یک روزنامه اصلاحطلب میگوید روحانی دولتی بدهکار را تحویل رئیسجمهور بعدی میدهد.
شهدای ایران: روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
روزنامه شرق نوشت: برخی از اقتصاددانان از روش حراج اوراق خزانه با نرخ های بهره بالا برای تامین منابع دفاع کرده و این را تنها راه چاره میدانند. از سوی دیگر برخی راهکار فروش اوراق را آینده فروشی میدانند و معتقدند «در صورت ادامه این روند، دولت فعلی یک زمین سوخته تحویل دولت بعدی میدهد که دود آن اول از همه به چشم توده مردم خواهد رفت». احسان سلطانی، پژوهشگر اقتصادی با همکاری عباس شاکری اقتصاددان تحلیلی درخصوص بحث نقدینگی و اجزا و ترکیب آن انجام داده و با انتقاد از راهکارهای ارائه شده در دو سال اخیر میگویند نگرانی «دلواپسان نقدینگی» نقدینگی نیست. نقدینگی بهانه است؛ اصل موضوع تامین منافع بانکهای خصوصی ناصالح (زهکش نقدینگی) و بر ضد مصالح کشور در شرایط بحرانی کنونی است. نزاع کنونی بر سر این است که چرا اجازه خلق نقدینگی مانند دوره پنج ساله ۹۷-۱۳۹۲ به بانکها داده نمیشود. بانکهایی که با سفتهبازی در بازار مستغلات، به امپراتوری این حوزه تبدیل شدهاند و امروز بعد از کسب درآمد ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی از سفته بازی در بازار دلار، وارد بازار بورس شدهاند.
در بازه زمانی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶، سفتهبازی از مسکن به بازار پول منتقل میشود و بهرههای بانکی تا ۳۰ درصد افزایش پیدا میکند، درحالی که نرخ بهره بانکی جهان در همین دوره به سمت صفرشدن پیش میرود و نرخ تورم در کشور یکرقمی میشود. در سال ۱۳۹۷ مسیر بانکهای خصوصی از مسیر سفتهبازی ریال جدا شده و وارد سفته بازی دلار میشود. یکی از استنادات مهم این است که در دی ۱۳۹۶ تا آبان ماه ۹۷ که قیمت دلار بیش از سه برابر میشود، بانکهای خصوصی نزدیک به ۴۰ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی برداشت داشتهاند.
نگرانی «دلواپسان نقدینگی» نقدینگی نیست. نقدینگی بهانه است؛ اصل موضوع تامین منافع بانکهای خصوصی ناصالح (زهکش نقدینگی) و بر ضد مصالح کشور در شرایط بحرانی کنونی است. نزاع کنونی بر سر این است که چرا اجازه خلق نقدینگی مانند دوره پنج ساله ۹۷-۱۳۹۲ به بانکها داده نمیشود و چرا قدرت خلق و تزریق نقدینگی از بانکهای خصوصی به سمت بانک مرکزی و دولت تغییر جهت داده میشود؟ میگویند همچنان دولت اوراق منتشر کند. اوراق هم بالاخره نیازمند پشتوانهای است.
اگر (با نرخهای بالای بهره) همچنان به اوراقفروشی ادامه دهیم، آیندهفروشی اتفاق میافتد که به راحتی نمیتوان از بحران آن بیرون آمد. اکنون دولت اوراق خزانه را به حراج گذاشته و نرخهای بهره بالا تا سه سال آینده برای آن در نظر گرفته است. دولت بعدی با چه منابعی قرار است این حجم بدهی همراه با نرخهای بالای بهره را پرداخت کند؟ آیا قرار است زمین سوخته در اختیار دولت بعد قرار دهیم؟
آیا فقط علم اقتصاد به ما میگوید با ترساندن همه از افزایش حجم نقدینگی، اتفاقی که یک دهه به شدت رخ داده و صدای کسی هم درنیامده، حالا اوراق منتشر کنیم و دولت بعدی را با حجم بزرگ بدهی روبهرو کنیم.
