لازم است رهبران فکری حوزه و دانشگاه و متدینان اصناف و حِرَف، هر چه بهتر و کامل تر مراسم سوگ سالار شهیدان(ع) را اقامه نمایند بطوری که مردانه هزینه کنند و زنانه بنالند، که هم آن هزینه مقبول است، هم این ناله جانسوز کارساز.
به گزارش شهدای ایران به نقل از رسا، حضرت آیت الله عبد الله جوادی آملی در کتاب «شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی» خود به دو وظیفه عالمان دینی مبنی بر عمل به دانش و بدعت زدایی و خرافه ستیزی اشاره کرده و اظهار داشت:
1. عمل به دانش
علم بدون عمل سودی ندارد؛ حتی علم با عمل هم دوام ندارد. برخی از علمای بنام در پایان عمرشان مبتلا به فراموشی شده، علم خود را کم کم از دست می دهند و مصداق این آیه می شوند «وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَىٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لَا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئًا»؛ ولی عالمانی که به دانش خود عمل می کنند، بلکه می کوشند معقول را مشهود نمایند، در حالت علم از دنیا می روند و با همین وصف نیز محشور می شوند؛ خلاف عالمان بی عمل که عوام می میرند و برزخ را به آسانی طی نمی کنند.
از امام صادق(ع) روایت شده است: برخی در قیامت، فقیه مبعوث می شوند؛ «من حفظ من شیعتنا أربعین حدیثا بعثه الله عزوجل یوم القیامه عالما فقیها و لم یعذبه». نیز در روایتی فرمودند: در قیامت به عالم گفته می شود بایست و برای مردم شفاعت کن، به سبب تلاش برای تربیت خوب آنان که از خود نشان دادی؛ «قیل للعالم قف تشفع للناس بحسن تأدیبک لهم».
پیداست که عالمان قیامت، کسانی اند که در دنیا با اخلاص کامل به علم خود عمل کرده اند و ثمره آن این شد که خود را از عذاب رهانیدند و مردم ر شفاعت می کنند؛ چنان که در دنیا با سخن و عمل خود مردم را از جهنم رذیلت دور می نمایند.
2.بدعت زدایی و خرافه ستیزی
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: هنگام شیوع بدعت ها در میان امت اسلام، عالم باید با بهره گیری از سلاح علم با آن ها مبارزه کند؛ وگرنه خداوند و فرشتگان و همه مردمان بر او لعنت می فرستند؛ «اذا ظهرت البدع فی امتی، فلیظهر العالم علمه و الا فعلیه لعنه الله و الملائکه و الناس اجمعین».
اگر افراد عادی به حال خود وانهاده شوند، از راه راست منحرف خواهند شد؛ هر چند در عرصه تکنولوژی و صنعت به جایی رسیده باشند و ایستگاه های فضایی به آسمان بفرستند. مردم ژاپن وچین با آن همه پیشرفت علمی و صنعتی، زیر خط فقر فرهنگی هستند؛ زیرا همچنان در برابر بت که مصنوع بشر است، کرنش می کنند. برخی از غربیان به ظاهر متمدن نیز هنوز به فالگیری و خرافات عقیده دارند.
هنگامی که گروه طالبان، مجسمه بودا را نابود کردند، ژاپن و ایران اعتراض کردند. اعتراض ژاپنی ها بدین دلیل بود که برای مجسمه و بت، کرامت عبادی قائل هستند و آن را مقدس می شمارند؛ ولی اعتراض ایران بدان علت بود که مجسمه مانند سایر میراث های فرهنگی مستور در زیر زمی است و باید حفظ شود؛ مانند کوزه ها و ظروف کهن و سفالهای باستانی که به سبب آثار هنری و قدمت تاریخی باید حفظ شود و نباید از بین رود.
