است.
اصلاحطلبان و دولتیها اما اگرچه در آستانه توافق وین تلاش کردند ترمز اینهمه بزرگنمایی و وعده و وعید را بکشند و جسته و گریخته بیان کردند که تحریمها عامل تمام مشکلات نیست، توافق ارزانی نمیآورد، معاهده وین عصای موسی(ع) نیست که معجزه کند و ...
اما راستش این بود که کار از کار گذشته بود و به قول حجتالاسلام مصباحی مقدم، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، برخی فرصتهای 2 سال گذشته از دستمان رفت.
مردم، بازار بورس و بنگاههای اقتصادی کشور گناهی نداشتند اما در معرض بمباران هر روزه این سخنان و آثار آنها بودند و برخی فرصتهای 2 سال گذشته بر باد رفت تا اینکه 4 وزیر روحانی این نامه را به روحانی نوشتند و هشدار دادند که دولت باید در تصمیماتش در حوزه سیاست داخلی راه دیگری اتخاذ کند.
محتوای نامه 4 وزیر روحانی به روحانی هیچ رنگی از آنچه در نقل قولهای بالا به آن اشاره شده بود، ندارد و هر خواننده منصف و نامنصفی درمییابد که وزرای صنعتی و اقتصادی و امنیتی روحانی، دلیل اصلی مشکلات اقتصاد کشور را سوء مدیریت داخلی میدانند نه تحریم! و شاید کاسه صبرشان از یک طرز نگاه یا یک بیتوجهی عمده لبریز شده است.
*سهراب زنده است اما نامه وزرا دیر رسید...
به قول قدیمیها حالا تشت رسوایی هم از بام فرو افتاده است.
ثمره 2 سال بزرگنمایی بیش از اندازه تحریمها تبدیل شد به نامه هشدارآمیز 4 وزیر روحانی که طی آن نهتنها بدن چوبی مترسک تحریمها از پس خروارها تبلیغات پوشالی به مردم نشان داده شد بلکه در نزد افکار عمومی ادعای یکسال قبل رئیسجمهور مبنی بر خروج از رکود هم رد شد. همچنانکه حقیقت زمخت کماثری دستاوردهای تمام توافقات و بیانیههای برآمده از وین و لوزان و ژنو و مسقط به اثبات رسید.
صحبت اما اینجاست که چرا این نوشدارو نه در زمان مناسب که اندکی دیرتر به بدن آسیبدیدهی سهراب قصهی ما رسید؟!
پیکری زخمخورده که نه از قِبل مشکلات اقتصادی (که همیشه و در تمام اقتصادهای بزرگ و کوچک دنیا وجود دارند) که یقیناً و همچنانکه در نامه وزرا نیز مشهود است، از زهر بزرگنمایی اثر تحریمها و غلوّ در دستاوردهای مذاکرات و توافق آسیب دید.
اکنون این سؤال شکل گرفته است که آیا نامه 4 وزیر به روحانی اثبات نمیکند که وقت پس گرفتن شعار «چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد اما چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد»! سر رسیده است؟!همانطور که اثبات میکند وقت پس گرفتن شعار «خروج از رکود» رسیده است؟!
(و همانطور که ماجرای عربستان و ندادن ویزا به علی جنتی، وزیر ارشاد دولت هم نشان داد که حتی وقت پس گرفتن شعار «بازگردن احترام به پاسپورت ایرانی» هم فرا رسیده است)
حقیقت این است که دولت در نشستها و مذاکرات پیاپی در ژنو و وین و لوزان و مسقط و نیویورک اینهمه امتیازات بزرگ هستهای کشور را وانهاد و بر لبهی خطوط قرمز گام گذاشت که تحریمهایی ظالمانه را بردارد اما اکنون مشخص شده است که اساساً اثری کمتر از 30 درصد در کار بوده است و 4 وزیر مبرّز کابینه هم اذعان کردهاند که چارهی کار را میبایست در داخل کشور جست.
