حسین علایی میگوید باید با ترامپ مذاکره میکردیم و پرچم مذاکره را از دست او میگرفتیم(!)
شهدای ایران: کیهان در ویژه های خود نوشت:
وی به روزنامه اعتماد گفت: دیدگاه شخصی من این است که بهمحض آنکه دونالد ترامپ حرفزدن درباره خروج از برجام را شروع کرد و درخواست مذاکره کرد، ایران میتوانست دستور کاری برای مذاکرات با آمریکا تعیین کند تا این حربه را از دست او بگیرد. برای مثال موضوع اول این دستور کار میتوانست این باشد که دولت ترامپ چه ضمانتی برای دوام توافق جدید در دولتهای بعد از خود میدهد؟ سوالی که طرف ایرانی باید روی میز مذاکره میگذاشت این بود که اگر با شما به توافق رسیدیم چه ضمانتی وجود دارد که رئیسجمهور بعدی آمریکا رفتار شما را با توافقنامهای که با شما امضا میکنیم تکرار نکند و از آن خارج نشود؟
ایران باید ابتکار درخواست مذاکره را از دست دونالد ترامپ میگرفت و اجازه نمیداد که او پرچم مذاکره را در دست بگیرد و همزمان فشارهای تحریمهای شدید را بر ایران شروع کند.
وی افزوده است: ما نمیگفتیم که بر سر برجام مذاکره میکنیم بلکه اصل مذاکره را قبل از خروج ترامپ از برجام میپذیرفتیم تا ظرفیت خروج از برجام را از آمریکا بگیریم. میپذیرفتیم که با آمریکا درباره ابهامات و نظراتی که پیرامون برجام دارد، گفتوگو کنیم. بعد از آن هم در مذاکره میگفتیم که نخستین دستور کار این است که اگر درباره هر موضوعی به هر نتیجهای رسیدیم چه تضمینی وجود دارد که در آینده دولتهای بعدی آن را به هم نریزند؟ البته این به مفهوم رسیدن به توافق نیست بلکه گرفتن پرچم مذاکره از دست ترامپ است.
این سخنان علایی در حالی است که حتی آقای روحانی با همه خوشبینیهایش، در واکنش به دعوت دولت ترامپ به مذاکره مجدد گفت کشورها مگر دیوانه شدهاند؛ شما میگویید به توافقی که بستهایم پایبند نمیمانید اما بیایید مذاکره کنیم.
اکنون باید از علایی پرسید هدف از برجام، مذاکره برای مذاکره و واگذاری امتیاز بود یا به قول آقای روحانی توافق برد- برد؟! اگر دولت ترامپ به مدت دو سال اجرای برجام را برخلاف تعهد دولت آمریکا نقض کرده بود، مذاکره با او چه خاصیتی داشت؟ یعنی مثلاً در دنیا کسی تردید دارد که دولت آمریکا صداقت نداشت و تعهد خود را - که در قطعنامه 2231 شورای امنیت هم تأیید شده بود - زیرپا گذاشت؟!
وقتی دولت روحانی (مورد حمایت علایی) همه امتیازات را در برجام نقداً ظرف 3 سال واگذار کرده بود، برای چه بهجای مطالبه تعهدات طرف مقابل، وارد دالان پیچ در پیچ و بیسرانجام مذاکرات جدید- که عملاً به مفهوم پذیرش بطلان برجام و عدم اجرای آن از سوی طرف مقابل بود- وارد میشد؟! ضمناً ضمانتی که آقای علایی میگوید باید از دولت ترامپ سؤال میشد، همان گم شده متن برجام است که از سوی صاحبنظران منتقدان هشدار داده میشد اما امثال آقای علایی آن روز (به هنگام انعقاد برجام) چشم بر هشدارها بسته بودند و فقط از تسریع روند توافق (به هر قیمت) حمایت میکردند!
همچنین باید پرسید صرف مذاکره، میشد مانع از عدم اجرای تعهدات شد و حال آنکه حتی دولت اوباما هم حین مذاکره به اعمال تحریمهای جدید اهتمام داشت و هم پس از انعقاد برجام، تحریمها را در حوزه ویزا و تحریمهای کاتسا و آیسا توسعه داد.
