اینجا جایی است که فردا باید جوابگو باشیم

 یوسف با شجاعت در برابر فشارها ایستاد و حتی بازداشت و شکنجه را تحمل کرد، اما دست از مقاومت برنداشت. او با محبت دل جوانان معترض را آرام می‌کرد، مشکلات مردم را حل می‌نمود و حتی هزینه‌ها را از جیب خود می‌پرداخت. همچنین با بردن دانش‌آموزان به مزار شهدا و یادآوری مرگ و قیامت، آنان را به تفکر و تربیت معنوی فرا می‌خواند.

شهدای ایران: بُرش‌هایی از زندگی معلم شهید یوسف براهنی‌فر تقدیم شما فرهیختگان می شود.

فرح می‌خواست بیاد کاشمر. قرار بود همگی توی میدون شهر جلوی او و مردم رژه بریم.

یوسف گفت: من نمیام... بهش گفتیم: برات دردسر میشه و ممکنه از آموزش و پرورش اخراج بشی.

گفت: مهم نیست... آخر هم نیومد و فرداش بردنش ژاندارمری و چند روز بازداشت بود.

حتی اذیتش کرده بودند، اما می‌گفت: من تا پای اعدام هم باشه، مقاومت می‌کنم...

یه عده جوون داشتند داد و بیداد می‌کردند.

یوسف رفت و با محبت باهاشون حرف زد و پای دردُدلشون نشست.

نه تنها داد و بیدادشون قطع شد، بلکه به کلی رفتارشون عوض شد.

حتی بعضیاشون اهل رفتن به جبهه شدند.

موتور سپاه دستش بود و علاوه بر مراقبت زیاد از اون، پول تعمیراتش رو هم از جیب خودش می‌داد.

حتی هزینه تعمیر موتور اقشار کم‌ درآمد رو هم خودش می‌داد.

یوسف معروف بود به حلّالِ مشکلاتِ مردم.

هر از گاهی دانش‌آموزاش رو می‌برد سر مزار شهدا.

یه بار گلزار بودم که با بچه‌ها اومد. یهو یه قبر خالی دید و رفت توش خوابید.

بچه‌ها با تعجب گفتند: آقا چیکار می‌کنی؟

گفت: نترسین! دیر یا زود همه‌مون میایم اینجا.

اینجا قبره! جایی که فردای قیامت، باید از درونش برخیزیم و جوابگوی اعمالمون باشیم.

خلاصه اون روز از توی قبر حرفایی شنیدنی به بچه‌ها زد.

منبع: خبرگزاری دفاع‌مقدس

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار