به نظر میرسد کشورهای پیشرفته اکنون متوجه جایگاه استراتژیک معلمان و وظیفه مهم دولتهایشان مبنی بر تأمین مالی و فکری این قشر جامعهساز، شدهاند. اما در ایران برخلاف این کشورها، به یکی از مهمترین شغلهای جهان که مسئولیت تربیت نسل را در جامعه بر عهده دارد، کمترین حقوق تعلق میگیرد تا جاییکه حقوق کم معلمها در برابر مسئولیتی که دارند، باعث شده تا بسیاری از آنها بهخصوص معلمان مرد برای تأمین مخارج خانواده خود مجبور به اتخاذ شغل دوم شوند.
دولت سرنوشت معلمان را چگونه رقم خواهد زد؟
به گزارش شهدای ایران،برای شکلگیری و حیات یک جامعه، المانهای فرهنگ، آموزش و پرورش، خانواده، سياست و اقتصاد از مبینهای ضروری هستند. در این میان اگرچه جایگاه فرهنگ بسیار بالاتر از دیگر مؤلفهها است؛ اما آموزش مقولهای مهم و اهمیت آن غیرقابل اغماض است.
با توجه به همین اهمیت و جایگاه آموزش و پرورش در بین نهادهای مختلف جامعه می توان اذعان کرد، مهمترین نهاد اثرگذار در تربیت، تامین نیروی انسانی است و معلم به عنوان مدرس و مربی میتواند نقش حساس و کلیدی در این رابطه داشته باشد تا نیروی انسانی کارآمد وخلاق برای جامعه تربیت نماید، به این ترتیب زمینه مناسب جهت رشد جامعه در تمامی ابعاد آن فراهم می آید.
اما در این میان وضعیت امرار معاش و پایین بودن حقوق فرهنگیان در کشورمان موج اعتراضات فرهنگیان را از سراسر کشور برانگیخته است. از اواخر سال گذشته معلمهای شهرهای مختلف ایران با تجمعهای متعدد این اعتراض را به گوش مسئولین رساندهاند و حتی در دیماه سال گذشته، شش هزار نفر از معلمان سراسر کشور با امضای طوماری ۱۳ متری و تقدیم آن به رییس مجلس و کمیسیونهای مرتبط با آموزش و پرورش، به وضعیت معیشتی و رفاهی خود اعتراض کردند.
معلمهای معترض با اشاره به اینکه میزان حقوق دریافتی آنها با شأن اجتماعی و جایگاه آنها در جامعه سازگاری ندارد، در این طومار نوشتهاند: از تمجید و تعریف جایگاه علم و معلم خستهاند و از برخوردهای سیاسی با شکل معیشتی ناراضیاند و از مجلس و دولت انتظار «عمل» دارند.
به نظر میرسد کشورهای پیشرفته اکنون متوجه جایگاه استراتژیک معلمان و وظیفه مهم دولتهایشان مبنی بر تأمین مالی و فکری این قشر جامعهساز، شدهاند. اما در ایران برخلاف این کشورها، به یکی از مهمترین شغلهای جهان که مسئولیت تربیت نسل را در جامعه بر عهده دارد، کمترین حقوق تعلق میگیرد تا جاییکه حقوق کم معلمها در برابر مسئولیتی که دارند، باعث شده تا بسیاری از آنها بهخصوص معلمان مرد برای تأمین مخارج خانواده خود مجبور به اتخاذ شغل دوم شوند.
اگر ذهن معلم عاری از دغدغه مالی باشد، مسلماً راحتتر به ابعاد معنوی و فرهنگی و اجتماعی شغل خویش اهمیت قائل میشود و با فکری آزاد به ادای وظیفه و این رسالت بزرگ میپردازد و از قانونگذاران تقاضا میشود تا با نگاهی ژرف به مقوله آموزش و تربیت در کشور بپردازد.