وی به روزنامه اعتماد گفت: دیدگاه شخصی من این است که بهمحض آنکه دونالد ترامپ حرفزدن درباره خروج از برجام را شروع کرد و درخواست مذاکره کرد، ایران میتوانست دستور کاری برای مذاکرات با آمریکا تعیین کند تا این حربه را از دست او بگیرد. برای مثال موضوع اول این دستور کار میتوانست این باشد که دولت ترامپ چه ضمانتی برای دوام توافق جدید در دولتهای بعد از خود میدهد؟ سوالی که طرف ایرانی باید روی میز مذاکره میگذاشت این بود که اگر با شما به توافق رسیدیم چه ضمانتی وجود دارد که رئیسجمهور بعدی آمریکا رفتار شما را با توافقنامهای که با شما امضا میکنیم تکرار نکند و از آن خارج نشود؟
ایران باید ابتکار درخواست مذاکره را از دست دونالد ترامپ میگرفت و اجازه نمیداد که او پرچم مذاکره را در دست بگیرد و همزمان فشارهای تحریمهای شدید را بر ایران شروع کند.
وی افزوده است: ما نمیگفتیم که بر سر برجام مذاکره میکنیم بلکه اصل مذاکره را قبل از خروج ترامپ از برجام میپذیرفتیم تا ظرفیت خروج از برجام را از آمریکا بگیریم. میپذیرفتیم که با آمریکا درباره ابهامات و نظراتی که پیرامون برجام دارد، گفتوگو کنیم. بعد از آن هم در مذاکره میگفتیم که نخستین دستور کار این است که اگر درباره هر موضوعی به هر نتیجهای رسیدیم چه تضمینی وجود دارد که در آینده دولتهای بعدی آن را به هم نریزند؟ البته این به مفهوم رسیدن به توافق نیست بلکه گرفتن پرچم مذاکره از دست ترامپ است.
این سخنان علایی در حالی است که حتی آقای روحانی با همه خوشبینیهایش، در واکنش به دعوت دولت ترامپ به مذاکره مجدد گفت کشورها مگر دیوانه شدهاند؛ شما میگویید به توافقی که بستهایم پایبند نمیمانید اما بیایید مذاکره کنیم.
اکنون باید از علایی پرسید هدف از برجام، مذاکره برای مذاکره و واگذاری امتیاز بود یا به قول آقای روحانی توافق برد- برد؟! اگر دولت ترامپ به مدت دو سال اجرای برجام را برخلاف تعهد دولت آمریکا نقض کرده بود، مذاکره با او چه خاصیتی داشت؟ یعنی مثلاً در دنیا کسی تردید دارد که دولت آمریکا صداقت نداشت و تعهد خود را - که در قطعنامه 2231 شورای امنیت هم تأیید شده بود - زیرپا گذاشت؟!
وقتی دولت روحانی (مورد حمایت علایی) همه امتیازات را در برجام نقداً ظرف 3 سال واگذار کرده بود، برای چه بهجای مطالبه تعهدات طرف مقابل، وارد دالان پیچ در پیچ و بیسرانجام مذاکرات جدید- که عملاً به مفهوم پذیرش بطلان برجام و عدم اجرای آن از سوی طرف مقابل بود- وارد میشد؟! ضمناً ضمانتی که آقای علایی میگوید باید از دولت ترامپ سؤال میشد، همان گم شده متن برجام است که از سوی صاحبنظران منتقدان هشدار داده میشد اما امثال آقای علایی آن روز (به هنگام انعقاد برجام) چشم بر هشدارها بسته بودند و فقط از تسریع روند توافق (به هر قیمت) حمایت میکردند!
همچنین باید پرسید صرف مذاکره، میشد مانع از عدم اجرای تعهدات شد و حال آنکه حتی دولت اوباما هم حین مذاکره به اعمال تحریمهای جدید اهتمام داشت و هم پس از انعقاد برجام، تحریمها را در حوزه ویزا و تحریمهای کاتسا و آیسا توسعه داد.