و باز هم باید پرسید آیا بهتر نبود این نامه در اوان کار دولت برای روحانی نوشته و منتشر میشد؟! تا این همه امتیاز نمیدادیم و درگیر بسیاری از مقولات و «اقدامات نابجا» نمیشدیم؟!
این نامه با وضوح نشان میدهد که تقلّای برخی چهرههای برای تشجیع مردم به برگزاری «جشن هستهای» تا چه اندازه بیفایده بود. و همینطور این سؤالات دیگر را ایجاد میکند که چرا صحبتها و رفتارهایی مثل تأکید بر ضرورت دست کشیدن از شعارها، واقعی پنداشتن هولوکاست بزرگنمایی شده، تماس تلفنی با اوباما، صحبتهای مطنطن پیرامون پولهای بلوکه شدهای که از غرب پس گرفتند و صرف انرژی و وقت زیاده از حدّ برای سفر و مذاکره و توافق از دولت شنیده و دیده شد؟!
نامه به ما میگوید که آب در کوزه بود اما آنها دور جهان میگشتند.
و هزاران سؤال دیگر که در ضمیمه نامه وزرای اقتصاد، صنعت، دفاع و کار میبایست از تیم رئیسجمهور روحانی پرسید.
*تأثیر مثبت یک نامه انتقادی و بیتأثیری «توافق وین»
چه دولت خوشش بیاید و چه نه! اما این نامه صریح و هشدارآمیز، توسط 4 عضو مبرّز کابینه دولت یازدهم، خطاب به روحانی نوشته شده و متن و تحلیل آن هم به سمع و نظر افکار عمومی رسیده است.
حالا دیگر همه میدانند که از درون دولت هم چهرهها و بزرگانی هستند که دیگر با گفتمان «تأثیرگذاری تحریمها» همراه نیستند و کلید حل مشکلات را در جای دیگری یافتهاند.
النهایه مسئله برای افکار عمومی حل خواهد شد اما تکلیف خط مشی دولت و رئیسجمهور در قبال محتویات این نامشخص است.
هنوز کسی نمیداند که آیا دولت یازدهم قصد دارد باز هم به طرز ناملموس از تحقق شعارهایی همچون عبور از رکود و رونق اقتصادی مورد نظر خود سخن بگوید؟ یا اینکه پس از انتقادات درست وزرا موضع درست را پیشه میکند؟!
روحانی در همین روزهای اخیر که همه مطمئن بودند، نامه 4 وزیرش را خوانده است در همایش ملی روز روستا اعلام کرد که «به موقع جواب منتقدان را میدهم».
جملهای که مشخص نبود طبق معمول خطاب به دلواپسان و منتقدان دولت بیان میشود یا این بار ضمیر مرجعی تازه داشت و خطاب به طیبنیا، ربیعی، دهقان و نعمتزاده ابراز شده بود؟
«موسی غنینژاد» از اقتصاددانان نزدیک به دولت در رابطه با نامه وزرا به روحانی گفته است: در اینکه چرا 4 وزیر صنعت، اقتصاد، دفاع و کار اقدام به نگارش این نامه کردهاند و به رئیس جمهور هشدار دادهاند که شما خوب عمل نمیکنید ابهامهای زیادی وجود دارد که اگر از منظر سیاسی نگاه کنیم این نامه معنی استعفا یا برکناری وزرا را میدهد!
او با بیان اینکه معنی اقتصادی این نامه مخالفت برخی وزرا با سیاست انضباط پولی است که دولت در پیش گرفته، اظهار کرده است: این حرکت وزرا نوعی فرار به جلو هست و آنان به جای اینکه وظایف خود در راستای رکودزدایی را انجام دهند اقدام به نوشتن نامه هشدارآمیز به مافوق خود کردهاند که با عرف سیاسی هیچ کدام از نقاط دنیا سازگار نیست.
به گزارش فارس، برآشفتن غنینژاد پیرامون نامه 4 وزیر در حالی که وی یکی از اقتصاددانان طرفدار اثرگذاری تحریمها به شمار میرود، واقعه چندان عجیبی نیست؛ و شاید رخدادهای عجیبتری هم در روزهای آینده در انتظار 4 وزیری باشد که راه اشتباه دولت در نادیده گرفتن سوء مدیریتهای اقتصاد داخلی را برنتابیدند.
