در زمان شاه بههیچعنوان، رژیم در قالب ساواک و دستگاههای امنیتی درباره حضور یا عدم حضور فرد در دانشگاه دخالت نمیکردند.
به گزارش شهدای ایران، مرتضی الویری، فعال اصلاحطلب و عضو شورای شهر تهران به تازگی در بخشی از
یک مصاحبه تفصیلی با روزنامه شرق پیرامون سوابق خود در پیش از انقلاب که
گویا به دلیل طرح برخی شائبهها و فرضیهها درباره وی صورت گرفته، توضیحاتی
ارائه کرده است.
او در پاسخ به این سؤال که "برخی مطرح کردهاند که چرا جنابعالی به دلیل فعالیتهای سیاسی از دانشگاه صنعتی آریامهر در پیش از انقلاب اخراج نشدید، این مسئله را چطور میبینید؟" با کنایه به نظام اسلامی گفته است:
«در زمان شاه بههیچعنوان، رژیم در قالب ساواک و دستگاههای امنیتی درباره حضور یا عدم حضور فرد در دانشگاه دخالت نمیکردند. به عبارت دیگر، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، کار خودشان را با زدن، کشتن و شکنجه افراد و همچنین با صدور احکام بخشنامهای و دستوری، بدون سازگاری با عناوین اتهامی انجام میدادند ولی، حساب دانشگاه و تحصیل، کاملا جداگانه بود. افراد بسیاری را بشخصه میشناختم که محکومیت پیدا کرده و پس از گذراندن دوران محکومیت، مجددا سر کلاس درس حاضر شده و دوران تحصیل را به پایان رساندند. من دو بار در دوران دانشجویی دستگیر شدم که یک مرتبه، سه یا چهار روز در بازداشت بودم و بار دیگر نیز شش ماه محکومیت پیدا کردم. ولی بعد که به دانشگاه آمدم، هیچکس سؤال نکرد که اتهام شما چه بوده و چرا بازداشت شدید. بنابراین، این واقعیت به مصادیق فراوان در ذهن من وجود دارد که افراد، دوران محکومیت خود را به پایان رسانده و بعد دوران تحصیلشان را به پایان رساندند. رؤسای دانشگاهها نیز زیر بار نرفته و همواره استقلال خود را حفظ میکردند.»
او در این مصاحبه همچنین با اذعان به اینکه در یکی از دستگیریهای خود در دوران رژیم شاه با شفاعت یک ساواکی که با عموی او آشنا بوده از زندان آزاد میشود، به ماجرای جالب تعهد همکاریاش با ساواک اشاره کرده و میگوید:
"-پس از چند ماه زندان- موقعی که آزاد شدم، تعهد به همکاری دادم. مسئلهای که متداول بود و افراد بسیار محترم مؤتلفه که مایل به بردن نام آنها نیستم، همین کار را کردند. حتی درخواست عفو نوشته و در مراسم سپاس هم شرکت داشتند. به هر حال، تعدادی از افراد بودند که تلاش میکردند با مستمسکی از زندان خارج شوند و بتوانند به کارهای مبارزاتی بپردازند؛ بنابراین من هم قول همکاری دادم و چند گزارش آبدوغخیاری هم نوشتم که مثلا در درِ فلان دستشویی اینطور شعار نوشتهاند و نظیر اینها. بعد از دو، سه هفته دیدند بنای همکاری ندارم و آنها را سر کار گذاشتهام."
*اظهارات الویری در بحث حاتمبخشی و سعهصدر رژیم شاه در اجازه ادامه تحصیل به زندانیان سیاسی که با نوعی کنایهزنی به نظام اسلامی همراه شده در حالی است که در اظهارات شخص الویری هم هویداست که این اجازه صرفاً شامل کسانی بوده که رژیم آنالیز دقیقی از آنها داشته و میدانسته که میتواند از این افراد امضای فرم همکاری بگیرد و یا آنها را در "جشن سپاس" شرکت دهد!
و گرنه چرا شاهدیم که همین رژیم بخشندهی آقایان اما امثال اندرزگو را شهید کرد و امثال عزت مطهری را تا آخر مورد زندان و شکنجه و نظارت قرار داده بود؟!
این رژیمی که آقایان سجایای اخلاقیاش را در کنایه به نظام اسلامی برمیشمرند چرا تا آخر با امام خمینی(ره) کنار نیامد و ایشان را در تبعید نگه داشت؟!
پس مسئله در خطری است که رژیم از جانب امام و "استاد خامنهای" و اندرزگو احساس می کرد و در امثال الویری و کروبی احساس نمیکرد.
قبل از این، عمادالدین باقی هم در اظهاراتی در کنایه به نظام اسلامی، بحث ادامه تحصیل کروبی در دانشگاه شاهنشاهی پس از زندانی شدن را مطرح کرد. و البته باقی نیز به حضور کروبی در جشن سپاس شاهنشاهی اشارهای نداشت!
ما همچنین در بحث قول همکاری الویری با ساواک و توجیهاتی که وی در این رابطه عنوان کرده است نیز قضاوت را به مخاطبان محترم وامیگذاریم!
این مسئله حتما جای تأمل دارد که چرا آقای الویری و اشخاص دیگری از دوستان ایشان که همکاریهای آنها با ساواک اثبات شده است؛ بعدها در مقاطع عبرتآموزی از فتنه و ناکارآمدی نامشان بر سر زبانها افتاد...
