به گزارش شهدای ایران به نقل ازایسنا، محمدعلی حسننیا در یادداشتی در وطن امروز نوشت: در میان سیل اظهارات رهبران ارتش اسرائیل مبنی بر اینکه حزبالله پس از ترور سیدحسن نصرالله، دبیرکل آن و نخستین ردیف فرماندهان نظامی خود به سازمانی بیسر تبدیل شده است و توان خود را از دست داده است، بخش بزرگی از موشکهای میانبرد و کوتاهبرد حزبالله پس از ترور فرمانده خود، محمدحسین سرور، در سپتامبر گذشته به اراضی اشغالی فلسطین شلیک شد تا همه در شوک فرو روند.
موفقیت حمله به پایگاه تیپ گولانی و توانایی دور زدن پدافند هوایی با لایههای متعدد آن، کمتر از یک ماه پس از حملات شدید و ناگهانی اسرائیل به حزبالله است که منجر به شهادت برجستهترین رهبران آن شد. هدف اصلی اسرائیل در حمله و ترور چه بود؟ مهمترین راهبرد آنها نابودی حزبالله و خلع سلاح آن و عدم حمله موشکی و پهپادی به اراضی اشغالی بود. این موضوع محقق نشد هیچ، بلکه نتیجه عکس داشت و حزبالله با توان بیشتری شلیک میکند.
علاوه بر اطلاعات دقیق جغرافیایی درباره محل پایگاه مورد نظر، شکل حمله نشان میدهد حزبالله از برنامه حرکت سربازان ارتش اسرائیل در آن پایگاه و غذا خوردن آنها در آن زمان مطلع بوده است. این مورد نشان میدهد حزبالله علاوه بر ماشین آتش مستحکم، هنوز دستگاه اطلاعاتی قویای دارد که ساعت صرف غذای سربازان اسرائیلی را هم میداند. این همان موضوعی بود که الجزیره قطر هم به آن اشاره کرد.
این حمله به عنوان بخشی از مجموعهای از حملات روزانه انجام شد که توانایی حزبالله را برای ادامه مدیریت نبرد در جنوب بهرغم حملات اسرائیل، گلولهباران توپخانهای و تلاش برای پیشروی زمینی شامل 4 لشکر اسرائیلی، اثبات میکند. حزبالله همچنان روزانه بین 100 تا 200 موشک به سمت سایتها، پایگاهها و شهرکهای نظامی شلیک میکند که این خود یک نتیجه بزرگ دارد که حزبالله تمامشدنی نیست!
از سوی دیگر، مبارزان حزبالله این ادعاها را به چالش میکشند و بیانیههای رسمی حزب همچنان نشان میدهد آنها تعداد بیشتری از شهرکنشینان را از شمال اسرائیل آواره خواهند کرد و بازگشت آنها تنها در صورت آتشبس در لبنان و غزه امکانپذیر است. این موضوع نشان میدهد معادله ترور نتوانسته معادله نظامی و امنیتی را تغییر دهد.
این حمله را به دلایل زیر میتوان مهمترین عملیات حزبالله در این جنگ نامید و در روند تحولات جنگ بویژه در صورت تکرار و عبور دوباره از سامانه پدافندی حائز اهمیت و تاثیر است؛ از لحاظ تعداد بالای زخمی و کشته در یک عملیات؛ به نحوی که این اتفاق در یک حمله در طول ۳ هفته این جنگ بیسابقه بود و اینکه به گفته برخی رسانههای عبری و الجزیره، برای نخستین بار از یک پهپاد پیشرفته استفاده شد. در این میان، هنوز نوع پهپاد به کار رفته مشخص نیست تا بتوان درباره آن قضاوت کرد.
این حمله دارای ۲ بعد مهم بود؛ ابتدا اینکه حزبالله را از شوک ترورها خارج کرد و دوم اینکه اسرائیل را در شوک حمله فرو برد. تلآویو که غرق در غرور عملیاتهای ترور خود بویژه ترور شهید نصرالله بود در ۲ مرحله وارد شوک شد. ابتدا در حمله زمینی به لبنان که با مشکل روبهرو شد و به دلیل موانع کوهستانی در جنوب در چند مرحله نتوانست به اهدافش برسد و در شوک فرو رفت. دومین مرحله شوک عملیات پهپادی حزبالله بود که باعث بهت اسرائیلیها شد. این عملیات بیشتر از بار نظامی بار روانی برای اسرائیلیها داشت و آرزوهای بلندبالای آنها برای اشغال جنوب لبنان را بر باد داد.