روزنامه شرق نوشت: برخی از اقتصاددانان از روش حراج اوراق خزانه با نرخ های بهره بالا برای تامین منابع دفاع کرده و این را تنها راه چاره میدانند. از سوی دیگر برخی راهکار فروش اوراق را آینده فروشی میدانند و معتقدند «در صورت ادامه این روند، دولت فعلی یک زمین سوخته تحویل دولت بعدی میدهد که دود آن اول از همه به چشم توده مردم خواهد رفت». احسان سلطانی، پژوهشگر اقتصادی با همکاری عباس شاکری اقتصاددان تحلیلی درخصوص بحث نقدینگی و اجزا و ترکیب آن انجام داده و با انتقاد از راهکارهای ارائه شده در دو سال اخیر میگویند نگرانی «دلواپسان نقدینگی» نقدینگی نیست. نقدینگی بهانه است؛ اصل موضوع تامین منافع بانکهای خصوصی ناصالح (زهکش نقدینگی) و بر ضد مصالح کشور در شرایط بحرانی کنونی است. نزاع کنونی بر سر این است که چرا اجازه خلق نقدینگی مانند دوره پنج ساله ۹۷-۱۳۹۲ به بانکها داده نمیشود. بانکهایی که با سفتهبازی در بازار مستغلات، به امپراتوری این حوزه تبدیل شدهاند و امروز بعد از کسب درآمد ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی از سفته بازی در بازار دلار، وارد بازار بورس شدهاند.
در بازه زمانی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶، سفتهبازی از مسکن به بازار پول منتقل میشود و بهرههای بانکی تا ۳۰ درصد افزایش پیدا میکند، درحالی که نرخ بهره بانکی جهان در همین دوره به سمت صفرشدن پیش میرود و نرخ تورم در کشور یکرقمی میشود. در سال ۱۳۹۷ مسیر بانکهای خصوصی از مسیر سفتهبازی ریال جدا شده و وارد سفته بازی دلار میشود. یکی از استنادات مهم این است که در دی ۱۳۹۶ تا آبان ماه ۹۷ که قیمت دلار بیش از سه برابر میشود، بانکهای خصوصی نزدیک به ۴۰ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی برداشت داشتهاند.
نگرانی «دلواپسان نقدینگی» نقدینگی نیست. نقدینگی بهانه است؛ اصل موضوع تامین منافع بانکهای خصوصی ناصالح (زهکش نقدینگی) و بر ضد مصالح کشور در شرایط بحرانی کنونی است. نزاع کنونی بر سر این است که چرا اجازه خلق نقدینگی مانند دوره پنج ساله ۹۷-۱۳۹۲ به بانکها داده نمیشود و چرا قدرت خلق و تزریق نقدینگی از بانکهای خصوصی به سمت بانک مرکزی و دولت تغییر جهت داده میشود؟ میگویند همچنان دولت اوراق منتشر کند. اوراق هم بالاخره نیازمند پشتوانهای است.
اگر (با نرخهای بالای بهره) همچنان به اوراقفروشی ادامه دهیم، آیندهفروشی اتفاق میافتد که به راحتی نمیتوان از بحران آن بیرون آمد. اکنون دولت اوراق خزانه را به حراج گذاشته و نرخهای بهره بالا تا سه سال آینده برای آن در نظر گرفته است. دولت بعدی با چه منابعی قرار است این حجم بدهی همراه با نرخهای بالای بهره را پرداخت کند؟ آیا قرار است زمین سوخته در اختیار دولت بعد قرار دهیم؟
آیا فقط علم اقتصاد به ما میگوید با ترساندن همه از افزایش حجم نقدینگی، اتفاقی که یک دهه به شدت رخ داده و صدای کسی هم درنیامده، حالا اوراق منتشر کنیم و دولت بعدی را با حجم بزرگ بدهی روبهرو کنیم.