شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۴۸۰۴۶
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۵
حاضرم هم وزن پسر ۲۰ ساله ام پول خرج کنم تا او راه درست زندگي را پيدا کند، اما افسوس که هر روز بايد او را در يک لانه فساد و يا بازداشتگاه نيروي انتظامي پيدا کنم...
شهدای ایران: مرد ۴۵ ساله که براي پيگيري پرونده پسرش به کلانتري آمده بود، آهي کشيد و گفت: همه اين بلاها از زماني به سرم آمد که حلال و حرام را نشناختم و با حيله گري خيلي از املاک را با قيمت هاي سرسام آوري فروختم. آن روزها زمين حکم طلا، پيدا کرده بود و من با تأسيس يک بنگاه غيرمجاز و فروش زمين هاي زراعي به همه چيز رسيدم به طوري که همين الان فقط ۳۰ قطعه باغ ويلايي و ۱۰ خودروي خارجي دارم که ۷ تاي آن ها از خودروهاي گران قيمت شاسي بلند است و اکنون نمي دانم مأموران کدام خودرو را که پسرم سوار بر آن بوده است، توقيف کرده اند. وقتي پول دار شدم ديگر اعتقادات مذهبي را هم فراموش کردم. من که با سختي و بدبختي بزرگ شده بودم آن قدر مغرور شدم که نگذاشتم پسرم بيشتر از ۵ کلاس درس بخواند و مي گفتم ادامه تحصيل فقط تلف کردن عمر است او مي تواند با اين همه ثروت تا آخر عمر خوشبخت باشد، اما روزي که فهميدم پسرم به لانه هاي فساد رفت و آمد دارد و همواره دهانش آلوده به مواد مخدر و مشروب است تصميم گرفتم او را به خدمت سربازي بفرستم تا اين کارها را فراموش کند. اما متأسفانه او در همين دوران هم دوستان نابابي پيدا کرد که از طريق شبکه هاي اجتماعي تلفن همراه برخي دختران جوان را با وعده ازدواج فريب مي دادند و پسرم نيز هر روز با سوار شدن بر يکي از خودروهاي مدل بالا با آن دختران و دوستانش همراه مي شد و با هم به يکي از باغ ويلاهاي من مي رفتند. ولي من زماني متوجه ماجرا مي شدم که مأموران انتظامي پسرم را در پارتي هاي شبانه ويلا دستگير مي کردند، امروز هم همين اتفاق دوباره تکرار شده و قاضي همه آن ها را روانه زندان کرده است. ديگر آبرويي برايم باقي نمانده است. حاضرم همه ثروتم را بدهم تا حداقل يک روز در آسايش و آرامش زندگي کنم. اگر چه مي دانم من به خاطر گذشته خودم مجازات مي شوم چون برق پول چشمانم را کور کرد و از تربيت فرزندانم غافل شدم. امروز با ديدن عکس هاي مستهجني که داخل گوشي يکي از دختران همراه پسرم بود فهميدم که فرزندم تا چه اندازه در گرداب فساد و بي بند و باري غوطه ور است ولي ديگر کاري از دست من ساخته نيست. نمي دانم بايد چه کاري انجام دهم تا او دست از اين اعمال کثيف بردارد و دوستان نابابش را که به خاطر پول هايش اطراف او حلقه زده اند رها کند...

ماجراي واقعي با همکاري فرماندهي انتظامي طرقبه و شانديز
منبع: خراسان

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار