شهدای ایران shohadayeiran.com

برچسب ها - تاریکی
برچسب: تاریکی
از اين که دخترخاله ام با جوان ديگري ازدواج کرده بود، احساس حقارت مي کردم اگرچه کسي از ارتباط من و دخترخاله ام خبر نداشت ولي من تصميم به کار خطرناکي گرفتم...
کد خبر: ۴۸۶۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۹

فقط به خاطر رفيق بازي بود که معتاد و دزد شدم. حالا هم بايد تاوان کارهايي را که کرده ام پس بدهم و غير از خودم هيچ کس را مقصر نمي دانم...
کد خبر: ۴۸۳۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۵

زن ۳۰ساله با عصبانيت برگه اي را به شوهر سابقش نشان داد و گفت: اشتباه کردم! خيلي پشيمانم. فکر مي کردم مي توانم دخترم را تربيت کنم، اما نتوانستم! اين هم نامه تحويل او به بهزيستي است، ديگر خودت مي داني و دخترت!
کد خبر: ۴۸۲۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۴

حاضرم هم وزن پسر ۲۰ ساله ام پول خرج کنم تا او راه درست زندگي را پيدا کند، اما افسوس که هر روز بايد او را در يک لانه فساد و يا بازداشتگاه نيروي انتظامي پيدا کنم...
کد خبر: ۴۸۰۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۳

۱۵سال قبل براي دومين بار ازدواج کردم اما در اين مدت شايد بيش تر از چند ماه شوهرم را نديدم.
کد خبر: ۴۷۹۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۲

روزگاري که درون سوراخي در کوه زندگي مي کردم مرا «پلنگ» صدا مي زدند اما الان «گربه» هم نيستم و هر روز به جرمي توسط نيروهاي انتظامي دستگير مي شوم. نمي دانم تاکنون چندبار به زندان رفته ام اما مي دانم که بيشتر عمرم را در زندان گذرانده ام...
کد خبر: ۴۷۸۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۱

فيلم رقص خواهرم را که در يکي از شبکه هاي اجتماعي تلفن همراه ديدم دنيا روي سرم خراب شد. ديگر چيزي نمي فهميدم. عصباني و خشمگين به طرف خانه رفتم و چاقوي آشپزخانه را برداشتم...
کد خبر: ۴۷۷۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۳۰

عاشق حفظ احاديث و نهج البلاغه بودم و بيشتر اوقات فراغتم را با خواندن کتاب هاي مذهبي سپري مي کردم. تا حدي که موفقيت هايي را هم در مسابقات آموزش و پرورش کسب کردم، اما نه تنها پدر و مادرم براي اين کار تشويقم نمي کردند بلکه همواره هنگام مطالعه اين گونه کتاب ها مورد بي مهري و بي توجهي قرار مي گرفتم. وقتي ديدم خانواده ام در اين کار، از من حمايت نمي کنند کم کم به تقليد از پدر و مادرم، خواندن نماز را هم رها کردم و در حالي که وارد ۱۵سالگي مي شدم ديگر چادر را هم کنار گذاشتم و ...
کد خبر: ۴۷۶۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۹

حدود ۱۰ ماه است که روزها را به اميد آزادي از زندان مي شمارم اما هنوز تحقيقات پرونده ام تکميل نشده است و بايد ماه ها و شايد هم سال ها چشم به ميله هاي زندان بدوزم. همه اين ها در صورتي است که از اتهام قتل عمدي تبرئه شده ام وگرنه...
کد خبر: ۴۷۳۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۷

جوان ۲۱ساله که تنها ۵۰روز پس از ازدواج، همسرش را به قتل رسانده است در حالي که همه بدبختي هايش را پيامد پايبند نبودن به مسائل اخلاقي و ارتباطات خياباني خود مي دانست، قرار بود تا دقايقي بعد به سوالات قاضي سيدجواد حسيني(قاضي ويژه قتل عمد مشهد) درباره جزئيات جنايت خود پاسخ بدهد.
کد خبر: ۴۷۲۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۶

