حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، تولیت آستان مقدس شاهچراغ، گفت: متأسفانه گاه، دهنلقیها، افشای اطلاعات حیاتی کشور، و بیتوجهی به مصالح عالیهی نظام، موجب از دست رفتن فرصتهای طلایی شده است. دشمن با بهرهگیری از همین اطلاعات نفوذی، فشار اقتصادی، امنیتی، سیاسی و رسانهای را افزایش داده است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، رهبر معظم انقلاب اسلامی در مجلس روضه روز شهادت حضرت امام صادق علیهالسلام، نکاتی مهم درباره تأثیر رفتار و افعال عوام و خواص در تحقق سنتهای الهی مطرح فرمودند؛ نکاتی که از همان لحظه ایراد، مورد توجه عمیق اندیشمندان و آحاد مردم قرار گرفت و واکنشهای گوناگونی را در میان نخبگان و اصحاب نظر برانگیخت.
اکنون و با گذر زمان، زمینهای فراهم آمده است تا با نگاهی فراتر از تلقیها و برداشتهایی که در همان ایام بیان شد، به این بیانات از منظری کلانتر و عمیقتر نگریسته شود.
به همین منظور، در گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، تولیت آستان مقدس شاهچراغ و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، به واکاوی ابعاد معرفتی و اجتماعی این بیانات و نسبت آن با وضعیت کنونی جامعه اسلامی پرداختیم.
این را باید در نظر داشت که ولی امر نمیتواند درباره تمام امور بحث کند و در اختیار امور قرار بگیرد. این موارد در جای خودش گفته خواهد شد و بعضی از آن هیچوقت در اختیار عموم قرار نخواهد گرفت زیرا مسئله امنیت یک کشور است و باید حفظ شود و ولایت مداری این است که باید کاملا مطیع باشیم.
اکنون و با گذر زمان، زمینهای فراهم آمده است تا با نگاهی فراتر از تلقیها و برداشتهایی که در همان ایام بیان شد، به این بیانات از منظری کلانتر و عمیقتر نگریسته شود.
به همین منظور، در گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، تولیت آستان مقدس شاهچراغ و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، به واکاوی ابعاد معرفتی و اجتماعی این بیانات و نسبت آن با وضعیت کنونی جامعه اسلامی پرداختیم.
رازهای حکمتآمیز در تاریخ امامت؛ از صلح امام حسن تا واقعه کربلا
چرا برخی اقدامات اهل بیت علیهمالسلام، مانند صلح امام حسن مجتبی علیهالسلام، برای مردم زمانه و برخی از شیعیان قابل درک نبوده و چگونه باید این اقدامات را در چارچوب اعتقادی اسلام تحلیل کرد؟
کلانتری: با تأمل در مجموعهی بیانات مقام معظم رهبری در روز شهادت حضرت امام صادق علیهالسلام ایراد فرمودند، میتوان نکتهای بنیادین را درک کرد: در مسیر تاریخ، گاه ائمه اطهار علیهمالسلام – به عنوان حجج الهی و پیشوایان منصوب از جانب خداوند برای ادارهی دین و دنیای مردم – اقداماتی انجام دادهاند که در نگاه نخست، برای ارادتمندان و پیروان اهل بیت، بهسادگی قابل درک و توجیه نبوده است.
نمونهی بارز آن، صلح امام حسن مجتبی علیهالسلام با معاویه است؛ صلحی که در شرایطی خاص و بغرنج بر حضرت تحمیل شد. در آن دوره، بسیاری از یاران امام، اعم از فرماندهان سپاه، فریب خورده یا تطمیع شده و به جبههی دشمن پیوسته بودند. فضای عمومی جامعه آمادگی پذیرش جنگ و مقابله را نداشت. در همین حال، عدهای از همان یاران نزدیک امام، زبان به شماتت گشودند، حضرت را مورد بیمهری قرار دادند و حتی الفاظ توهینآمیز و اعتراضآمیزی نسبت به آن بر زبان راندند. اما امام در پاسخ، فرمود که این اقدام، آزمونی موقت است و امامت، مجدداً به مسیر اصلی و الهی خود بازخواهد گشت.
