استاد حوزه علمیه قم با تاکید بر اینکه در ادبیات دینی، عرفان و عشق در مقابل عقل نیستند، گفت: افراد باید بدانند بحث درباره امور تخصصی دینی نیاز به سالها مطالعه بیسیک دارد و با مطالعات سطحی و شنیدههای گوشهوکنار نمیتوان نظر تخصصی داد.
به گزارش شهدای ایران، حجتالاسلام سیدعبدالمجید اشکوری استاد فلسفه سیاست در حوزه علمیه قم در گفتوگو با تسنیم با اشاره به مقاله اخیر سعید حجاریان با عنوان " فرهنگ عاشورا، فرهنگ اربعین"، گفت: بنده این مقاله را خواندم و تعجب میکنم از اینکه ایشان در بحثهای تخصصی که زمینهای در آن ندارد، وارد شده است.
وی با اشاره به آیه 153 سوره انعام که میفرماید "وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ"، گفت: بر اساس آیه 153 سوره انعام و دیگر آیات قرآن، باید بگویم که حادثه عاشورا یک فرهنگ ثابت است نه متغیر؛ در سوره حمد نیز به اینکه نکته اشاره شده که راه یا راه مسقیم است یا راه مغضوبین.
اشکوری با بیان اینکه عاشورا حاصل نزاع فرهنگها بوده است، تاکید کرد: صراط مستقیم، مؤلفههای تغییر ناپذیری دارد و فرهنگ عاشورا نیز که ثابت است بر همین اساس است؛ ممکن است در طول زمان و بسته به شرایط زمانی و مکانی ما برای حل معضلات زمانی از فرهنگ عاشورا استفاده کنیم اما این دلیلی بر متغیر و غیرثابت بودن فرهنگ عاشورا نیست بلکه تفاوت در نحوه مراجعه به حادثه کربلاست.
مدرس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)افزود: نکتهای دیگری که در این مقاله دقت در آن فراموش شده، بخش عرفان و عقل است. در ادبیات دینی وقتی عقل صحبت میکنیم منظورمان عقل به معنای قوه فاهمه برتر است؛ این عقل شهودات عرفانی را نیز در بر میگیرد لذا شهودهای عرفانی نقطه مقابل عقل نیست.
وی با بیان اینکه عقل دیگری با عنوان عقل معاش قابل تعریف است، افزود: عقل معاش، عقلی است که ما با آن کارهای روزمره خود را دنبال میکنیم؛ مثلاً برنامه ریزی میکنیم، حساب و کتاب میکنیم و با آن برای حال مشکلات چارهاندیشی میکنیم لذا در این مقاله منظور از عقل، عقل معاش لحاظ شده و در حقیت از عقل به معنای قوه فاهمه که شهودات عرفانی را نیز در خود جایی داده، غفلت شده است.
اشکوری با بیان اینکه اشکال دیگر مقابله حجاریان خلط بین عقل معاش و عقل به معنای قوه فاهمه است، خاطرنشان کرد: عشقی که در این مقاله در نقطه مقابل عقل گرفته است،عقل معاش بوده نه عقل به معنای قوه فاهمه.
مدرس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه، در روز عاشورا هیچ حادثه که مغایر با عقل باشد رخ نداده بود، گفت: تمام رفتارهایی که از سوی امام حسین و یارانش در کربلا رخ داد در اوج عقلانیت بود؛ و اینکه گفته شود عاشقانه بودنه نه عاقلانه، درست نیست چون این دو در تعارض با یکدیگر قرار ندارند. لذا مقصود ما از عشق در ادبیات دینی به معنای محبت شدید است نه غلیان عواطف؛ اگر منظور از عشق فوران و غلیان احساسات و عواطف باشد، قطعا چنین تعریفی در ادبیات دینی برای عشق صدق نمیکند چرا که در اسلام چنین بحثی هر اسمی که داشته باشد، رد شده است.
وی گفت: در اسلام، بحث این است که انسان باید معرفت نسبت به کمال داشته باشد و وقتی معرفت را تحصیل کرد، گرایش هم حاصل میشود، وقتی گرایش حاصل شد، انسان برای این گرایش میتواند حتی از جان خود هم بگذرد و به شهادت برسد که این شهادت و فناشدن حکم عقل است. در حقیقت چنین عشقی که منجر به شهادت و فنا هم میشود از عقل ناشی میشود بنابراین عقل حاکم است نه عواطف و احساسات.
