«آقای موسوی خوئینیها در حالی از شیوه حکمرانی انتقاد میکند که هنوز برای کوتاهیهای مدیریت مورد حمایتش کمترین عذرخواهی از مردم انجام نداده است.»
شهدای ایران: کیهان در ویژه های خود نوشت:
روزنامه رسالت با اشاره به نامه سرگشاده موسوی خوئینیها نوشت: در هر دو فتنه سال 78 و 88، مجمع روحانیون بهویژه حجتالاسلام سیدمحمد موسوی خوئینیها نقشآفرین بودند. این دو فتنه محصول توطئه سرویسهای امنیتی آمریکا، انگلیس، فرانسه و رژیم صهیونیستی و به کارگردانی بنیاد سوروس و کمکهای مستقیم مالی وی صورت گرفت.
متأسفانه مجمع و آقای خوئینیها در مسیر وحدت و همگرایی جماعتی قرار گرفتند که یک سرش سرویسهای امنیتی، سر دیگرش منافقین و سلطنتطلبها و ضدانقلاب و سر سوم آن احزاب به اصطلاح اصلاحطلب بودند.
نویسنده میافزاید: در وسط معرکه نبرد نرم و سخت جمهوری اسلامی ایران با آمریکا و اروپا یک دفعه نامه سرگشاده آقای خوئینیها سر باز میکند و برخی ناگواریها در مدیریت دولت و غفلت مسئولین و عدم عمل به وعدهها را به حساب رهبری و شیوه و روش مدیریت کلان کشور فاکتور میکند، آنهم از سوی کسی که خود و جریان او در به وجود آمدن وضعیت کنونی و کارکرد دولت فعلی مسئولیت مستقیم دارند.
آقای خوئینیها کافی است یک بار دیگر شعارها و وعدههای آقای روحانی را در میتینگهای انتخاباتی که این روزها در فضای مجازی مورد بازخوانی قرار گرفته، مطالعه کنند، ببینند از چه کسی حمایت کردهاند و او چه کارنامهای از خود باقی گذاشته است و نقش او و دوستانش در این دولت و نابسامانیهای بهوجود آمده چیست؟ انصاف این بود حداقل نقش خود و دوستان خود را در نابسامانیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میپذیرفت و میگفت دولت فعلی که مورد حمایت اوست، قیمت دلار را از دولت قبل چند تحویل گرفت و الان چند است؟
آقای خوئینیها در این هفت سال کجا بودند که یک دفعه به فکر نقد روش و شیوه مدیریت کشور افتادهاند؟ این نامه قاعدتا باید خطاب به رئیسجمهور باشد و عذرخواهی از ملت که همه آرزوها و راهحلهای مدیریت کشور را در سبد برجام گذاشتند و آمریکا با لگد خود به این سبد، هرچه در آن بود به زمین ریخت.
روزنامه رسالت با اشاره به نامه سرگشاده موسوی خوئینیها نوشت: در هر دو فتنه سال 78 و 88، مجمع روحانیون بهویژه حجتالاسلام سیدمحمد موسوی خوئینیها نقشآفرین بودند. این دو فتنه محصول توطئه سرویسهای امنیتی آمریکا، انگلیس، فرانسه و رژیم صهیونیستی و به کارگردانی بنیاد سوروس و کمکهای مستقیم مالی وی صورت گرفت.
متأسفانه مجمع و آقای خوئینیها در مسیر وحدت و همگرایی جماعتی قرار گرفتند که یک سرش سرویسهای امنیتی، سر دیگرش منافقین و سلطنتطلبها و ضدانقلاب و سر سوم آن احزاب به اصطلاح اصلاحطلب بودند.
نویسنده میافزاید: در وسط معرکه نبرد نرم و سخت جمهوری اسلامی ایران با آمریکا و اروپا یک دفعه نامه سرگشاده آقای خوئینیها سر باز میکند و برخی ناگواریها در مدیریت دولت و غفلت مسئولین و عدم عمل به وعدهها را به حساب رهبری و شیوه و روش مدیریت کلان کشور فاکتور میکند، آنهم از سوی کسی که خود و جریان او در به وجود آمدن وضعیت کنونی و کارکرد دولت فعلی مسئولیت مستقیم دارند.
آقای خوئینیها کافی است یک بار دیگر شعارها و وعدههای آقای روحانی را در میتینگهای انتخاباتی که این روزها در فضای مجازی مورد بازخوانی قرار گرفته، مطالعه کنند، ببینند از چه کسی حمایت کردهاند و او چه کارنامهای از خود باقی گذاشته است و نقش او و دوستانش در این دولت و نابسامانیهای بهوجود آمده چیست؟ انصاف این بود حداقل نقش خود و دوستان خود را در نابسامانیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میپذیرفت و میگفت دولت فعلی که مورد حمایت اوست، قیمت دلار را از دولت قبل چند تحویل گرفت و الان چند است؟
آقای خوئینیها در این هفت سال کجا بودند که یک دفعه به فکر نقد روش و شیوه مدیریت کشور افتادهاند؟ این نامه قاعدتا باید خطاب به رئیسجمهور باشد و عذرخواهی از ملت که همه آرزوها و راهحلهای مدیریت کشور را در سبد برجام گذاشتند و آمریکا با لگد خود به این سبد، هرچه در آن بود به زمین ریخت.