با اینهمه اما نامه 4 وزیر کابینه به روحانی این حسرت را بر دل همه گذاشت که ایکاش این نامه زودتر از این نوشته میشد و برخی فرصتهای کشور به اشتباه هدر نمیرفت.
رسانهها ساعاتی پس از انتشار نامه وزرا به روحانی، از اتفاق مهمی خبر دادند که پس از توافق وین هم حتی رخ نداده بود.
در گزارشها آمده بود: نامه وزرا به روحانی، بر شاخص بورس تأثیر مثبت گذاشت...
ابتکار و نه حتی خود رئیسجمهور اما فکرش را هم نمیکردند که چرخ روزگار بچرخد و صفحه شطرنجی در مقابل روحانی پهن شود که در آن خبری از سفید و سیاه نیست و مثل همیشه 2 وزیر و 2 پادشاه ندارد، بلکه 4 وزیر کارکشته دارد که با پادشاه یکرنگاند اما در سمت مقابل سیاستهای او قرار گرفتهاند....
4 وزیر کابینه رئیسجمهور روحانی، 18 شهریور ماه گذشته نامهای خطاب به روحانی نوشتهاند که متن آن به تازگی در رسانهها منتشر شده است.
آنها در نامه صریح خود هشدار دادهاند که ادامه برخی تعللها و تصمیمات اقتصادی فعلی، وضعیت کشور را دچار تکانههای شدیدی میکند.
وزرای اقتصاد، صنعت، کار و دفاع در بخشی از این نامه خطاب به رئیسجمهور با بیان اینکه ابهاماتی در بازار ایجاد شده که باید سریعا نسبت به آنها واکنش نشان داد، نوشتهاند: براساس پیش بینیهای بودجهای شرکتها که در بازار سرمایه موجود است و واقعیتهای موجود در عملیات صنایع مختلف بورسی در برهه کنونی اگر به صورت ضربالاجل و بر اساس قواعد حاکم در شرایط بحران اتخاذ تصمیم نگردد، بیم آن میرود که این رکود تبدیل به بحران شود.
و در بخش دیگری از این نامه مقولاتی همچون «سیاستهای نامعلوم تعیین نرخ خوراک گاز»، «کاهش تقاضا در بازار به دلیل انتظار در کاهش قیمت کالاها از قِبل وعدههای توافق هستهای» و «کاهش مالیات شرکتها در کنار افزایش تسهیلات آنها» بعنوان امّهات مشکلات موجود عنوان شدهاند و اثری از «تأثیرگذاری شدید تحریمها» در میان این علتها دیده نمیشود.
اما این نامهی هشدارآمیز، گویای حقایقی مهمتر از متن هم بود.
*توجه به «تحریم خارجی» به جای توجه به «سوء مدیریت داخلی»
«تحریم»، بدون اغراق پررنگترین واژهای بوده است که طی 2 سال اخیر در ذهن افکار عمومی مردم ایران تکرار شده است.
واژهای که هیچکس دقیقا نمیتواند مشخص کند چگونه با آنکه 35 سال بود در کنار ما زندگی میکرد و همه با هم کنترلش کرده بودیم، اما به ناگاه و پس از انتخابات سال 92، تبدیل به سوژه روز و بیتالغزل اصلی صحبتهای یک جریان سیاسی خاص شد. مورد بزرگنمایی قرار گرفت و افسانهها درباره تأثیرات اقتصادی آن گفته شد...
این در حالی بود که قبل از انتخابات یا خبری از این واژه نبود و یا اگر هم بود، یک نگاه منطقی بود که نسبت به آن ابراز میشد.
