شهدای ایران shohadayeiran.com

یک بازیگر گفت: فیلم و سریالی که قرار است به مقاومت بپردازد، باید داستان داشته باشد؛ صرفاً گفتن اینکه این حاجی بود یا آن سید بود، بیننده را جذب نمی‌کند.
 

شهدای ایران: مهران رجبی، بازیگر شناخته‌شده سینما و تلویزیون ایران، در گفت‌وگویی با  خبرگزاری حوزه، تأکید دارد که آثار نمایشی این حوزه (مقاومت) نیازمند داستان‌پردازی قوی، پرهیز از شعارزدگی، و توجه به گونه‌های مختلف هنری، حتی طنز و کودک، هستند.

 

برای شروع، به نظر شما فیلم یا سریالی که بخواهد روایتگر فرهنگ مقاومت باشد، باید چه شاخص‌هایی داشته باشد؟

ببینید، اولین و شاید مهم‌ترین نکته این است که فیلم یا سریالی که قرار است به مقاومت بپردازد، باید داستان داشته باشد. صرفاً اینکه بگوییم «این حاجی بود، این سید بود»، جواب نمی‌دهد. این نوع روایت‌ها اگرچه محترمند، اما به لحاظ دراماتیک، بیننده را جذب نمی‌کنند. شما ببینید، در فیلم‌های جنگ جهانی دوم، مثلاً درباره ارتش آلمان، یا حتی فیلم‌هایی در کشورهای دیگر، همیشه یک داستان محکم وجود دارد که همه چیز را به پیش می‌برد.

ما باید بتوانیم خشونت، شلیک، کمین، نقشه‌کشی‌ها و... را در قالب داستان‌های منسجم نمایش دهیم. این موارد به‌خودی‌خود جذاب نیستند، بلکه باید فرآوری شوند. یعنی به‌جای اینکه صرفاً یک روایت مشاهداتی از زبان راوی ببینیم، داستانی ببینیم که انگار یک نویسنده قوی آن را دریافت کرده، با راوی نشست‌وبرخاست کرده، تأمل کرده، بازنویسی کرده و بعد به آن شخصیت داده است.

سریال‌هایی مثل «روزگار قریب» را نگاه کنید؛ شاید اگر صرفاً زندگی یک آدم تعریف می‌شد، این‌قدر جذاب نبود. اما فراز و نشیبی که آقای عیاری در آن ایجاد کرد، کار را دیدنی و قابل توجه کرد. باید بدانیم اگر قرار است درباره یک شخصیت یا یک شهید کار کنیم، تعریف خانواده‌اش به تنهایی کافی نیست. باید برویم سراغ نویسنده‌ای که با تخصص خودش ـ چه در ژانر عاشقانه، چه درام، چه جنگی، چه طنز ـ روایت را دراماتیزه کند. این نقصی است که ما تا الان در کارهای مقاومتی زیاد دیده‌ایم.

 

یعنی شما معتقدید برای ورود به این حوزه، نباید خودمان را به یک ژانر محدود کنیم؟

مقاومت می‌تواند در همه گونه‌ها حضور داشته باشد. چه در درام، چه در عاشقانه، چه در طنز و حتی کودک. الزاماً هم نباید مستقیم به آن پرداخت. ممکن است موضوع مقاومت حتی در پلان سوم، یا در لایه سوم داستان مطرح شود، اما تأثیرگذار باشد. مخاطب باید حس کند با اثری متفاوت مواجه است، نه اینکه با دیدن فیلم یا سریالی بگوید: «ای بابا، اینم که مثل قبلی‌هاست!»

مطلب باید چیز دیگری باشد. زاویه دید باید جدید باشد. روایت باید نو باشد. اگر شما یک داستان متفاوت خلق کنید، ولو در زمینه‌ای غیرمستقیم از جبهه مقاومت، اما با عمق، با یک نگاه تازه، مخاطب هم جذب می‌شود و هم پیام را دریافت می‌کند.

 

آیا اثری هست که در این حوزه دیده باشید و برایتان ماندگار شده باشد؟

بله، مثلاً درباره رژیم صهیونیستی کار «شکارچی شنبه» بود، که در نوع خودش خیلی خوب ساخته شد. یا فیلم «آخرین بازمانده» که داستان داشت و به‌خوبی پرداخت شده بود. این آثار به‌طور مستقیم به آن واقعه عجیب و غریب رژیم صهیونیستی پرداختند. متأسفانه در این حوزه کارهای زیادی نداریم. یا شاید هست و من ندیدم، ولی به هر حال کم است.

ما باید بدانیم که جبهه مقاومت بسیار گسترده‌تر از چیزی‌ست که معمولاً تصویر می‌شود. مقاومت فقط نبرد با داعش یا اسرائیل نیست؛ فقط کمک‌های مردمی و امدادرسانی هم نیست. مقاومت می‌تواند یک موضوع ظریف باشد در کشوری دیگر. می‌تواند نشانه‌ای از همبستگی، پایداری یا مقابله با ظلم در بستری دیگر باشد. باید این وسعت در روایت‌ها بازتاب پیدا کند.

 

در پایان، درباره حوزه کودک، چطور می‌توان به‌صورت مؤثر به مفاهیم مقاومت پرداخت؟

ببینید، نویسندگان کودک اگر اهل تخصص باشند، به‌راحتی از پس این کار برمی‌آیند. ما فقط باید داستان مناسب را در اختیار آن‌ها بگذاریم و اجازه بدهیم با زبان کودکان آن را بازنویسی و فرآوری کنند. نباید مستقیم به کودک بگوییم: «این مقاومت است». بلکه باید برایش دنیایی بسازیم که در آن با مفهوم پایداری، عدالت‌خواهی، همدلی و مبارزه با ظلم آشنا شود، بدون اینکه شعار بشنود.
اگر نویسنده کودک این قدرت را داشته باشد که یک ماجرا را به زبان کودکانه بازگو کند، بچه‌ها هم ارتباط برقرار می‌کنند، هم یاد می‌گیرند و هم علاقه‌مند می‌شوند. اصلاً کار سختی نیست. فقط همت می‌خواهد و تخصص.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار