«روحانی سال آینده از ریاست جمهوری میرود اما مهم، عبرتهای پرهزینه برجام است و خوشخیالیهایی که نسبت به غرب صورت گرفت».
شهدای ایران: کیهان در ویژه های خود نوشت:
روزنامه رسالت با اشاره به قطعنامه ضد ایرانی سه دولت اروپایی در آژانس نوشت: کشورهای پیشنهاددهنده قطعنامه ضدایرانی، همان سه کشور اروپایی بودند که قرار بود پس از خروج آمریکا، برجام با همکاری و محوریت سازوکارهای جایگزین آنها تداوم پیدا کند. این یعنی پرونده هستهای ایران، عملاً به دوران پیش از دولت آقای روحانی بازگشت. تحلیلها و بلکه حسرتها فراواناند.
برخی از روز اول، برنامه جامع اقدام مشترک را که به اختصار برجام خوانده میشود آفتاب تابان و حلال تمام مشکلات کشور دانستند، همانها در اتاقهای عملیات روانی، حتی برای برجام واژهسازی کردند تا مردم کوچه و بازار هم تداوم کسب و کارشان را از محصولات پسابرجام بدانند. 7 سال گذشت تا به پیشابرجام برسیم، با این تفاوت که در این مدت خسارات متعددی متوجه سرمایههای کشور شده که در ادامه خواهد آمد.
برخی منتقدان، بهاصطلاح علم فیزیک میگویند در ماجرای برجام، مسافت زیادی طی کردهایم اما برآیند جابهجایی صفر بوده و به نقطه آغازین رسیدهایم. این تحلیل پذیرفتنی نیست. در پرونده برجام، ما به طرفهای مذاکره تعهداتی دادهایم که سایه شومشان تا سالها بر فعالیتهایمان سنگینی خواهد کرد، هفت سال ظرفیتهای کشور در بسیاری از حوزهها معطل مانده، بسیاری از حلقههای زنجیره غنیسازی و تولید انرژی متوقف یا محدودشده، خون پاک دانشمندان شهیدمان بر زمین ریخته، کار بهجایی رسیده که حتی برای دانشمندان و صنعتگران هستهای ما که در اثر تعطیلی فعالیتها بیکار میشوند، شغل پیشنهاد کردهاند و خلاصه از هر جنبه که بنگریم، به عقب بازگشتهایم. بدتر اینکه همه اینها اتفاق افتاد که بهجایش چرخ زندگی مردم و اقتصاد کشور بهتر و سریعتر بچرخد، اما چرخ سانتریفیوژ که نچرخید هیچ، چرخ معیشت هم کندتر شد.
نقد برجام و هرچه بدان مرتبط است، نقد این دولت و آن جریان و فلان شخص خاص نیست. دولت آقای روحانی سال دیگر میرود، اما کشور میماند با تجربیاتی که برای به دست آمدنش هزینه گزافی داده است.
برجام، استاد و آموزگار خوبی است، عبرتهایش به آسانی بهدست نیامده و از همین جهت، باید تمام تجربیات این سالها بازخوانی شود، نه برای آنکه کسی را رد یا تأیید کنیم، برای آنکه بیاموزیم و باور کنیم امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین نیست، برای آنکه آن استاد مشهور علوم سیاسی را که میگفت تحریمها قطعا قابل بازگشت نیست، به مطالعه بیشتر و تجدیدنظر در مبانی دعوت کنیم، برای آنکه تاریخ بخوانیم، برای آنکه نظم بینالملل را بفهمیم، منافع کشور را معطل انتخاب شدن یک دموکرات در کشور شیطان بزرگ نکنیم، برای آنکه پس از امضای یک توافق، شتابزده تبریک نگوییم، جشن پیروزی نگیریم و مهمتر از همه روایت صریح و دقیق این روزها را برای فرزندانمان بگوییم تا نسلهای آینده، اشتباهات ما را تکرار نکنند.
روزنامه رسالت با اشاره به قطعنامه ضد ایرانی سه دولت اروپایی در آژانس نوشت: کشورهای پیشنهاددهنده قطعنامه ضدایرانی، همان سه کشور اروپایی بودند که قرار بود پس از خروج آمریکا، برجام با همکاری و محوریت سازوکارهای جایگزین آنها تداوم پیدا کند. این یعنی پرونده هستهای ایران، عملاً به دوران پیش از دولت آقای روحانی بازگشت. تحلیلها و بلکه حسرتها فراواناند.
برخی از روز اول، برنامه جامع اقدام مشترک را که به اختصار برجام خوانده میشود آفتاب تابان و حلال تمام مشکلات کشور دانستند، همانها در اتاقهای عملیات روانی، حتی برای برجام واژهسازی کردند تا مردم کوچه و بازار هم تداوم کسب و کارشان را از محصولات پسابرجام بدانند. 7 سال گذشت تا به پیشابرجام برسیم، با این تفاوت که در این مدت خسارات متعددی متوجه سرمایههای کشور شده که در ادامه خواهد آمد.
برخی منتقدان، بهاصطلاح علم فیزیک میگویند در ماجرای برجام، مسافت زیادی طی کردهایم اما برآیند جابهجایی صفر بوده و به نقطه آغازین رسیدهایم. این تحلیل پذیرفتنی نیست. در پرونده برجام، ما به طرفهای مذاکره تعهداتی دادهایم که سایه شومشان تا سالها بر فعالیتهایمان سنگینی خواهد کرد، هفت سال ظرفیتهای کشور در بسیاری از حوزهها معطل مانده، بسیاری از حلقههای زنجیره غنیسازی و تولید انرژی متوقف یا محدودشده، خون پاک دانشمندان شهیدمان بر زمین ریخته، کار بهجایی رسیده که حتی برای دانشمندان و صنعتگران هستهای ما که در اثر تعطیلی فعالیتها بیکار میشوند، شغل پیشنهاد کردهاند و خلاصه از هر جنبه که بنگریم، به عقب بازگشتهایم. بدتر اینکه همه اینها اتفاق افتاد که بهجایش چرخ زندگی مردم و اقتصاد کشور بهتر و سریعتر بچرخد، اما چرخ سانتریفیوژ که نچرخید هیچ، چرخ معیشت هم کندتر شد.
نقد برجام و هرچه بدان مرتبط است، نقد این دولت و آن جریان و فلان شخص خاص نیست. دولت آقای روحانی سال دیگر میرود، اما کشور میماند با تجربیاتی که برای به دست آمدنش هزینه گزافی داده است.
برجام، استاد و آموزگار خوبی است، عبرتهایش به آسانی بهدست نیامده و از همین جهت، باید تمام تجربیات این سالها بازخوانی شود، نه برای آنکه کسی را رد یا تأیید کنیم، برای آنکه بیاموزیم و باور کنیم امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین نیست، برای آنکه آن استاد مشهور علوم سیاسی را که میگفت تحریمها قطعا قابل بازگشت نیست، به مطالعه بیشتر و تجدیدنظر در مبانی دعوت کنیم، برای آنکه تاریخ بخوانیم، برای آنکه نظم بینالملل را بفهمیم، منافع کشور را معطل انتخاب شدن یک دموکرات در کشور شیطان بزرگ نکنیم، برای آنکه پس از امضای یک توافق، شتابزده تبریک نگوییم، جشن پیروزی نگیریم و مهمتر از همه روایت صریح و دقیق این روزها را برای فرزندانمان بگوییم تا نسلهای آینده، اشتباهات ما را تکرار نکنند.