حسن روحانی که در آن مقطع کاندیدای انتخاباتی بود در یکی از میتینگهای سیاسیاش در این باره گفته بود: «آیا اموری چون افزایش نقدینگی در جامعه و 7 برابر شدن آن و تبدیل 68 هزار میلیارد تومان نقدینگی جامعه در عرض 7 سال به 450 هزار میلیارد تومان ربطی به تحریمها داشت؟ یا به مدیریت ضعیف مسئولان امر برمیگردد؟...»
و هماو بود که در فروردین همان سال نیز در کنایه به دولت وقت، طی سخنانی تصریح کرد: «مدیریت اقتصادی کشور به جای آنکه در این شرایط حساس با تکیه بر قدرت مقاومت و ابتکار مردم عزیز و سرفراز ایران پیام رشد پایدار به جهان بدهد، متأسفانه پیام ضعف به تحریمکنندگان میدهد... همه ضعفها و ناکارآمدیها را نمیتوان پای تحریم نوشت»
اما با رأیآوردن رئیسجمهور روحانی، فضای بعد از انتخابات رفتار دیگری را درباره تحریمها در پیش گرفت و به یکباره «تحریمها» به عنوان مسببالاسباب تمام مشکلات عالم بویژه در مسئله اقتصاد عنوان شد.
همان آقای روحانی که حالا بر صندلی پاستور تکیه زده بود از این گفت که «خزانه خالیست...» و بعدها حتی زلف «آب خوردن» را هم به چیزی به نام تحریم گرده زد.
بعضی از مردم ناگهان احساس کردند که سالها با چیزی به نام «مشکل اقتصادی» و «فروپاشی اقتصادی»! مواجه بودهاند اما نمیدانستهاند!
سعید حجاریان در همان روزها به روزنامه اعتماد تلفن کرده و گفته بود که قصد دارد درباره «تحریمها» صحبت کند و هنگامیکه خبرنگار پرسیده بود: حالا چرا میخواهید درباره تحریمها گفتوگو کنیم؟ پاسخ شنیده بود: فعلاً این مسئله از همه چیز مهمتر است. باید به آقای «روحانی» کمک کنیم تا بتواند کارها را پیش ببرد...
و در اثنای همان گفتوگو بود که حجاریان عبارت «تحریم و ما ادریک ما التحریم» را به سمت افکار عمومی غلتاند و اینطور اظهار کرد که «همه میدانند که تحریمها باعث تعطیلی کارخانهها و بیکاری کارگران خواهد شد»، «روشنفکران ایرانی هم باید به این مسئله توجّه کنند»، «مردم از اِعمال تحریم ها شدیداً آسیب می بینند» و ...
بلافاصله پس از همین اظهارات بود که هفتهنامه اصلاحطلب آسمان نیز از لزوم بهراهاندازی «کمپین ضد تحریم» سخن گفت.
کار به آنجا رسید که حتی برخی بازیگران سینما هم شروع به گفتن از آسیبهای سینمایی کردند.
و در فراخنای فراموشی صحبتهای پیشاانتخاباتی روحانی که گفته بود:«همه ناکارآمدیها را نمیتوان پای تحریم نوشت»! بازی آغاز شد...
*آنچه نگفتند؛ میزان اثر واقعی تحریمها و حقیقت سوء مدیریت داخلی
بازی «بزرگنمایی تحریمها» و بیتوجهی به سوء مدیریت داخلی در بروز مشکلات اقتصادی در واقع از نیمه شروع شده بود.
تمام آنهایی که در بزرگ بودن اثر تحریمها سخن میگفتند و هشدار میدادند هیچگاه نه بیان نکردند که اثر واقعی تحریمها بر اقتصاد ایران دقیقاً چقدر است و نه اشاره کردند که دوای مشاکل کلان ما نه توجه به رفع تحریمها که توجه به اصلاح مدیریت داخلی است.
اگرچه قبل و بعد از انتخابات 92، کسانی بصورت اتفاقی اذعان کرده و میکنند که عمده مشاکل اقتصاد کلان ایران مربوط به «سوء مدیریت داخلی» است و این روند در فضای بعد از انتخابات تا اکنون و تا مقطع نامه 4 وزیر به روحانی نیز ادامه یافته است اما پژواک این صدا شوربختانه تحتالشعاع ماجرای آگراندیسمان تحریمها در پساانتخابات قرار گرفت.