در گذشته مردم،بالای در خانه ها، مغازه ها و گرمابه ها نعل اسب می آویختند و به این کار اعتقاد داشتند؛ بی آن که از پیشینه این باور غلط آگاه باشند، ریشه منحوس آن این بود که پس از شهادت امام حسین(ع) به فرمان عمر سعد، گروهی برای تفاخر بر سم اسب هایشان نعل تازه زدند و با آن ها بر روی بدن های مطهر شهیدان تاختند و بدین سان سینه و پشت شهیدان زیر سم اسبان نرم شد. هنگام بازگشت اسب تازان به کوفه، عده ای بر آن نعل ها بوسه زدند و آن ها را بر دیده نهادند و برای تبرک، بالای درِ خانه هایشان آویختند.
بعدها بزرگانی چون ابوریحان بیرونی پرده از راز این کار نابخردانه برداشتند و مردم را آگاه کردند. متاسفانه تا حدود پنجاه سال پیش نیز این کار رایج بود و چیزی که نحس محض و پلیدی صرف بود، مایه تیمن و پایه تبرک تلقی می شد تا این که با رونق یافتن حسینیه ها و مسجدها و تلاش عالمان آگاه، این سنت خرافی از میان برداشته شد.
با رونق منبرها و حسینیه ها و سخنان عالمانه دودمان پیامبر(ص)، راه جهل و خرافه بسته می شود؛ وگرنه خرافات و باورهای غلط، به نام سنت های باستانی گرامی شمرده خواهد شد؛ باورهایی چون نحس بودن عدد سیزده و گرامی داشت سیزده بدر و چهارشنبه سوری و درنگ کردن پس از تک عطسه که هیچ دلیل و سندی برای اعتقاد به آن ها وجود ندارد.
اکنون نیز برخی سنت های نادرست، در دسته های عزاداری سالار شهیدان راه یافته است و در دسته روی ها علم های سنگین و بی خاصیت بردوش کشیده می شود. این کار نه خردمندانه است و نه در قرآن و روایات به آن توصیه شده است. در ماتم امام حسین(ع) اشک و آه و ناله و بر سر و سینه زدنِ آگاهانه، انسان ساز است و از آهن سنگین و سرد کاری بر نمی آید.
لازم است رهبران فکری حوزه و دانشگاه و متدینان اصناف و حِرَف، هر چه بهتر و کامل تر مراسم سوگ سالار شهیدان(ع) را اقامه نمایند بطوری که مردانه هزینه کنند و زنانه بنالند، که هم آن هزینه مقبول است، هم این ناله جانسوز کارساز./921/ت302/س
/ پايان خبر /
1. عمل به دانش
علم بدون عمل سودی ندارد؛ حتی علم با عمل هم دوام ندارد. برخی از علمای بنام در پایان عمرشان مبتلا به فراموشی شده، علم خود را کم کم از دست می دهند و مصداق این آیه می شوند «وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَىٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لَا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئًا»؛ ولی عالمانی که به دانش خود عمل می کنند، بلکه می کوشند معقول را مشهود نمایند، در حالت علم از دنیا می روند و با همین وصف نیز محشور می شوند؛ خلاف عالمان بی عمل که عوام می میرند و برزخ را به آسانی طی نمی کنند.
از امام صادق(ع) روایت شده است: برخی در قیامت، فقیه مبعوث می شوند؛ «من حفظ من شیعتنا أربعین حدیثا بعثه الله عزوجل یوم القیامه عالما فقیها و لم یعذبه». نیز در روایتی فرمودند: در قیامت به عالم گفته می شود بایست و برای مردم شفاعت کن، به سبب تلاش برای تربیت خوب آنان که از خود نشان دادی؛ «قیل للعالم قف تشفع للناس بحسن تأدیبک لهم».
پیداست که عالمان قیامت، کسانی اند که در دنیا با اخلاص کامل به علم خود عمل کرده اند و ثمره آن این شد که خود را از عذاب رهانیدند و مردم ر شفاعت می کنند؛ چنان که در دنیا با سخن و عمل خود مردم را از جهنم رذیلت دور می نمایند.
