شاه گفت که او هنوز دارد موضوع را بررسی میکند و اینکه در این ضمن ما باید برای ولیعهد یکی دو تا دوستدختر پیدا کنیم. من اشاره کردم که شاید هنوز جوانتر از آن باشد که علاقهای به اینجور چیزها داشته باشد.
به گزارش شهدای ایران، خاندان پهلوی در زمره فاسدترین و بی اخلاقترین خاندانهای حکومتگر در
ایران محسوب میشوند. در اسناد و مدارک به جامانده از این خاندان موارد
زیادی از این نوع رفتارها گزارش شده است. خاطرات اسدالله علم دوست (وزیر
دربار) یکی از نزدیکترین چهرههای سیاسی به محمدرضا شاه پهلوی تنها یکی از
این منابع است که در خلال سطور آن با تمام ملاحظاتی که وی داشت نابسامانی
اخلاقی این خاندان به تصویر کشیده شده است. در بخشی از خاطرات اسدالله علم
مربوط به اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۳ میخوانیم:
درباره ولیعهد که قرار است امسال تابستان از انگلستان دیدن کند، صحبت کردیم. بار دیگر من عقیده خودم را ابراز کردم که اشتباه است به او اجازه داده شود دائماً در احاطه زنان باشد. تعدادشان خیلی زیاد است: شهبانو، مادربزرگش خانم دیبا، معلم سرخانهاش مادموازل ژوئل و یک گله معلمهای مدرسه. گفتم «پسرک به آموزگار سختگیرتری، مثلاً یک فرد نظامی نیاز دارد». شاه گفت که او هنوز دارد موضوع را بررسی میکند و اینکه در این ضمن ما باید برای ولیعهد یکی دو تا دوستدختر پیدا کنیم. من اشاره کردم که شاید هنوز جوانتر از آن باشد که علاقهای به اینجور چیزها داشته باشد. شاه بهتندی گفت «ابداً اینطور نیست. وقتی من همسن او بودم همه چیز را خوب میفهمیدم. یک دل نه صد دل، عاشق ایران دختر تیمورتاش بودم.»
فساد در خانواده رضاخان کاملا نهادینه شده بود. خود محمدرضا پهلوی هم که بنا به صلاحدید پدرش برای ادامه تحصیل به سوئیس اعزام شده بود در آموزشگاه محل تحصیلش گرفتار یک فساد اخلاقی شد و تا پایان عمر در این منجلاب دست و پا میزد.
درباره ولیعهد که قرار است امسال تابستان از انگلستان دیدن کند، صحبت کردیم. بار دیگر من عقیده خودم را ابراز کردم که اشتباه است به او اجازه داده شود دائماً در احاطه زنان باشد. تعدادشان خیلی زیاد است: شهبانو، مادربزرگش خانم دیبا، معلم سرخانهاش مادموازل ژوئل و یک گله معلمهای مدرسه. گفتم «پسرک به آموزگار سختگیرتری، مثلاً یک فرد نظامی نیاز دارد». شاه گفت که او هنوز دارد موضوع را بررسی میکند و اینکه در این ضمن ما باید برای ولیعهد یکی دو تا دوستدختر پیدا کنیم. من اشاره کردم که شاید هنوز جوانتر از آن باشد که علاقهای به اینجور چیزها داشته باشد. شاه بهتندی گفت «ابداً اینطور نیست. وقتی من همسن او بودم همه چیز را خوب میفهمیدم. یک دل نه صد دل، عاشق ایران دختر تیمورتاش بودم.»
فساد در خانواده رضاخان کاملا نهادینه شده بود. خود محمدرضا پهلوی هم که بنا به صلاحدید پدرش برای ادامه تحصیل به سوئیس اعزام شده بود در آموزشگاه محل تحصیلش گرفتار یک فساد اخلاقی شد و تا پایان عمر در این منجلاب دست و پا میزد.