به گزارش شهدای ایران؛ «محمدحسین عابدینی» کارشناس مسائل منطقه و رایزن فرهنگی پیشین ایران در قرقیزستان ضمن ارسال مقالهای برای کنفرانس بینالمللی «روند بیداری اسلامی در آسیای مرکزی»، به بررسی عوامل گرایش، بازدارندگی و الگوهای اسلامی در قرقیزستان و منطقه پرداخته است که در چند بخش معرفی خواهد شد.
پس از کسب استقلال قرقیزستان در سال 1991، کشورهای منطقه و فرامنطقهای تلاش کردند سلطه سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی خود را در این کشور کوچک گسترش دهند.
در سالهای اخیر که نسیم بیداری اسلامی مانند سایر نقاط دوردست آن دیار نیز شروع به وزیدن کرد ما هر روز شاهد نفوذ و رقابت بیشتر آنان در عرصه فرهنگ این کشور هستیم.
این مطلب درصدد است تا نقش و اهمیت این موضوع را در حیات سیاسی و اجتماعی مردم قرقیزستان نمایان سازد و با شناخت مختصری که از وضعیت اسلامخواهی و گروههای اسلامگرای این منطقه میدهد؛ به بررسی امکان گسترش دیپلماسی دینی جمهوری اسلامی ایران بر پایه اشتراکات دینی و فرهنگی 2 کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری قرقیزستان نیز بپردازد.
وضعیت سیاسی، تاریخچه، مذهب و زبان
جمهوری قرقیزستان با 198 هزار کیلومتر مربع وسعت و بیش از پنج میلیون نفر جمعیت در مرکز آسیای مرکزی واقع شده و این کشور از شمال و شمال غربی به قزاقستان از جنوب به تاجیکستان از جنوب غربی به ازبکستان و از جنوب شرقی به جمهوری خلق چین محدود است.
اکثریت جمعیت آن را قرقیزها تشکیل داده و بقیه از ملیتهای روس، ازبک، اوکراین، قزاق، تاجیک، اویغور و تاتار عبارت میباشند و حدود 80 درصد جمعیت کشور را مسلمانان تشکیل میدهند.
بیشکک به عنوان پایتخت یک میلیون نفر جمعیت دارد و به خودی خود فاقد جذابیت یا ویژگی خاصی است، کشوری بدون اقتصاد پیشرفته یا منابع استراتژیک قابلاعتنا، لیکن همجواری با دره ژئوپلتیک «فرغانه» به عنوان هسته مرکزی خیزشهای ایدئولوژیکی آسیای مرکزی، موقعیت استراتژیک خود را در این منطقه تثبیت کرده است.
عضویت این کشور در سازمان تجارت جهانی و واقع شدن آن در مسیر جاده ابریشم از دیگر عوامل تثبیت موقعیت این جمهوری نوپا به شمار میرود.
طرح مسأله
اسلام رایج در میان توده مردم آسیای مرکزی ترکیبی از عقاید و باورهای بیشمار و قدیمی قبیلهای اعم از ترکی و سنن اسلامی مرعی در زمان حاکمیت شوروی است.
آسیای مرکزی چالشهای عدیدهای را پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تجربه کرده است.
فقر، بیثباتی و آشفتگی همراه استقلال، تلاش در جهت هویتیابی و حاکمیت فرهنگی از جمله عواملی بود که موضوع گرایش به اسلام را در 2 سطح شخصی و ملی بسط داد و همزمان در قرقیزستان، در کنار تنوع گروههای نژادی و سنتهای مذهبی، اسلامگرایی دوباره به شکل افزایش باورها، شعائر و سنن اسلامی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نژادی بروز و رویکرد دیگری را دنبال کرده است.
در سالهای اخیر در قرقیزستان، مسأله احیای اندیشه دینی به عنوان یکی از راههای اساسی پیشرفت معنوی- اخلاقی جامعه در دست انجام است. همچنین به دنبال پیدایش تحولات دموکراسی و پیشرفت اقتصاد آزاد از یک سو و تشدید ایده عدم تحمل ایدههای پیشین از سوی دیگر، جامعه قرقیز شروع به سازماندهی تشکیلات جدید خود کرد.
جمهوری قرقیزستان براساس قانون اساسی، دولتی است لائیک و دموکرات که اکثر جمعیت آن مسلمان بوده و هر سال تأثیر و نقش اسلام در جامعه افزایش مییابد. دلیل این امر آن است که در زمان سلطه اتحاد جماهیر شوروی و تسری ایدئولوژی کمونیستی در جامعه خلاء ارزشهای معنوی محسوس بود و تنها انتخاب و گزینه دین میتوانست این فضا را با اخلاق و معنویت تأمین کند.
