خندقی با بیان این که مراکز علمی و پژوهشی ما دیر با مسائل کف جامعه گره میخورند، گفت: طرح آسیبهای اجتماعی توسط افراد غیرمتخصص آسیبهای جدی به جامعه وارد میکند.
به گزارششهدای ایران ، جواد امین خندقی، نویسنده کتاب شناخت و بررسی شیطانپرستی، پیش از ظهر امروز در نشست بررسی و آسیبشناسی فضای نقد شیطانپرستی که در جامعه المصطفی العالمیه برگزار شد، شیطانگرایی را جریانی تحمیلی به جامعه ایرانی دانست که تمام مرزبندیهای هنجاری را شکسته است.
وی به چهار قالب نقد شیطانپرستی در ایران اشاره کرد و افزود: اولین قالب کارهای مکتوب بود که در نشریات و مجلات و چاپ کتاب صورت گرفت و دومین و سومین قالب هم رسانههای دیجیتال و خبرگزاریها بودند که به نقد جریان شیطانپرستی پرداختند و نهایتاً هم با شدت گرفتن گرایشهای شیطانپرستی جلسات نقد علمی در این زمینه برگزار شد و پژوهشگران هم وارد این عرصه شدند.
ورود افراد غیر متخصص آسیب های اجتماعی را گسترش می دهد
کارشناس فرقهگرایی با بیان این که در ابتدا افراد غیرمتخصص به این مقولهها پرداختند، خاطرنشان کرد: همین موضوع سبب انتشار و گستردگی و حتی آسیبهایی در فضای جامعه شد که نهایتاً به بزرگنمایی جریانهای شیطانپرستی در ایران انجامید.
وی با اشاره به مصادره برخی جریانها از قبیل فستیوالهای بادی آرت و موسیقی راک و متال در ایران به نفع شیطانپرستی، اظهار داشت: در واقع بادی آرت هنر محسوب نمیشود و بر فرض این که هنر هم باشد باید دید که برای چه منظوری استفاده میشود و نمیتوان به صورت کلی این کار را به جریانهای شیطانپرستی نسبت داد.
خندقی با اشاره به این که در ایران شیطانپرستی در ابتدا الزاماً به معنای پرستش شیطان مطرح نبوده است، گفت: در ابتدا بیشتر به معنی بازار مد و فشن بود تا این که معنا و فلسفه خاصی داشته باشد و در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 پرستش شیطان مطرح شد و با نقد این جریان به آن دامن زده شد و شیوه معرفی و نقد شیطانپرستی را از غرب تقلید کردیم.
وی با بیان این که تا کنون موسیقی متال که تحت تأثیر تفکر نیچه میگوید نیستانگاری را باید فریاد زد در ایران تولید نشده است، افزود: موسیقی رپ هم به اشتباه در ایران استفاده میشود زیرا رپ در واقع برای اعتراض اجتماعی است نه اعتراض دینی.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به این که در ایران مرزبندی و معرفی درستی از شیطانپرستی صورت نگرفته است، گفت: ما منابع دست اول در این حوزه نداشتیم و نتیجه آن این شد که پژوهش درست علمی صورت نمیگرفت و فقط کپیبرداری بود و این فضا منجر شد به این که ما چیزی را مطرح میکنیم که با تمام جریانهای مختلف خلط میشود.
وی با بیان این که ما باید ابتدا رویکرد نقد خود را مشخص کنیم، اظهار داشت: حتی در غرب هم جریان شیطانپرستی یک جریان ژورنالیستی است و افراد غیرمتخصص به نقد شیطانپرستی پرداختند و شاید بتوان گفت که هدف شیطانپرستان از طرح شیطانپرستی در روزنامهها و مجلات گسترش غیرعلمی آن بوده است.
مراکز پژوهشی از جامعه دور شده اند
خندقی اظهار داشت: اشکال عمده مراکز پژوهشی ما این است که همیشه ارتباط شان با کف جامعه قطع است و دیر با جامعه گره میخورند و با ده سال اختلاف درگیر مسأله ای میشوند که مردم درگیر آن هستند و این عدم ارتباط منجر به عدم سرمایهگذاری علمی و عدم جهتدهی میشود.
وی با بیان این که اگر چند مرکز پژوهشی در اوایل دهه 80 به نقد جریان شیطانپرستی میپرداختند هرگز جامعه به این نقطه امروزی نمیرسید، افزود: متأسفانه یک جریان رائفی پوریسم در ایران وجود دارد که انقدر بحث را سطح پایین و اشتباه بیان میکند که هیچ ارزشی ندارد و به گسترش شیطانپرستی دامن میزند.