رجالی همچون احمد توکلی، علی لاریجانی، محسن رضایی، محمدرضا باهنر، حیدر مصلحی و حمیدرضا آصفی در طول 2 سال گذشته و در مقاطعی و به انحاء مختلف بیان کرده بودند که «اثر تحریمها بر اقتصاد ایران بیش از 30 درصد نیست و مابقی مشکلات بهدلیل سوء مدیریت داخلی است»
اما گویا نظر دولت و جریان سیاسی خاص چیز دیگری بود...
آنچه که در ادامه میخوانید گزیدهای از اظهارات تنی چند از دولتیها و چهرههای اصلاحطلب است که طی 2 سال گذشته و پس از اظهارات اشاره شده از سعید حجاریان، درباره اثر تحریمها بیان شدهاند.
*رئیس جمهور روحانی: تحریمها باید از بین برود تا مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و «آب خوردن» مردم حل شود.
*هاشمی رفسنجانی: تحریمها پدر مردم را در آورده است. اکثر مردمی که مزدبگیر هستند تحریمها استخوانهای آنها را خرد کرده است.
*اسحاق جهانگیری: مشکلات کشور ناشی از تحریمها، کیفیت و نوع سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده در سالهای اخیر است.
*محمدباقر نوبخت: تحریمهای دو ساله 90 تا 92 منجر به رشد اقتصادی منفی 6.8 درصدی و نرخ تورم فزاینده بالای 40 درصد شد.
*حسامالدین آشنا: رقابت منطقهای با وجود تحریم مثل این است که در مسابقه دو میدانی پای یک دونده را بسته باشند.
*شهیندخت مولاوردی: بیمه زنان خانهدار به خاطر مسائلی همچون تحریمها و کاهش قیمت نفت با مشکل مواجه شدند!
*حمیدرضا جلاییپور: این تحریمها نه از لحاظ اقتصادی بلکه از سایر شوون برای رونق اقتصادی ایران مانند طناب دار بود. این طناب دار باید برداشته میشد.
*محسن رهامی: تحریمها و قطعنامهها کشور را فلج کرده و تا حل نشود نمیتوانیم حوزه اقتصاد کشور را 100 درصد حل کنیم!
*ابراهیم اصغرزاده: قضیه تحریم و انزوای کشور زندگی مردم را فلج کرده و آینده فرزندانمان را گروگان گرفته است.
*مرتضی الویری: به نظر من در حوزه اقتصادی به دلیل گستردگی تحریمها و عمق مشکلات مدیریتی، دولت عملا اقدام موثری نمیتواند در کوتاه مدت صورت دهد.
*احمد خرّم: اگر تحریمها ادامه پیدا کند کشور میرود به باتلاقی که دیگر برنمیگردد .
*داود هرمیداس باوند: با لغو اولین گروه از تحریمها، فضا به کلی متفاوت خواهد شد.
*فیضالله عربسرخی: جمهوری اسلامی با ملاحظه تحریمها به توسعه مورد انتظار دست پیدا نمیکند.
*غلامرضا تاجگردون: اثر اقتصادی رفع تحریمها بسیار بالا است.
اصلاحطلبان و دولتیها اما اگرچه در آستانه توافق وین تلاش کردند ترمز اینهمه بزرگنمایی و وعده و وعید را بکشند و جسته و گریخته بیان کردند که تحریمها عامل تمام مشکلات نیست، توافق ارزانی نمیآورد، معاهده وین عصای موسی(ع) نیست که معجزه کند و ...
اما راستش این بود که کار از کار گذشته بود و به قول حجتالاسلام مصباحی مقدم، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، برخی فرصتهای 2 سال گذشته از دستمان رفت.