نکته جالب این ماجرا این است که همین آقایان با همین سوابق (همکاری با ساواک) از جمله بزرگترین منتقدان "نظارت استصوابی" در انتخابات هستند و میگویند نظارتهای جدی شورای نگهبان بر داوطلبان حضور در مناصب انتخابی نظام باید محدود شود!
او در پاسخ به این سؤال که "برخی مطرح کردهاند که چرا جنابعالی به دلیل فعالیتهای سیاسی از دانشگاه صنعتی آریامهر در پیش از انقلاب اخراج نشدید، این مسئله را چطور میبینید؟" با کنایه به نظام اسلامی گفته است:
«در زمان شاه بههیچعنوان، رژیم در قالب ساواک و دستگاههای امنیتی درباره حضور یا عدم حضور فرد در دانشگاه دخالت نمیکردند. به عبارت دیگر، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، کار خودشان را با زدن، کشتن و شکنجه افراد و همچنین با صدور احکام بخشنامهای و دستوری، بدون سازگاری با عناوین اتهامی انجام میدادند ولی، حساب دانشگاه و تحصیل، کاملا جداگانه بود. افراد بسیاری را بشخصه میشناختم که محکومیت پیدا کرده و پس از گذراندن دوران محکومیت، مجددا سر کلاس درس حاضر شده و دوران تحصیل را به پایان رساندند. من دو بار در دوران دانشجویی دستگیر شدم که یک مرتبه، سه یا چهار روز در بازداشت بودم و بار دیگر نیز شش ماه محکومیت پیدا کردم. ولی بعد که به دانشگاه آمدم، هیچکس سؤال نکرد که اتهام شما چه بوده و چرا بازداشت شدید. بنابراین، این واقعیت به مصادیق فراوان در ذهن من وجود دارد که افراد، دوران محکومیت خود را به پایان رسانده و بعد دوران تحصیلشان را به پایان رساندند. رؤسای دانشگاهها نیز زیر بار نرفته و همواره استقلال خود را حفظ میکردند.»
او در این مصاحبه همچنین با اذعان به اینکه در یکی از دستگیریهای خود در دوران رژیم شاه با شفاعت یک ساواکی که با عموی او آشنا بوده از زندان آزاد میشود، به ماجرای جالب تعهد همکاریاش با ساواک اشاره کرده و میگوید:
"-پس از چند ماه زندان- موقعی که آزاد شدم، تعهد به همکاری دادم. مسئلهای که متداول بود و افراد بسیار محترم مؤتلفه که مایل به بردن نام آنها نیستم، همین کار را کردند. حتی درخواست عفو نوشته و در مراسم سپاس هم شرکت داشتند. به هر حال، تعدادی از افراد بودند که تلاش میکردند با مستمسکی از زندان خارج شوند و بتوانند به کارهای مبارزاتی بپردازند؛ بنابراین من هم قول همکاری دادم و چند گزارش آبدوغخیاری هم نوشتم که مثلا در درِ فلان دستشویی اینطور شعار نوشتهاند و نظیر اینها. بعد از دو، سه هفته دیدند بنای همکاری ندارم و آنها را سر کار گذاشتهام."
*اظهارات الویری در بحث حاتمبخشی و سعهصدر رژیم شاه در اجازه ادامه تحصیل به زندانیان سیاسی که با نوعی کنایهزنی به نظام اسلامی همراه شده در حالی است که در اظهارات شخص الویری هم هویداست که این اجازه صرفاً شامل کسانی بوده که رژیم آنالیز دقیقی از آنها داشته و میدانسته که میتواند از این افراد امضای فرم همکاری بگیرد و یا آنها را در "جشن سپاس" شرکت دهد!
و گرنه چرا شاهدیم که همین رژیم بخشندهی آقایان اما امثال اندرزگو را شهید کرد و امثال عزت مطهری را تا آخر مورد زندان و شکنجه و نظارت قرار داده بود؟!
این رژیمی که آقایان سجایای اخلاقیاش را در کنایه به نظام اسلامی برمیشمرند چرا تا آخر با امام خمینی(ره) کنار نیامد و ایشان را در تبعید نگه داشت؟!
پس مسئله در خطری است که رژیم از جانب امام و "استاد خامنهای" و اندرزگو احساس می کرد و در امثال الویری و کروبی احساس نمیکرد.
قبل از این، عمادالدین باقی هم در اظهاراتی در کنایه به نظام اسلامی، بحث ادامه تحصیل کروبی در دانشگاه شاهنشاهی پس از زندانی شدن را مطرح کرد. و البته باقی نیز به حضور کروبی در جشن سپاس شاهنشاهی اشارهای نداشت!
ما همچنین در بحث قول همکاری الویری با ساواک و توجیهاتی که وی در این رابطه عنوان کرده است نیز قضاوت را به مخاطبان محترم وامیگذاریم!
این مسئله حتما جای تأمل دارد که چرا آقای الویری و اشخاص دیگری از دوستان ایشان که همکاریهای آنها با ساواک اثبات شده است؛ بعدها در مقاطع عبرتآموزی از فتنه و ناکارآمدی نامشان بر سر زبانها افتاد...
نکته جالب این ماجرا این است که همین آقایان با همین سوابق (همکاری با ساواک) از جمله بزرگترین منتقدان "نظارت استصوابی" در انتخابات هستند و میگویند نظارتهای جدی شورای نگهبان بر داوطلبان حضور در مناصب انتخابی نظام باید محدود شود!