محسن آرمین در پی انکار ناکارآمدی جریان چپ:
شهدای ایران: محسن آرمین، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ به تازگی در مصاحبه با اعتمادآنلاین گفته است: تحولات سالهای اخیر موجب ریزش بدنه اجتماعی اصلاحطلبان شده است. این واقعیت همانقدر که غیر قابل انکار است، طبیعی هم هست. بدین معنی که کاهش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان نتیجه منطقی و طبیعی کاهش سرمایه اجتماعی نظام است. طی سالهای اخیر به سبب رویکردهای غلط و تصمیمات استراتژیک خطا در سطح اداره کلان کشور، اعتماد عمومی به کارآمدی نظام و امید به آیندهای بهتر به شدت تضعیف شده است!
او میافزاید: حوادث تلخ و اسفبار سالهای اخیر، به ویژه آبان ۹۸ که بخش وسیعی از شهرهای کشور را در بر گرفت و با اعتراضات طبقات محروم و توده جامعه همراه بود، به روشنی از این واقعیت حکایت دارد.
آرمین همچنین اظهار کرده است: وقتی اعتماد عمومی به نظام کاهش پیدا میکند و امید به آیندهای بهتر تضعیف میشود، به طور طبیعی اعتماد و امید به کلیه نیروهای ملتزم به اصل نظام و خواهان اصلاح هم تضعیف میشود و این نیروها با ریزش بدنه اجتماعی مواجه میشوند. این حقیقتی است که اصلاحطلبان از ۲ دهه قبل پیشبینی میکردند و به اقتدارگرایان هشدار میدادند که گمان نکنید کارشکنیها و ناامید کردن جامعه از اصلاحات و اصلاحطلبان موجب روی آوردن جامعه به شما میشود. نتیجه سیاستهای ضد اصلاحی و لجاجت در برابر اصلاح و کارآمدی ساختارها، ناامیدی جامعه از کل سیستم خواهد بود.
*صحبتهای آرمین بصورتی کاملا بیّن و علنی؛ خلاف منطق سیاست و رفتار حزبی و طیفی است.
چه اینکه اصل نظام در تمام حکومتها یک اصل پذیرفته شده میان مردم است و این جریانات و احزاب سیاسی هستند که کارنامه خود را به قضاوت مردم میگذارند و به نسبت ضعف یا قوتی که دارند حذف میشوند یا میمانند.
یعنی در این میان کسی از رجال جریانات حذف شده؛ چنین خیانتی را به خرج نمیدهد که مغروق بودن خود را به اصل نظام ربط دهد و اینطور مدعی شود که نظام هم با ما در حال غرق است!
جریان اصلاحات نیز به دلیل ناکارآمدی اظهر من الشمسی که در دولت، مجلس و شورای شهر به نمایش گذاشته است؛ هماکنون دچار بیاعتمادی مردم شده و این مقوله اتفاقا موجب میشود که مردم در اقبالی دوباره به سمت دیگر جریانات سیاسی؛ به قضاوت طعم کارآمدی دیگران بنشینند نه اینکه از اصل نظام که برای آنها استقلال، آزادی، امنیت و زندگی بهتر در پس از انقلاب به ارمغان آورده ناامید شوند.
بله! مشکلاتی در اقتصاد و معیشت مردم طی سالهای اخیر بوجود آمده که علتالعلل اصلی آن نیز ورود تفکر اصلاحطلب به اجرائیات کشور بوده و مردم به خوبی به این حقیقت واقف هستند و از همین رو بود که در انتخابات مجلس یازدهم هیچ اقبالی و دقیقا هیچ اقبالی به اصلاحطلبان نشان ندادند.
ما همچنین آقای آرمین را برای قضاوت در میان سرمایه اجتماعی نظام اسلامی؛ به رخدادی مثل تشییع میلیونی سردار سلیمانی ارجاع میدهیم.
رخدادی که حتی موجب شد کسانی از اصلاحطلبان در یک تقلای مذبوحانه اینطور ادعا کنند که حساب حاج قاسم از نظام اسلامی جداست!