چرا برخی اقدامات اهل بیت علیهمالسلام، مانند صلح امام حسن مجتبی علیهالسلام، برای مردم زمانه و برخی از شیعیان قابل درک نبوده و چگونه باید این اقدامات را در چارچوب اعتقادی اسلام تحلیل کرد؟
کلانتری: با تأمل در مجموعهی بیانات مقام معظم رهبری در روز شهادت حضرت امام صادق علیهالسلام ایراد فرمودند، میتوان نکتهای بنیادین را درک کرد: در مسیر تاریخ، گاه ائمه اطهار علیهمالسلام – به عنوان حجج الهی و پیشوایان منصوب از جانب خداوند برای ادارهی دین و دنیای مردم – اقداماتی انجام دادهاند که در نگاه نخست، برای ارادتمندان و پیروان اهل بیت، بهسادگی قابل درک و توجیه نبوده است.
نمونهی بارز آن، صلح امام حسن مجتبی علیهالسلام با معاویه است؛ صلحی که در شرایطی خاص و بغرنج بر حضرت تحمیل شد. در آن دوره، بسیاری از یاران امام، اعم از فرماندهان سپاه، فریب خورده یا تطمیع شده و به جبههی دشمن پیوسته بودند. فضای عمومی جامعه آمادگی پذیرش جنگ و مقابله را نداشت. در همین حال، عدهای از همان یاران نزدیک امام، زبان به شماتت گشودند، حضرت را مورد بیمهری قرار دادند و حتی الفاظ توهینآمیز و اعتراضآمیزی نسبت به آن بر زبان راندند. اما امام در پاسخ، فرمود که این اقدام، آزمونی موقت است و امامت، مجدداً به مسیر اصلی و الهی خود بازخواهد گشت.
در ادامهی تاریخ، حدود بیست سال بعد، واقعهی کربلا و شهادت حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام رقم خورد؛ حادثهای که در برخی روایات از امام صادق علیهالسلام، بهعنوان نقطهی بازگشت امامت به مسیر حق معرفی شده است. اما بیاعتنایی جامعهی مسلمین به این شهادت و قصور در یاری سیدالشهدا علیهالسلام، سبب شد این امر باز هم به تأخیر افتد؛ تأخیری که روایت، آن را تا سال هفتاد هجری، سپس تا سال ۱۴۰ هجری (قرن دوم هجری) موکول کرده است.
مقام معظم رهبری در تبیین این مسئله، به اصل مهمی در نظام اعتقادی اسلام اشاره میفرمایند؛ و آن تمایز میان قضای حتمی الهی و تقدیر مشروط الهی است.
قضای حتمی الهی آن است که در لوح محفوظ الهی ثبت شده و تغییرناپذیر است. اما «قدر» یا تقدیر الهی، چیزی است که به رفتار انسانها، دعاها، گناهان، اعمال خیر و نیتهای مخلصانه گره خورده است. در شب قدر، مؤمن دعا میکند که سرنوشت او به خیر رقم بخورد و این دعا میتواند مقدرات را تغییر دهد. به همین ترتیب، گناه یا عمل ناصواب نیز میتواند تقدیر الهی را دگرگون سازد و مسیر امور را به تأخیر یا انحراف بکشاند.
واقعهی کربلا، خیانت به امام حسن علیهالسلام، افشای اسرار اهل بیت، و قیامهای بدون اذن امام، همه نمونههایی از کنشهای منفی امتاند که مسیر تحقق امامت و حکومت عدل الهی را با اختلال و تأخیر مواجه کردند. در روایت از امام صادق علیهالسلام آمده است: «اشْتَدَّ غَضَبُ الله عَلَی أهلِ الارض»، یعنی گناهان امت و خواص، موجب خشم خداوند شد و تقدیر خیر الهی را نابود ساخت.
مقام معظم رهبری در تبیین این مسئله، به اصل مهمی در نظام اعتقادی اسلام اشاره میفرمایند؛ و آن تمایز میان قضای حتمی الهی و تقدیر مشروط الهی است.