نویسنده کتاب شناخت و بررسی شیطانپرستی تصریح کرد: به طور کلی ما در ایران از شیطانپرستی معرفی ناقصی داشتیم و در حوزه نقد هم به صورت کافی ورود نداشتیم و در نهایت فضای علمی هم از این جریان دور مانده است و نتیجه آن گسترش و مصادره فرقههای مختلف به نفع شیطانپرستی در ایران شده است.
*رسا
وی به چهار قالب نقد شیطانپرستی در ایران اشاره کرد و افزود: اولین قالب کارهای مکتوب بود که در نشریات و مجلات و چاپ کتاب صورت گرفت و دومین و سومین قالب هم رسانههای دیجیتال و خبرگزاریها بودند که به نقد جریان شیطانپرستی پرداختند و نهایتاً هم با شدت گرفتن گرایشهای شیطانپرستی جلسات نقد علمی در این زمینه برگزار شد و پژوهشگران هم وارد این عرصه شدند.
ورود افراد غیر متخصص آسیب های اجتماعی را گسترش می دهد
کارشناس فرقهگرایی با بیان این که در ابتدا افراد غیرمتخصص به این مقولهها پرداختند، خاطرنشان کرد: همین موضوع سبب انتشار و گستردگی و حتی آسیبهایی در فضای جامعه شد که نهایتاً به بزرگنمایی جریانهای شیطانپرستی در ایران انجامید.
وی با اشاره به مصادره برخی جریانها از قبیل فستیوالهای بادی آرت و موسیقی راک و متال در ایران به نفع شیطانپرستی، اظهار داشت: در واقع بادی آرت هنر محسوب نمیشود و بر فرض این که هنر هم باشد باید دید که برای چه منظوری استفاده میشود و نمیتوان به صورت کلی این کار را به جریانهای شیطانپرستی نسبت داد.
خندقی با اشاره به این که در ایران شیطانپرستی در ابتدا الزاماً به معنای پرستش شیطان مطرح نبوده است، گفت: در ابتدا بیشتر به معنی بازار مد و فشن بود تا این که معنا و فلسفه خاصی داشته باشد و در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 پرستش شیطان مطرح شد و با نقد این جریان به آن دامن زده شد و شیوه معرفی و نقد شیطانپرستی را از غرب تقلید کردیم.
وی با بیان این که تا کنون موسیقی متال که تحت تأثیر تفکر نیچه میگوید نیستانگاری را باید فریاد زد در ایران تولید نشده است، افزود: موسیقی رپ هم به اشتباه در ایران استفاده میشود زیرا رپ در واقع برای اعتراض اجتماعی است نه اعتراض دینی.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به این که در ایران مرزبندی و معرفی درستی از شیطانپرستی صورت نگرفته است، گفت: ما منابع دست اول در این حوزه نداشتیم و نتیجه آن این شد که پژوهش درست علمی صورت نمیگرفت و فقط کپیبرداری بود و این فضا منجر شد به این که ما چیزی را مطرح میکنیم که با تمام جریانهای مختلف خلط میشود.
وی با بیان این که ما باید ابتدا رویکرد نقد خود را مشخص کنیم، اظهار داشت: حتی در غرب هم جریان شیطانپرستی یک جریان ژورنالیستی است و افراد غیرمتخصص به نقد شیطانپرستی پرداختند و شاید بتوان گفت که هدف شیطانپرستان از طرح شیطانپرستی در روزنامهها و مجلات گسترش غیرعلمی آن بوده است.
مراکز پژوهشی از جامعه دور شده اند
خندقی اظهار داشت: اشکال عمده مراکز پژوهشی ما این است که همیشه ارتباط شان با کف جامعه قطع است و دیر با جامعه گره میخورند و با ده سال اختلاف درگیر مسأله ای میشوند که مردم درگیر آن هستند و این عدم ارتباط منجر به عدم سرمایهگذاری علمی و عدم جهتدهی میشود.
وی با بیان این که اگر چند مرکز پژوهشی در اوایل دهه 80 به نقد جریان شیطانپرستی میپرداختند هرگز جامعه به این نقطه امروزی نمیرسید، افزود: متأسفانه یک جریان رائفی پوریسم در ایران وجود دارد که انقدر بحث را سطح پایین و اشتباه بیان میکند که هیچ ارزشی ندارد و به گسترش شیطانپرستی دامن میزند.
نویسنده کتاب شناخت و بررسی شیطانپرستی تصریح کرد: به طور کلی ما در ایران از شیطانپرستی معرفی ناقصی داشتیم و در حوزه نقد هم به صورت کافی ورود نداشتیم و در نهایت فضای علمی هم از این جریان دور مانده است و نتیجه آن گسترش و مصادره فرقههای مختلف به نفع شیطانپرستی در ایران شده است.
*رسا