مردم، بازار بورس و بنگاههای اقتصادی کشور گناهی نداشتند اما در معرض بمباران هر روزه این سخنان و آثار آنها بودند و برخی فرصتهای 2 سال گذشته بر باد رفت تا اینکه 4 وزیر روحانی این نامه را به روحانی نوشتند و هشدار دادند که دولت باید در تصمیماتش در حوزه سیاست داخلی راه دیگری اتخاذ کند.
محتوای نامه 4 وزیر روحانی به روحانی هیچ رنگی از آنچه در نقل قولهای بالا به آن اشاره شده بود، ندارد و هر خواننده منصف و نامنصفی درمییابد که وزرای صنعتی و اقتصادی و امنیتی روحانی، دلیل اصلی مشکلات اقتصاد کشور را سوء مدیریت داخلی میدانند نه تحریم! و شاید کاسه صبرشان از یک طرز نگاه یا یک بیتوجهی عمده لبریز شده است.
*سهراب زنده است اما نامه وزرا دیر رسید...
به قول قدیمیها حالا تشت رسوایی هم از بام فرو افتاده است.
ثمره 2 سال بزرگنمایی بیش از اندازه تحریمها تبدیل شد به نامه هشدارآمیز 4 وزیر روحانی که طی آن نهتنها بدن چوبی مترسک تحریمها از پس خروارها تبلیغات پوشالی به مردم نشان داده شد بلکه در نزد افکار عمومی ادعای یکسال قبل رئیسجمهور مبنی بر خروج از رکود هم رد شد. همچنانکه حقیقت زمخت کماثری دستاوردهای تمام توافقات و بیانیههای برآمده از وین و لوزان و ژنو و مسقط به اثبات رسید.
صحبت اما اینجاست که چرا این نوشدارو نه در زمان مناسب که اندکی دیرتر به بدن آسیبدیدهی سهراب قصهی ما رسید؟!
پیکری زخمخورده که نه از قِبل مشکلات اقتصادی (که همیشه و در تمام اقتصادهای بزرگ و کوچک دنیا وجود دارند) که یقیناً و همچنانکه در نامه وزرا نیز مشهود است، از زهر بزرگنمایی اثر تحریمها و غلوّ در دستاوردهای مذاکرات و توافق آسیب دید.
اکنون این سؤال شکل گرفته است که آیا نامه 4 وزیر به روحانی اثبات نمیکند که وقت پس گرفتن شعار «چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد اما چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد»! سر رسیده است؟!همانطور که اثبات میکند وقت پس گرفتن شعار «خروج از رکود» رسیده است؟!
(و همانطور که ماجرای عربستان و ندادن ویزا به علی جنتی، وزیر ارشاد دولت هم نشان داد که حتی وقت پس گرفتن شعار «بازگردن احترام به پاسپورت ایرانی» هم فرا رسیده است)
حقیقت این است که دولت در نشستها و مذاکرات پیاپی در ژنو و وین و لوزان و مسقط و نیویورک اینهمه امتیازات بزرگ هستهای کشور را وانهاد و بر لبهی خطوط قرمز گام گذاشت که تحریمهایی ظالمانه را بردارد اما اکنون مشخص شده است که اساساً اثری کمتر از 30 درصد در کار بوده است و 4 وزیر مبرّز کابینه هم اذعان کردهاند که چارهی کار را میبایست در داخل کشور جست.
و باز هم باید پرسید آیا بهتر نبود این نامه در اوان کار دولت برای روحانی نوشته و منتشر میشد؟! تا این همه امتیاز نمیدادیم و درگیر بسیاری از مقولات و «اقدامات نابجا» نمیشدیم؟!
این نامه با وضوح نشان میدهد که تقلّای برخی چهرههای برای تشجیع مردم به برگزاری «جشن هستهای» تا چه اندازه بیفایده بود. و همینطور این سؤالات دیگر را ایجاد میکند که چرا صحبتها و رفتارهایی مثل تأکید بر ضرورت دست کشیدن از شعارها، واقعی پنداشتن هولوکاست بزرگنمایی شده، تماس تلفنی با اوباما، صحبتهای مطنطن پیرامون پولهای بلوکه شدهای که از غرب پس گرفتند و صرف انرژی و وقت زیاده از حدّ برای سفر و مذاکره و توافق از دولت شنیده و دیده شد؟!