قضای حتمی الهی آن است که در لوح محفوظ الهی ثبت شده و تغییرناپذیر است. اما «قدر» یا تقدیر الهی، چیزی است که به رفتار انسانها، دعاها، گناهان، اعمال خیر و نیتهای مخلصانه گره خورده است. در شب قدر، مؤمن دعا میکند که سرنوشت او به خیر رقم بخورد و این دعا میتواند مقدرات را تغییر دهد. به همین ترتیب، گناه یا عمل ناصواب نیز میتواند تقدیر الهی را دگرگون سازد و مسیر امور را به تأخیر یا انحراف بکشاند.
واقعهی کربلا، خیانت به امام حسن علیهالسلام، افشای اسرار اهل بیت، و قیامهای بدون اذن امام، همه نمونههایی از کنشهای منفی امتاند که مسیر تحقق امامت و حکومت عدل الهی را با اختلال و تأخیر مواجه کردند. در روایت از امام صادق علیهالسلام آمده است: «اشْتَدَّ غَضَبُ الله عَلَی أهلِ الارض»، یعنی گناهان امت و خواص، موجب خشم خداوند شد و تقدیر خیر الهی را نابود ساخت.
اقدامات نسنجیده یاران و اختلال در مسیر امامت الهی
چرا برخی اقدامات و قیامهای دوران ائمه اطهار علیهمالسلام، مورد تأیید امامان معصوم قرار نگرفتند و چه تأثیری بر مسیر امامت الهی داشتند؟ لطفا مصادیقی هم از این موارد را ذکر کنید.
کلانتری: از مصادیق تاریخی چنین اعمالی، میتوان به رفتار برخی شیعیان در مواجهه با صلح امام حسن علیهالسلام اشاره کرد. اینان نهتنها زمانهشناسی نداشتند، بلکه تصمیم امام را زیر سؤال بردند و با جسارت، به آن اعتراض کردند. یا آن دسته از قیامهایی که در زمان امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهمالسلام صورت گرفت، از جمله قیام زید بن علی، قیام حسن مثنی، و قیام ابوالسرایا در عصر امام رضا علیهالسلام، همگی بدون اذن امام معصوم بودند و در بسیاری موارد، اهل بیت حتی از آنها نهی میکردند.
این قیامها، هرچند ظاهری حقطلبانه داشتند، اما در مسیر امامت الهی، خلل وارد کردند. چراکه نهتنها مسیر طبیعی بازگشت حاکمیت به امام معصوم را مختل ساختند، بلکه بهانهای بهدست دشمنان دادند تا با سرکوب و فشار بیشتر، راه حق را ببندند.
چرا برخی اقدامات و قیامهای دوران ائمه اطهار علیهمالسلام، مورد تأیید امامان معصوم قرار نگرفتند و چه تأثیری بر مسیر امامت الهی داشتند؟ لطفا مصادیقی هم از این موارد را ذکر کنید.
کلانتری: از مصادیق تاریخی چنین اعمالی، میتوان به رفتار برخی شیعیان در مواجهه با صلح امام حسن علیهالسلام اشاره کرد. اینان نهتنها زمانهشناسی نداشتند، بلکه تصمیم امام را زیر سؤال بردند و با جسارت، به آن اعتراض کردند. یا آن دسته از قیامهایی که در زمان امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهمالسلام صورت گرفت، از جمله قیام زید بن علی، قیام حسن مثنی، و قیام ابوالسرایا در عصر امام رضا علیهالسلام، همگی بدون اذن امام معصوم بودند و در بسیاری موارد، اهل بیت حتی از آنها نهی میکردند.
این قیامها، هرچند ظاهری حقطلبانه داشتند، اما در مسیر امامت الهی، خلل وارد کردند. چراکه نهتنها مسیر طبیعی بازگشت حاکمیت به امام معصوم را مختل ساختند، بلکه بهانهای بهدست دشمنان دادند تا با سرکوب و فشار بیشتر، راه حق را ببندند.