در شرایط بازگشت جامعه به سنتهای خویش (فرهنگ، زبان و آداب و رسوم) دین اسلام به جامعه شکل دیگری داد تا مردم از طریق آن در جستجوی زندگی معنادار و اهداف غیرمادی گام بردارند.
در این خصوص باید به این نکته اشاره کرد که در این جمهوری، سازمانهای غیردولتی داخلی و خارجی فراوانی مشغول به فعالیت هستند و براساس آماری که از سوی برخی نهادهای بینالمللی مقیم قرقیزستان در قالب طرح پژوهشی در سال 2011 تهیه شده، دامنه فعالیت مراکز و سازمانهای دینی رو به افزایش است و فرقههای جدیدی نیز ظهور کردهاند.
این سازمانها با علم و آگاهی از اوضاع نابسامان اقتصادی و فرهنگی با همیاری و کمک فرقههای دینی جدید و قدیم به صورت هدفمند در تلاشند تا چهره اسلام سنتی را مخدوش و یا تغییر دهند. (تفصیل این بحث در کتاب «جریانهای فکری و فرهنگی در قرقیزستان» که از سوی رایزنی فرهنگی منتشر شده قابل رجوع است).
در ادامه به ابزار و عواملی که با گسترش اسلام و بیداری مسلمانان به مخالفت برخواستهاند میپردازیم و پس از آن الگوها و نمادهای دینداری در جامعه قرقیز را مورد واکاوی قرار میدهیم.
اسلامگریزی درمقابل اسلامخواهی
همزمان و همگام با احیای اندیشه دینی در قرقیزستان، موج نگرانیها از سوی اسلامستیزان شعلهور گشته و به منظور خاموش یا کند کردن این جریان با استفاده از جنگ نرم و دیگر ابزارهای مؤثر و کارساز در منطقه پرجنب و جوش آسیای مرکزی از جمله قرقیزستان در تلاشی مجدانه و بیوقفه پیکار میکنند. بطور کلی مقابله با اسلام در آسیای مرکزی برحول چهار محور استوار است که عبارتند از:
1. رسانهها:
در چند سال اخیر رشد رسانهها در منطقه بینظیر بوده درحالی که شمار روزنامههای منتشره در برخی از کشورها بسیار محدود بود، در سالهای اخیر شاهد افزایش آن به دهها مورد میباشیم. مثلا در تاجیکستان که زمانی روزنامه وجود نداشت و دسترسی به اینترنت امکانپذیر نبود در رویکردی معنادار، رسانههای بیشماری چاپ و همزمان شبکه جهانی اینترنت حدود 2 میلیون کاربر دارد.
در پیدایش و ظهور انقلابهای رنگی منطقه، این رسانهها نقش اساسی ایفا کردهاند، هر چند نقش بنیادهای غربی مانند «سوروس» و بنیاد «آلبرایت» در این انقلابها غیرقابل انکار است. غرب، قابلیت رسانهای در این کشورها را که در آنها ناآگاهی و فقر وجود دارد، به حداکثر رساند.
اعداد و ارقام سرمایهگذاری غرب در کشورهای منطقه بسیار زیاد است. اتفاقی که در آسیای مرکزی و قفقاز افتاده این است که رسانهها گسترش زیادی داشتهاند، شبکههای اجتماعی فعال شده و گروههای اسلامگرا مانند اخوانالمسلمین نیز از این موقعیت سود جستهاند.
اخوانالمسلمین در تمام جریانات سیاسی منطقه فعال شده است. گرایشهای اخوانی از جمله گرایشهایی است که بهترین استفاده را از رسانهها کرده است.
در دهه اخیر قرقیزستان به عنوان یک کشور دموکراتیک در جهان معرفی گردیده و رسانهها در آن از جایگاه بالایی برخوردارند. به عنوان مثال، میتوان گفت که 2 انقلاب این کشور (انقلاب 24 مارس سال 2005 و هفت آوریل سال 2010) توسط رسانههای گروهی شکل گرفت.
در سالهای اخیر رسانههای اینترنتی نیز در قرقیزستان گسترش فراوانی یافتهاند. امروزه همراه با خبرگزاری «خبر» که به عنوان آژانس اطلاعرسانی اینترنتی مطرح میباشد، سایتهای خبری دیگری نظیر «آکیپرس» (akipress.kg) و «24 کیجی» (24.kg) نیز اخبار کل مناطق قرقیزستان را به تمام جهان پخش میکنند.
از میان این رسانههای اینترنتی، «خبر» که رسانهای دولتی محسوب میشود، به چهار زبان قرقیزی، روسی، ترکی و انگلیسی خبررسانی میکند.
هماکنون در این جمهوری بیش از 400 رسانه خبری وجود دارد که شامل شبکههای تلویزیونی، رادیویی، روزنامهها و مجلهها میشود. شایان ذکر است که از این شمار فقط تعداد 50 تا 60 رسانه به صورت دائم مشغول به فعالیت هستند.