2.بدعت زدایی و خرافه ستیزی
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: هنگام شیوع بدعت ها در میان امت اسلام، عالم باید با بهره گیری از سلاح علم با آن ها مبارزه کند؛ وگرنه خداوند و فرشتگان و همه مردمان بر او لعنت می فرستند؛ «اذا ظهرت البدع فی امتی، فلیظهر العالم علمه و الا فعلیه لعنه الله و الملائکه و الناس اجمعین».
اگر افراد عادی به حال خود وانهاده شوند، از راه راست منحرف خواهند شد؛ هر چند در عرصه تکنولوژی و صنعت به جایی رسیده باشند و ایستگاه های فضایی به آسمان بفرستند. مردم ژاپن وچین با آن همه پیشرفت علمی و صنعتی، زیر خط فقر فرهنگی هستند؛ زیرا همچنان در برابر بت که مصنوع بشر است، کرنش می کنند. برخی از غربیان به ظاهر متمدن نیز هنوز به فالگیری و خرافات عقیده دارند.
هنگامی که گروه طالبان، مجسمه بودا را نابود کردند، ژاپن و ایران اعتراض کردند. اعتراض ژاپنی ها بدین دلیل بود که برای مجسمه و بت، کرامت عبادی قائل هستند و آن را مقدس می شمارند؛ ولی اعتراض ایران بدان علت بود که مجسمه مانند سایر میراث های فرهنگی مستور در زیر زمی است و باید حفظ شود؛ مانند کوزه ها و ظروف کهن و سفالهای باستانی که به سبب آثار هنری و قدمت تاریخی باید حفظ شود و نباید از بین رود.
در گذشته مردم،بالای در خانه ها، مغازه ها و گرمابه ها نعل اسب می آویختند و به این کار اعتقاد داشتند؛ بی آن که از پیشینه این باور غلط آگاه باشند، ریشه منحوس آن این بود که پس از شهادت امام حسین(ع) به فرمان عمر سعد، گروهی برای تفاخر بر سم اسب هایشان نعل تازه زدند و با آن ها بر روی بدن های مطهر شهیدان تاختند و بدین سان سینه و پشت شهیدان زیر سم اسبان نرم شد. هنگام بازگشت اسب تازان به کوفه، عده ای بر آن نعل ها بوسه زدند و آن ها را بر دیده نهادند و برای تبرک، بالای درِ خانه هایشان آویختند.
بعدها بزرگانی چون ابوریحان بیرونی پرده از راز این کار نابخردانه برداشتند و مردم را آگاه کردند. متاسفانه تا حدود پنجاه سال پیش نیز این کار رایج بود و چیزی که نحس محض و پلیدی صرف بود، مایه تیمن و پایه تبرک تلقی می شد تا این که با رونق یافتن حسینیه ها و مسجدها و تلاش عالمان آگاه، این سنت خرافی از میان برداشته شد.
با رونق منبرها و حسینیه ها و سخنان عالمانه دودمان پیامبر(ص)، راه جهل و خرافه بسته می شود؛ وگرنه خرافات و باورهای غلط، به نام سنت های باستانی گرامی شمرده خواهد شد؛ باورهایی چون نحس بودن عدد سیزده و گرامی داشت سیزده بدر و چهارشنبه سوری و درنگ کردن پس از تک عطسه که هیچ دلیل و سندی برای اعتقاد به آن ها وجود ندارد.
اکنون نیز برخی سنت های نادرست، در دسته های عزاداری سالار شهیدان راه یافته است و در دسته روی ها علم های سنگین و بی خاصیت بردوش کشیده می شود. این کار نه خردمندانه است و نه در قرآن و روایات به آن توصیه شده است. در ماتم امام حسین(ع) اشک و آه و ناله و بر سر و سینه زدنِ آگاهانه، انسان ساز است و از آهن سنگین و سرد کاری بر نمی آید.
لازم است رهبران فکری حوزه و دانشگاه و متدینان اصناف و حِرَف، هر چه بهتر و کامل تر مراسم سوگ سالار شهیدان(ع) را اقامه نمایند بطوری که مردانه هزینه کنند و زنانه بنالند، که هم آن هزینه مقبول است، هم این ناله جانسوز کارساز./921/ت302/س
/ پايان خبر /