آسیبشناسی دهنلقی در امتسازی و دولتسازی
چرا در مسیر امامت اهل بیت علیهمالسلام و نیز در روند پیشرفت نظام اسلامی، حفظ اسرار و پرهیز از افشای اطلاعات راهبردی، یک ضرورت حیاتی شمرده میشود؟ و چگونه افشای نابجا، حتی از سوی افراد خودی، میتواند جریان حق را دچار اختلال و عقبافتادگی تاریخی کند؟
کلانتری: به نکته مهمی اشاره کردید. از دیگر عواملی که سبب شکست و تأخیر در تحقق امامت حق گردید، افشای اسرار اهل بیت بود؛ همانطور که مقام معظم رهبری تعبیر «دهنلقی» را برای این افراد به کار میبرند. کسانی که در مجالس اهل بیت حاضر میشدند، بهجای حفظ اسرار و درک شرایط، آن مطالب را بهزودی برای دیگران نقل میکردند. در نتیجه، جاسوسان بنیامیه و بنیعباس به اطلاعات مهمی دست مییافتند و با آنها امامان را تحت تعقیب، حصر، زندان و شهادت قرار میدادند.
آنگونه شد که امام صادق علیهالسلام فرمودند: «التقیة دِینی و دِینُ آبائی»؛ تقیه، دین من و دین پدرانم است. یعنی باید بعضی جاها اعتقاد اصلی را در مقابل دشمن کتمان کرد. بسیاری، با نفهمیدن این مسئله، امام را به سازش متهم میکردند، در حالیکه ایشان، به مصلحت اسلام و بقاء تشیع میاندیشیدند.
در دورهی امام صادق علیهالسلام، با سقوط بنیامیه و روی کار آمدن بنیعباس، بسیاری از افراد، تصور میکردند که این فرصت مناسبی برای قیام است و از امام مطالبهی حرکت سیاسی داشتند. اما امام سکوت میفرمودند ولی بازهم اینها قانع نمیشدند و میشود حکومت را گرفت، اما ائمه ما مدیریت و رهبری درست نمیکند.
چرا در مسیر امامت اهل بیت علیهمالسلام و نیز در روند پیشرفت نظام اسلامی، حفظ اسرار و پرهیز از افشای اطلاعات راهبردی، یک ضرورت حیاتی شمرده میشود؟ و چگونه افشای نابجا، حتی از سوی افراد خودی، میتواند جریان حق را دچار اختلال و عقبافتادگی تاریخی کند؟
کلانتری: به نکته مهمی اشاره کردید. از دیگر عواملی که سبب شکست و تأخیر در تحقق امامت حق گردید، افشای اسرار اهل بیت بود؛ همانطور که مقام معظم رهبری تعبیر «دهنلقی» را برای این افراد به کار میبرند. کسانی که در مجالس اهل بیت حاضر میشدند، بهجای حفظ اسرار و درک شرایط، آن مطالب را بهزودی برای دیگران نقل میکردند. در نتیجه، جاسوسان بنیامیه و بنیعباس به اطلاعات مهمی دست مییافتند و با آنها امامان را تحت تعقیب، حصر، زندان و شهادت قرار میدادند.
آنگونه شد که امام صادق علیهالسلام فرمودند: «التقیة دِینی و دِینُ آبائی»؛ تقیه، دین من و دین پدرانم است. یعنی باید بعضی جاها اعتقاد اصلی را در مقابل دشمن کتمان کرد. بسیاری، با نفهمیدن این مسئله، امام را به سازش متهم میکردند، در حالیکه ایشان، به مصلحت اسلام و بقاء تشیع میاندیشیدند.
در دورهی امام صادق علیهالسلام، با سقوط بنیامیه و روی کار آمدن بنیعباس، بسیاری از افراد، تصور میکردند که این فرصت مناسبی برای قیام است و از امام مطالبهی حرکت سیاسی داشتند. اما امام سکوت میفرمودند ولی بازهم اینها قانع نمیشدند و میشود حکومت را گرفت، اما ائمه ما مدیریت و رهبری درست نمیکند.
حفظ اسرار در امر کشورداری یک ضرورت دینی و تمدنی است
مسئلهی حاکمیت، سیاستورزی و مدیریت کلان جامعه، آمیخته با پیچیدگیهای فراوان است. همانگونه که در نظام جمهوری اسلامی ایران، در طول بیش از چهار دههی گذشته، بارها شاهد فراز و نشیبهای پنهانی و حساسی بودهایم که برای عموم مردم قابل بیان نبوده است. زیرا افشای برخی امور راهبردی، میتواند دست دشمن را باز کند و روند حرکت نظام را با چالش روبرو سازد.