نامه به ما میگوید که آب در کوزه بود اما آنها دور جهان میگشتند.
و هزاران سؤال دیگر که در ضمیمه نامه وزرای اقتصاد، صنعت، دفاع و کار میبایست از تیم رئیسجمهور روحانی پرسید.
*تأثیر مثبت یک نامه انتقادی و بیتأثیری «توافق وین»
چه دولت خوشش بیاید و چه نه! اما این نامه صریح و هشدارآمیز، توسط 4 عضو مبرّز کابینه دولت یازدهم، خطاب به روحانی نوشته شده و متن و تحلیل آن هم به سمع و نظر افکار عمومی رسیده است.
حالا دیگر همه میدانند که از درون دولت هم چهرهها و بزرگانی هستند که دیگر با گفتمان «تأثیرگذاری تحریمها» همراه نیستند و کلید حل مشکلات را در جای دیگری یافتهاند.
النهایه مسئله برای افکار عمومی حل خواهد شد اما تکلیف خط مشی دولت و رئیسجمهور در قبال محتویات این نامشخص است.
هنوز کسی نمیداند که آیا دولت یازدهم قصد دارد باز هم به طرز ناملموس از تحقق شعارهایی همچون عبور از رکود و رونق اقتصادی مورد نظر خود سخن بگوید؟ یا اینکه پس از انتقادات درست وزرا موضع درست را پیشه میکند؟!
روحانی در همین روزهای اخیر که همه مطمئن بودند، نامه 4 وزیرش را خوانده است در همایش ملی روز روستا اعلام کرد که «به موقع جواب منتقدان را میدهم».
جملهای که مشخص نبود طبق معمول خطاب به دلواپسان و منتقدان دولت بیان میشود یا این بار ضمیر مرجعی تازه داشت و خطاب به طیبنیا، ربیعی، دهقان و نعمتزاده ابراز شده بود؟
«موسی غنینژاد» از اقتصاددانان نزدیک به دولت در رابطه با نامه وزرا به روحانی گفته است: در اینکه چرا 4 وزیر صنعت، اقتصاد، دفاع و کار اقدام به نگارش این نامه کردهاند و به رئیس جمهور هشدار دادهاند که شما خوب عمل نمیکنید ابهامهای زیادی وجود دارد که اگر از منظر سیاسی نگاه کنیم این نامه معنی استعفا یا برکناری وزرا را میدهد!
او با بیان اینکه معنی اقتصادی این نامه مخالفت برخی وزرا با سیاست انضباط پولی است که دولت در پیش گرفته، اظهار کرده است: این حرکت وزرا نوعی فرار به جلو هست و آنان به جای اینکه وظایف خود در راستای رکودزدایی را انجام دهند اقدام به نوشتن نامه هشدارآمیز به مافوق خود کردهاند که با عرف سیاسی هیچ کدام از نقاط دنیا سازگار نیست.
به گزارش فارس، برآشفتن غنینژاد پیرامون نامه 4 وزیر در حالی که وی یکی از اقتصاددانان طرفدار اثرگذاری تحریمها به شمار میرود، واقعه چندان عجیبی نیست؛ و شاید رخدادهای عجیبتری هم در روزهای آینده در انتظار 4 وزیری باشد که راه اشتباه دولت در نادیده گرفتن سوء مدیریتهای اقتصاد داخلی را برنتابیدند.
با اینهمه اما نامه 4 وزیر کابینه به روحانی این حسرت را بر دل همه گذاشت که ایکاش این نامه زودتر از این نوشته میشد و برخی فرصتهای کشور به اشتباه هدر نمیرفت.
رسانهها ساعاتی پس از انتشار نامه وزرا به روحانی، از اتفاق مهمی خبر دادند که پس از توافق وین هم حتی رخ نداده بود.
در گزارشها آمده بود: نامه وزرا به روحانی، بر شاخص بورس تأثیر مثبت گذاشت...