در نظام آموزشی حامل نقش معلمی، قدرت بالایی در ایجاد تحولات مثبت در عرصههای مختلف جامعه دارد و نقش اصلي و اساسي را در جريان تربيت ايفا ميكند و همین مسئله باید دولت را ملزم کند تا بهجای هزینه کردن برای مواردی که اثرگذاری کاملاً سطحی دارند، به ساماندهی اوضاع حقوق معلمها بپردازد.
در نهایت به نظر میرسد، ریخت و پاشهای اضافی از مواردی هستند که اگر در تمام اماکن و مناسبتهای دولتی کنترل شوند، بودجه مناسبی را در خزانه ملی ذخیره و در نهایت برای موارد حقیقی، قابل مصرف خواهند کرد.
*فرجام
با توجه به همین اهمیت و جایگاه آموزش و پرورش در بین نهادهای مختلف جامعه می توان اذعان کرد، مهمترین نهاد اثرگذار در تربیت، تامین نیروی انسانی است و معلم به عنوان مدرس و مربی میتواند نقش حساس و کلیدی در این رابطه داشته باشد تا نیروی انسانی کارآمد وخلاق برای جامعه تربیت نماید، به این ترتیب زمینه مناسب جهت رشد جامعه در تمامی ابعاد آن فراهم می آید.
اما در این میان وضعیت امرار معاش و پایین بودن حقوق فرهنگیان در کشورمان موج اعتراضات فرهنگیان را از سراسر کشور برانگیخته است. از اواخر سال گذشته معلمهای شهرهای مختلف ایران با تجمعهای متعدد این اعتراض را به گوش مسئولین رساندهاند و حتی در دیماه سال گذشته، شش هزار نفر از معلمان سراسر کشور با امضای طوماری ۱۳ متری و تقدیم آن به رییس مجلس و کمیسیونهای مرتبط با آموزش و پرورش، به وضعیت معیشتی و رفاهی خود اعتراض کردند.
معلمهای معترض با اشاره به اینکه میزان حقوق دریافتی آنها با شأن اجتماعی و جایگاه آنها در جامعه سازگاری ندارد، در این طومار نوشتهاند: از تمجید و تعریف جایگاه علم و معلم خستهاند و از برخوردهای سیاسی با شکل معیشتی ناراضیاند و از مجلس و دولت انتظار «عمل» دارند.
به نظر میرسد کشورهای پیشرفته اکنون متوجه جایگاه استراتژیک معلمان و وظیفه مهم دولتهایشان مبنی بر تأمین مالی و فکری این قشر جامعهساز، شدهاند. اما در ایران برخلاف این کشورها، به یکی از مهمترین شغلهای جهان که مسئولیت تربیت نسل را در جامعه بر عهده دارد، کمترین حقوق تعلق میگیرد تا جاییکه حقوق کم معلمها در برابر مسئولیتی که دارند، باعث شده تا بسیاری از آنها بهخصوص معلمان مرد برای تأمین مخارج خانواده خود مجبور به اتخاذ شغل دوم شوند.
اگر ذهن معلم عاری از دغدغه مالی باشد، مسلماً راحتتر به ابعاد معنوی و فرهنگی و اجتماعی شغل خویش اهمیت قائل میشود و با فکری آزاد به ادای وظیفه و این رسالت بزرگ میپردازد و از قانونگذاران تقاضا میشود تا با نگاهی ژرف به مقوله آموزش و تربیت در کشور بپردازد.
در نظام آموزشی حامل نقش معلمی، قدرت بالایی در ایجاد تحولات مثبت در عرصههای مختلف جامعه دارد و نقش اصلي و اساسي را در جريان تربيت ايفا ميكند و همین مسئله باید دولت را ملزم کند تا بهجای هزینه کردن برای مواردی که اثرگذاری کاملاً سطحی دارند، به ساماندهی اوضاع حقوق معلمها بپردازد.
در نهایت به نظر میرسد، ریخت و پاشهای اضافی از مواردی هستند که اگر در تمام اماکن و مناسبتهای دولتی کنترل شوند، بودجه مناسبی را در خزانه ملی ذخیره و در نهایت برای موارد حقیقی، قابل مصرف خواهند کرد.
*فرجام