روياها و آرزوهاي جواني که سراغم آمد درس و مدرسه را رها کردم و در آرزوي پولدار شدن هر روز مشغول کار مي شدم و پس از مدتي دوباره آن کار را رها مي کردم.
کد خبر: ۴۷۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۵

او اگرچه همسرش را عامل اصلي اين ماجرا معرفي مي کرد و معتقد بود که جاي عشق و محبت در زندگي اش خالي است اما شرم داشت به چشمان همسرش نگاه کند...
کد خبر: ۴۶۹۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۲

دانشگاه که قبول شدم غوغايي به پا شد همه از اين که بالاخره دختري از فاميلمان مهندس مي شود خوشحال بودند مادرم که از همه بيشتر ذوق زده شده بود در کوچه و خيابان و با صداي بلند، مرا «خانم مهندس» صدا مي کرد در مدت کوتاهي خانه مجردي در مشهد اجاره کردم و مشغول تحصيل در رشته معماري شدم. با آن که از اطراف يک شهر کوچک به مشهد آمده بودم خيلي زود دوستاني پيدا کردم هنوز مدت زيادي از آغاز ترم تحصيلي نگذشته بود که نگاه هاي معني دار يکي از همکلاسي هايم توجهم را جلب کرد و اين گونه بود که ارتباط دوستانه من و فرشاد آغاز شد
کد خبر: ۴۶۷۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۱

در يک خانواده هفت نفره در يکي از شهرهاي زيباي شمال کشور به دنيا آمدم. کودکي خردسال بودم که پدرم را از دست دادم و پس از آن در کنار مادر و عموهايم زندگي کردم اما سرنوشت من از وقتي تغيير کرد که تحت تاثير فيلم هاي هندي و رمان هاي عاشقانه قرار گرفتم...
کد خبر: ۴۶۶۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۰

تک دختر خانواده بودم، دختري مغرور با آرزوهاي بي پايان! وضعيت مالي مناسب پدرم باعث شده بود تا هرچه اراده مي کردم برايم فراهم شود. حتي در دوران کودکي با انواع عروسک ها و اسباب بازي هاي متفاوتم گريه بچه هاي ديگر را درمي آوردم و از اين که آن ها از اين نوع عروسک ها ندارند، لذت مي بردم.
کد خبر: ۴۶۶۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۹

۳ سال قبل بود که به جاده يک «عشق خياباني» قدم گذاشتم و بدين ترتيب نه تنها در کوير زندگي سرگردان شدم بلکه آبرو و هستي ام را نيز در کوره راه هاي فريب و نيرنگ از دست دادم و ديگر به موجودي افسرده تبديل شده ام....
کد خبر: ۴۶۴۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۸

مرا آزاد کنيد. من معتاد نيستم، فقط آمده بودم از دوستانم احوالپرسي کنم و مدتي را کنار آن ها بمانم... الان نه خودم مواد مخدر مصرف مي کنم و نه به پسرم مواد داده ام... .
کد خبر: ۴۶۳۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۶

زندگي بسيار ساده اي داشتيم. پدرم کارمند يک شرکت خصوصي بود و به خاطر پايبندي به ارزش ها، همواره سعي مي کرد تا در زندگي دچار لغزش نشويم.
کد خبر: ۴۶۰۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۴

در کلاس چهارم ابتدايي تحصيل مي کردم که پدر و مادرم از يکديگر طلاق گرفتند.
کد خبر: ۴۵۹۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۳

آخرين بوسه مادرم را هيچ گاه فراموش نمي کنم. آن شب وقتي لباس سپيد عروسي ام را پوشيدم مادرم مرا در آغوش فشرد و در حالي که از خوشحالي گريه مي کرد با لبخند زيبايي مرا بوسيد و گفت: «به پاي هم پير شويد» اما...
کد خبر: ۴۵۶۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۱

آخرین اخبار