دکتر رسول جعفریان در مطلب تازه خود در وبلاگ نخبگان خبرآنلاین به بررسی این پرسش پرداخته است که «آیا قیام عاشورا فقهی است؟»
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛این عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، در آغاز مطلب خود نوشته است:
«آیا قیام عاشورا فقهی است یا خیر؟ اگر هست، ذیل کدام یک از ابواب فقه بررسی شده یا باید بشود؟ فقهای شیعه در این باره چه گفته اند و چه نظراتی دارند؟ ... نخستین پرسش این است که آیا کربلا یک حرکت فقهی است یا فرا فقهی؟ اگر عاشورا موضوعی فقهی باشد، یعنی امکان بررسی رسیدگی فقهی به آن باشد، طبعا قابل تأسی برای شیعیان است و میتوان از آن به عنوان یک منبع فقهی استفاده کرد. اما اگر حادثه ای عاشقانه یا طراحی شده الهی یا عرفانی و در هر حال تکلیف ویژه امام حسین(ع) باشد، طبعا غیر قابل تأسی بوده و فقهی بودن آن معنا و مفهوم ندارد. بحث اختصاصی بودن تکلیف امام حسین (ع) با تفسیرهای سنتی یا عرفانی مدرن از قدیم مطرح بوده و اساس یک برداشت بسیار کهن در دوایر شیعی بوده که هر از چندی از نو تجدید حیات کرده و به گفتمان رایج تبدیل شده است. در حال حاضر، نگرش سنتی با بخشی از نگرش متجددانه به دین در باب عرفانی کردن دین، در این نقطه، نوعی وحدت نظر دارند.»
این عضو وبلاگ نخبگان خبرآنلاین در ادامه مطلبش می نویسد:
«... اگر عاشورا حرکتی است که می تواند به صورت یک مسأله در فقه ارزیابی و نتیجه گیری شود، اکنون پرسش این است که ذیل کدام یک از مباحث فقهی زیر قرار می گیرد: الف: جهاد؛ ب: امر به معروف و نهی از منکر، ج: مبارزه با ظلم؟ و بیفزاییم: آیا این عنوان، یعنی مبارزه با ظلم، زیر مجموعه جهاد است یا امر به معروف و نهی از منکر؟ به عبارت دیگر مبارزه با ظلم به صورت فردی یا جمعی در کدام باب فقهی مورد بحث قرار می گیرد؟
یادآور شویم که در اینجا بحث ما کلیات نهضت عاشورا و اصل قیام ست، هرچند ممکن است به برخی از مسائل فرعی عاشورا مانند نماز خوف در ظهر عاشورا، در فقه نماز خوف، استناد شده باشد.
«آیا قیام عاشورا فقهی است یا خیر؟ اگر هست، ذیل کدام یک از ابواب فقه بررسی شده یا باید بشود؟ فقهای شیعه در این باره چه گفته اند و چه نظراتی دارند؟ ... نخستین پرسش این است که آیا کربلا یک حرکت فقهی است یا فرا فقهی؟ اگر عاشورا موضوعی فقهی باشد، یعنی امکان بررسی رسیدگی فقهی به آن باشد، طبعا قابل تأسی برای شیعیان است و میتوان از آن به عنوان یک منبع فقهی استفاده کرد. اما اگر حادثه ای عاشقانه یا طراحی شده الهی یا عرفانی و در هر حال تکلیف ویژه امام حسین(ع) باشد، طبعا غیر قابل تأسی بوده و فقهی بودن آن معنا و مفهوم ندارد. بحث اختصاصی بودن تکلیف امام حسین (ع) با تفسیرهای سنتی یا عرفانی مدرن از قدیم مطرح بوده و اساس یک برداشت بسیار کهن در دوایر شیعی بوده که هر از چندی از نو تجدید حیات کرده و به گفتمان رایج تبدیل شده است. در حال حاضر، نگرش سنتی با بخشی از نگرش متجددانه به دین در باب عرفانی کردن دین، در این نقطه، نوعی وحدت نظر دارند.»
این عضو وبلاگ نخبگان خبرآنلاین در ادامه مطلبش می نویسد:
«... اگر عاشورا حرکتی است که می تواند به صورت یک مسأله در فقه ارزیابی و نتیجه گیری شود، اکنون پرسش این است که ذیل کدام یک از مباحث فقهی زیر قرار می گیرد: الف: جهاد؛ ب: امر به معروف و نهی از منکر، ج: مبارزه با ظلم؟ و بیفزاییم: آیا این عنوان، یعنی مبارزه با ظلم، زیر مجموعه جهاد است یا امر به معروف و نهی از منکر؟ به عبارت دیگر مبارزه با ظلم به صورت فردی یا جمعی در کدام باب فقهی مورد بحث قرار می گیرد؟
یادآور شویم که در اینجا بحث ما کلیات نهضت عاشورا و اصل قیام ست، هرچند ممکن است به برخی از مسائل فرعی عاشورا مانند نماز خوف در ظهر عاشورا، در فقه نماز خوف، استناد شده باشد.