اشکوری با بیان اینکه، اگر فردی نتواند با قوه فاهمه بر غلیان غرایز خود غلبه کند، خارج از حیطه انسانیت بوده در حیطه حیوان قابل تعریف است، تاکید کرد: در این مقاله، عقلانیت به معنای بقای حکومت و نظام اسلامی تعریف شده که باید گفت، متاسفانه این ادعا علاوه بر اشکلالات فنی دینی، ایراد تاریخی هم دارد چرا که هیچ کدام از ائمه بعد از اربعین حکومت نداشتند که بخواهند برای بقای آن اقدامی انجام دهند و یا اینکه هیچ کدام از ائمه چه قبل و چه بعد از اربعین برای فنا و شهادت، اقدام غیرعقلانی نداشتهاند و هر کدام از آنان فراخور اقتضای شرایط برای اقامه دین عمل میکردند؛ یعنی اینطور نبوده که برخی از ائمه با عقل و برخی با عشق عمل میکردند یا گاهی عاشقانه رفتار میکردند و گاهی عاقلانه.
این استاد حوزه علیمه قم گفت: اگر به جای امام حسین، امام حسن عسگری و امام رضا و دیگر ائمه اطهار بودند همانند ایشان عمل میکردند و همینطور اگر امام حسین(ع) در زمان هر کدام از ائمه بودند، دقیقا همانند ایشان عمل میکردند چون شرایط زمانی و مکانی روش را تغییر می داد نه اینکه هر کدام از ائمه یک مسلک خاص داشته باشند.
وی با تاکید بر اینکه در ادبیات دینی، عرفان و عشق در مقابل عقل نیستند، گفت: افراد(حجاریان) باید بدانند بحث درباره امور تخصصی دینی نیاز به سالها مطالعه بیسیک دارد و با مطالعات سطحی و شنیدههای گوشهوکنار نمیتوان درباره امور تخصصی نظر داد؛ متخصص دینی باید بداند واژهها در نظام فکری داری معنای خاصی میشوند و نمیشود فردی واژهای را از فرهنگ بیگانه عاریه گرفته و با استناد به آن معنا، در حوزه تخصصی دینی اظهار نظر کند بهتر است کمی درباره آنچه میگوید و واژههای که استعمال میکنید تامل و مطالعه داشته باشید تا دچار تحریف و تفسیر به رای نشوید.
وی با اشاره به آیه 153 سوره انعام که میفرماید "وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ"، گفت: بر اساس آیه 153 سوره انعام و دیگر آیات قرآن، باید بگویم که حادثه عاشورا یک فرهنگ ثابت است نه متغیر؛ در سوره حمد نیز به اینکه نکته اشاره شده که راه یا راه مسقیم است یا راه مغضوبین.
اشکوری با بیان اینکه عاشورا حاصل نزاع فرهنگها بوده است، تاکید کرد: صراط مستقیم، مؤلفههای تغییر ناپذیری دارد و فرهنگ عاشورا نیز که ثابت است بر همین اساس است؛ ممکن است در طول زمان و بسته به شرایط زمانی و مکانی ما برای حل معضلات زمانی از فرهنگ عاشورا استفاده کنیم اما این دلیلی بر متغیر و غیرثابت بودن فرهنگ عاشورا نیست بلکه تفاوت در نحوه مراجعه به حادثه کربلاست.
مدرس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)افزود: نکتهای دیگری که در این مقاله دقت در آن فراموش شده، بخش عرفان و عقل است. در ادبیات دینی وقتی عقل صحبت میکنیم منظورمان عقل به معنای قوه فاهمه برتر است؛ این عقل شهودات عرفانی را نیز در بر میگیرد لذا شهودهای عرفانی نقطه مقابل عقل نیست.
وی با بیان اینکه عقل دیگری با عنوان عقل معاش قابل تعریف است، افزود: عقل معاش، عقلی است که ما با آن کارهای روزمره خود را دنبال میکنیم؛ مثلاً برنامه ریزی میکنیم، حساب و کتاب میکنیم و با آن برای حال مشکلات چارهاندیشی میکنیم لذا در این مقاله منظور از عقل، عقل معاش لحاظ شده و در حقیت از عقل به معنای قوه فاهمه که شهودات عرفانی را نیز در خود جایی داده، غفلت شده است.
