شهدای ایران: عباس عبدی، از تئوریسینهای اصلاحات طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه اعتماد در اشاره به برگزاری دادگاه طبری با کنایه نوشته است:
«اگر یک جامعه سالم داشتیم، احتمالا چنین متهمی به خودش اجازه نمیداد پایش به دادگاه برسد. پیش از آن با دست و اراده شخصی؛ خودش را مجازات میکرد یا در دادگاه به نحوی پوزش میخواست که از طرف مردم بخشیده شود. پس چرا این متهم چنین رفتاری را میکند؟ (و میگوید من دوستانی دارم که پولهای کلان به من میدهند) چون احتمالا گمان نمیکرده که اینها کارها خلاف باشد. »
او میافزاید:
"خوب یک دوستش به او پول میدهد، مشکل چیست؟ حتی اگر بخواهد همه اموالش را به او میدهد، چرا؟ چون با هم رفیق و برادر هستند. به همین سادگی. هر جا را خواست پاسخ میدهد ولو نادرست و جعلی و هر جا را نخواست پاسخ نمیدهد زیرا متهم از حق سکوت برخوردار است!! ۵ ملک به نام همسرش میکند بدون اینکه او مطلع باشد. وکالت با اثر انگشت جعلی درست میکنند بعد در جایگاهی هستند که به قول نماینده دادستان حرفش به اندازه رییس قوه اعتبار داشته!! یا به قیمت امروز دهها میلیارد تومان به عنوان حق مشاوره در ساختن سوله میگیرد! و همه اینها شرعی است و احتمالا خمس و بیشتر از خمس آن را هم برای ساختن مدرسه دینی پرداختهاند و این پولها از شیر مادر هم حلالتر شدهاند و..."
*آنچه خواندیم، حاقّ تفکرات ضد دینی جریان اصلاحات و ذات نامؤدب آن است.
جریانی که تئوریسینهای آن از توهین به دین و مردم هیچ اِبایی ندارند، صراحتاً آرزو میکنند که شرایط کشور بدتر شود! و اسلاف آنها نیز مردم را "پفیوز" میدانستند!
در بحث ادعا یا کنایه عبدی پیرامون طبری باید دانست که طبری هماکنون به حکم دین در دست محاکمه است و اگر هم در یک ظاهرسازی دینی اقدام به پولشویی کرده باشد؛ اتفاقا برای همان کار خیر هم محاکمه خواهد شد!
و اصرار عبدی بر اینکه پای دین را در امر ضد دینی فساد به رخ بکشد ناشی از اغراض خاصی است که منشأ آنها را باید در آرزوهای او برای بدتر شدن اوضاع جستجو کرد.
به حکم تجربه و مطالعه میتوان دریافت که این نگاه قجری و ضد عقلانیت که علاقه دارد ظاهرسازیهای دینی مفسدین را به رخ بکشد؛ همواره بزرگترین پشتیبان وقوع فساد بوده است و جز سلطنتطلبی و تقلّا برای خدشه بر حکومت دینی نیز انگیزهای ندارد.
گفتنیست، پیش از این ظاهر مذهبی یک جاسوس دستگیر شده در جبهه مقاومت نیز به دستاویزی برای کنایهاندازی تفکر قجری موصوف تبدیل شده بود.
«اگر یک جامعه سالم داشتیم، احتمالا چنین متهمی به خودش اجازه نمیداد پایش به دادگاه برسد. پیش از آن با دست و اراده شخصی؛ خودش را مجازات میکرد یا در دادگاه به نحوی پوزش میخواست که از طرف مردم بخشیده شود. پس چرا این متهم چنین رفتاری را میکند؟ (و میگوید من دوستانی دارم که پولهای کلان به من میدهند) چون احتمالا گمان نمیکرده که اینها کارها خلاف باشد. »
او میافزاید:
"خوب یک دوستش به او پول میدهد، مشکل چیست؟ حتی اگر بخواهد همه اموالش را به او میدهد، چرا؟ چون با هم رفیق و برادر هستند. به همین سادگی. هر جا را خواست پاسخ میدهد ولو نادرست و جعلی و هر جا را نخواست پاسخ نمیدهد زیرا متهم از حق سکوت برخوردار است!! ۵ ملک به نام همسرش میکند بدون اینکه او مطلع باشد. وکالت با اثر انگشت جعلی درست میکنند بعد در جایگاهی هستند که به قول نماینده دادستان حرفش به اندازه رییس قوه اعتبار داشته!! یا به قیمت امروز دهها میلیارد تومان به عنوان حق مشاوره در ساختن سوله میگیرد! و همه اینها شرعی است و احتمالا خمس و بیشتر از خمس آن را هم برای ساختن مدرسه دینی پرداختهاند و این پولها از شیر مادر هم حلالتر شدهاند و..."
*آنچه خواندیم، حاقّ تفکرات ضد دینی جریان اصلاحات و ذات نامؤدب آن است.
جریانی که تئوریسینهای آن از توهین به دین و مردم هیچ اِبایی ندارند، صراحتاً آرزو میکنند که شرایط کشور بدتر شود! و اسلاف آنها نیز مردم را "پفیوز" میدانستند!
در بحث ادعا یا کنایه عبدی پیرامون طبری باید دانست که طبری هماکنون به حکم دین در دست محاکمه است و اگر هم در یک ظاهرسازی دینی اقدام به پولشویی کرده باشد؛ اتفاقا برای همان کار خیر هم محاکمه خواهد شد!
و اصرار عبدی بر اینکه پای دین را در امر ضد دینی فساد به رخ بکشد ناشی از اغراض خاصی است که منشأ آنها را باید در آرزوهای او برای بدتر شدن اوضاع جستجو کرد.
به حکم تجربه و مطالعه میتوان دریافت که این نگاه قجری و ضد عقلانیت که علاقه دارد ظاهرسازیهای دینی مفسدین را به رخ بکشد؛ همواره بزرگترین پشتیبان وقوع فساد بوده است و جز سلطنتطلبی و تقلّا برای خدشه بر حکومت دینی نیز انگیزهای ندارد.
گفتنیست، پیش از این ظاهر مذهبی یک جاسوس دستگیر شده در جبهه مقاومت نیز به دستاویزی برای کنایهاندازی تفکر قجری موصوف تبدیل شده بود.