درد و دل یک جانباز ویلچری با مردم:
فرهنگ دفاع مقدس بین خود بچه های رزمنده هم نمانده است و هر کسی که به جایی رسیده است همه چیز را فراموش کرده است و به محض اینکه مدیر می شوند خاکی بودن تبدیل به املی می شود
به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛ «مهران وصلتی» جانباز ویلچری آسایشگاه شهید بهشتی تهران است که خیلی سخت حاضر به گفت و گو می شود. خودش می گوید برای هفته دفاع مقدس همین که به جانبازان سر می زنند خیلی است چون دیگر چیزی از فرهنگ دفاع مقدس نمانده و نتوانسته اند این فرهنگ را به نسل جوان منتقل کنند.
این جانباز دفاع مقدس می گوید: همین که به جانبازان سر می زنید کفایت می کند و خیلی ممنون هستم. جانبازی در کنارش نشسته و می گوید: همه خانواده اش جانباز و خانواده شهید هستند اما خودش خیلی کم حرف می زند.
مهران وصلتی درباره سرکشی و بازدید مسئولان از آسایشگاه های جانبازان می گوید: مسئولانی که به آسایشگاه های دیگر می روند با دید دیگری به آسایشگاه ما می آیند. متاسفانه هر جانبازی را با یک چیزی سر گرم کرده اند و نمی شود هم حرفی زد. پس ما هم سکوت می کنیم.
این جانباز دغدغه اش زیاد است اما همه را در درونش فرو برده است.
وصلتی درباره فرهنگ دفاع مقدس و انتقال آن به نسل جوان می گوید: فرهنگ دفاع مقدس بین خود بچه های رزمنده هم نمانده است و هر کسی که به جایی رسیده است همه چیز را فراموش کرده است و به محض اینکه مدیر می شوند خاکی بودن تبدیل به املی می شود و یا تواضع و اخلاص فراموش شده است. مسئولانی که یک روز همرزم ما بودند حالا همه چیز را فراموش کرده اند.
وصلتی می گوید: ایکاش روزهای دفاع مقدس دوباره تکرار شود و یک لبخند همه حرف های ناگفته و در سینه مانده این جانباز ویلچری است.
این جانباز دفاع مقدس می گوید: همین که به جانبازان سر می زنید کفایت می کند و خیلی ممنون هستم. جانبازی در کنارش نشسته و می گوید: همه خانواده اش جانباز و خانواده شهید هستند اما خودش خیلی کم حرف می زند.
مهران وصلتی درباره سرکشی و بازدید مسئولان از آسایشگاه های جانبازان می گوید: مسئولانی که به آسایشگاه های دیگر می روند با دید دیگری به آسایشگاه ما می آیند. متاسفانه هر جانبازی را با یک چیزی سر گرم کرده اند و نمی شود هم حرفی زد. پس ما هم سکوت می کنیم.
این جانباز دغدغه اش زیاد است اما همه را در درونش فرو برده است.
وصلتی درباره فرهنگ دفاع مقدس و انتقال آن به نسل جوان می گوید: فرهنگ دفاع مقدس بین خود بچه های رزمنده هم نمانده است و هر کسی که به جایی رسیده است همه چیز را فراموش کرده است و به محض اینکه مدیر می شوند خاکی بودن تبدیل به املی می شود و یا تواضع و اخلاص فراموش شده است. مسئولانی که یک روز همرزم ما بودند حالا همه چیز را فراموش کرده اند.
وصلتی می گوید: ایکاش روزهای دفاع مقدس دوباره تکرار شود و یک لبخند همه حرف های ناگفته و در سینه مانده این جانباز ویلچری است.