اشکوری با بیان اینکه اشکال دیگر مقابله حجاریان خلط بین عقل معاش و عقل به معنای قوه فاهمه است، خاطرنشان کرد: عشقی که در این مقاله در نقطه مقابل عقل گرفته است،عقل معاش بوده نه عقل به معنای قوه فاهمه.
مدرس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه، در روز عاشورا هیچ حادثه که مغایر با عقل باشد رخ نداده بود، گفت: تمام رفتارهایی که از سوی امام حسین و یارانش در کربلا رخ داد در اوج عقلانیت بود؛ و اینکه گفته شود عاشقانه بودنه نه عاقلانه، درست نیست چون این دو در تعارض با یکدیگر قرار ندارند. لذا مقصود ما از عشق در ادبیات دینی به معنای محبت شدید است نه غلیان عواطف؛ اگر منظور از عشق فوران و غلیان احساسات و عواطف باشد، قطعا چنین تعریفی در ادبیات دینی برای عشق صدق نمیکند چرا که در اسلام چنین بحثی هر اسمی که داشته باشد، رد شده است.
وی گفت: در اسلام، بحث این است که انسان باید معرفت نسبت به کمال داشته باشد و وقتی معرفت را تحصیل کرد، گرایش هم حاصل میشود، وقتی گرایش حاصل شد، انسان برای این گرایش میتواند حتی از جان خود هم بگذرد و به شهادت برسد که این شهادت و فناشدن حکم عقل است. در حقیقت چنین عشقی که منجر به شهادت و فنا هم میشود از عقل ناشی میشود بنابراین عقل حاکم است نه عواطف و احساسات.
اشکوری با بیان اینکه، اگر فردی نتواند با قوه فاهمه بر غلیان غرایز خود غلبه کند، خارج از حیطه انسانیت بوده در حیطه حیوان قابل تعریف است، تاکید کرد: در این مقاله، عقلانیت به معنای بقای حکومت و نظام اسلامی تعریف شده که باید گفت، متاسفانه این ادعا علاوه بر اشکلالات فنی دینی، ایراد تاریخی هم دارد چرا که هیچ کدام از ائمه بعد از اربعین حکومت نداشتند که بخواهند برای بقای آن اقدامی انجام دهند و یا اینکه هیچ کدام از ائمه چه قبل و چه بعد از اربعین برای فنا و شهادت، اقدام غیرعقلانی نداشتهاند و هر کدام از آنان فراخور اقتضای شرایط برای اقامه دین عمل میکردند؛ یعنی اینطور نبوده که برخی از ائمه با عقل و برخی با عشق عمل میکردند یا گاهی عاشقانه رفتار میکردند و گاهی عاقلانه.
این استاد حوزه علیمه قم گفت: اگر به جای امام حسین، امام حسن عسگری و امام رضا و دیگر ائمه اطهار بودند همانند ایشان عمل میکردند و همینطور اگر امام حسین(ع) در زمان هر کدام از ائمه بودند، دقیقا همانند ایشان عمل میکردند چون شرایط زمانی و مکانی روش را تغییر می داد نه اینکه هر کدام از ائمه یک مسلک خاص داشته باشند.
وی با تاکید بر اینکه در ادبیات دینی، عرفان و عشق در مقابل عقل نیستند، گفت: افراد(حجاریان) باید بدانند بحث درباره امور تخصصی دینی نیاز به سالها مطالعه بیسیک دارد و با مطالعات سطحی و شنیدههای گوشهوکنار نمیتوان درباره امور تخصصی نظر داد؛ متخصص دینی باید بداند واژهها در نظام فکری داری معنای خاصی میشوند و نمیشود فردی واژهای را از فرهنگ بیگانه عاریه گرفته و با استناد به آن معنا، در حوزه تخصصی دینی اظهار نظر کند بهتر است کمی درباره آنچه میگوید و واژههای که استعمال میکنید تامل و مطالعه داشته باشید تا دچار تحریف و تفسیر به رای نشوید.