متأسفانه گاه، دهنلقیها، افشای اطلاعات حیاتی کشور، و بیتوجهی به مصالح عالیهی نظام، موجب از دست رفتن فرصتهای طلایی شده است. دشمن با بهرهگیری از همین اطلاعات نفوذی، فشار اقتصادی، امنیتی، سیاسی و رسانهای را افزایش داده است. همچنانکه در برههای از تاریخ جمهوری اسلامی، از جمله دوران مجلس ششم، افرادی در تریبونهای رسمی، اسرار راهبردی کشور را فاش کردند و دشمن را برای مقابله با جمهوری اسلامی جسور ساختند. همین بحث هستهای از آن زمان پیش آمد.
همین مسئله، در برخی دولتها نیز رخ داد؛ مانند افشای اطلاعات ارزی کشور یا داراییهای حیاتی بانک مرکزی، که بهدست دشمن افتاد و موجب شد فشارها دقیقاً از همان نقاط وارد شود. افشای اطلاعات نظامی نیز در همین چارچوب میگنجد. کدام کشور در دنیا مسائل امنیتی و نظامی خود را آشکار میسازد؟ اگر چنین شود، امنیت ملی فرو میریزد.
با توجه به تمام آنچه گفته شد، باید دانست که در امر کشورداری و هدایت جامعه، رازپوشی و حفظ اسرار راهبردی، نهتنها امری عقلانی، بلکه یک ضرورت دینی و تمدنی است. دشمن، همواره مترصد نفوذ و بهرهبرداری از اطلاعات حساس ماست و اگر در بزنگاههای تاریخی، افراد ولایتمدار، بیتوجه به تدبیر رهبری، وارد عرصههایی شوند که برایشان ترسیم نشده، نهتنها پیروزی حاصل نمیشود، بلکه فرصت طلایی برای تحقق وعدههای الهی و تمدن نوین اسلامی از دست خواهد رفت.مسئلهی حاکمیت، سیاستورزی و مدیریت کلان جامعه، آمیخته با پیچیدگیهای فراوان است. همانگونه که در نظام جمهوری اسلامی ایران، در طول بیش از چهار دههی گذشته، بارها شاهد فراز و نشیبهای پنهانی و حساسی بودهایم که برای عموم مردم قابل بیان نبوده است. زیرا افشای برخی امور راهبردی، میتواند دست دشمن را باز کند و روند حرکت نظام را با چالش روبرو سازد.
متأسفانه گاه، دهنلقیها، افشای اطلاعات حیاتی کشور، و بیتوجهی به مصالح عالیهی نظام، موجب از دست رفتن فرصتهای طلایی شده است. دشمن با بهرهگیری از همین اطلاعات نفوذی، فشار اقتصادی، امنیتی، سیاسی و رسانهای را افزایش داده است. همچنانکه در برههای از تاریخ جمهوری اسلامی، از جمله دوران مجلس ششم، افرادی در تریبونهای رسمی، اسرار راهبردی کشور را فاش کردند و دشمن را برای مقابله با جمهوری اسلامی جسور ساختند. همین بحث هستهای از آن زمان پیش آمد.
همین مسئله، در برخی دولتها نیز رخ داد؛ مانند افشای اطلاعات ارزی کشور یا داراییهای حیاتی بانک مرکزی، که بهدست دشمن افتاد و موجب شد فشارها دقیقاً از همان نقاط وارد شود. افشای اطلاعات نظامی نیز در همین چارچوب میگنجد. کدام کشور در دنیا مسائل امنیتی و نظامی خود را آشکار میسازد؟ اگر چنین شود، امنیت ملی فرو میریزد.
این را باید در نظر داشت که ولی امر نمیتواند درباره تمام امور بحث کند و در اختیار امور قرار بگیرد. این موارد در جای خودش گفته خواهد شد و بعضی از آن هیچوقت در اختیار عموم قرار نخواهد گرفت زیرا مسئله امنیت یک کشور است و باید حفظ شود و ولایت مداری این است که باید کاملا مطیع باشیم.