در بحث فتنه اقتصادی آبان ۹۸ نیز آقای آرمین باید بداند که مردم در همان روز اول صف خود را از اشرار و اغتشاشگران جدا کردند و کسانی که طی چند روز در خیابانها ماندند نه مردم که اوباش بودند.
میماند اعتراض مردم به کشش قیمتی گرانی بنزین بر سایر کالاها و خدمات که این مقوله هم با رأی خوب و نظارت دولت بر قیمتها رفع میشود نه با پیشنهاد اصلاحطلبان برای اغتشاش.
او میافزاید: حوادث تلخ و اسفبار سالهای اخیر، به ویژه آبان ۹۸ که بخش وسیعی از شهرهای کشور را در بر گرفت و با اعتراضات طبقات محروم و توده جامعه همراه بود، به روشنی از این واقعیت حکایت دارد.
آرمین همچنین اظهار کرده است: وقتی اعتماد عمومی به نظام کاهش پیدا میکند و امید به آیندهای بهتر تضعیف میشود، به طور طبیعی اعتماد و امید به کلیه نیروهای ملتزم به اصل نظام و خواهان اصلاح هم تضعیف میشود و این نیروها با ریزش بدنه اجتماعی مواجه میشوند. این حقیقتی است که اصلاحطلبان از ۲ دهه قبل پیشبینی میکردند و به اقتدارگرایان هشدار میدادند که گمان نکنید کارشکنیها و ناامید کردن جامعه از اصلاحات و اصلاحطلبان موجب روی آوردن جامعه به شما میشود. نتیجه سیاستهای ضد اصلاحی و لجاجت در برابر اصلاح و کارآمدی ساختارها، ناامیدی جامعه از کل سیستم خواهد بود.
*صحبتهای آرمین بصورتی کاملا بیّن و علنی؛ خلاف منطق سیاست و رفتار حزبی و طیفی است.
چه اینکه اصل نظام در تمام حکومتها یک اصل پذیرفته شده میان مردم است و این جریانات و احزاب سیاسی هستند که کارنامه خود را به قضاوت مردم میگذارند و به نسبت ضعف یا قوتی که دارند حذف میشوند یا میمانند.
یعنی در این میان کسی از رجال جریانات حذف شده؛ چنین خیانتی را به خرج نمیدهد که مغروق بودن خود را به اصل نظام ربط دهد و اینطور مدعی شود که نظام هم با ما در حال غرق است!
جریان اصلاحات نیز به دلیل ناکارآمدی اظهر من الشمسی که در دولت، مجلس و شورای شهر به نمایش گذاشته است؛ هماکنون دچار بیاعتمادی مردم شده و این مقوله اتفاقا موجب میشود که مردم در اقبالی دوباره به سمت دیگر جریانات سیاسی؛ به قضاوت طعم کارآمدی دیگران بنشینند نه اینکه از اصل نظام که برای آنها استقلال، آزادی، امنیت و زندگی بهتر در پس از انقلاب به ارمغان آورده ناامید شوند.
بله! مشکلاتی در اقتصاد و معیشت مردم طی سالهای اخیر بوجود آمده که علتالعلل اصلی آن نیز ورود تفکر اصلاحطلب به اجرائیات کشور بوده و مردم به خوبی به این حقیقت واقف هستند و از همین رو بود که در انتخابات مجلس یازدهم هیچ اقبالی و دقیقا هیچ اقبالی به اصلاحطلبان نشان ندادند.
ما همچنین آقای آرمین را برای قضاوت در میان سرمایه اجتماعی نظام اسلامی؛ به رخدادی مثل تشییع میلیونی سردار سلیمانی ارجاع میدهیم.
رخدادی که حتی موجب شد کسانی از اصلاحطلبان در یک تقلای مذبوحانه اینطور ادعا کنند که حساب حاج قاسم از نظام اسلامی جداست!
در بحث فتنه اقتصادی آبان ۹۸ نیز آقای آرمین باید بداند که مردم در همان روز اول صف خود را از اشرار و اغتشاشگران جدا کردند و کسانی که طی چند روز در خیابانها ماندند نه مردم که اوباش بودند.
میماند اعتراض مردم به کشش قیمتی گرانی بنزین بر سایر کالاها و خدمات که این مقوله هم با رأی خوب و نظارت دولت بر قیمتها رفع میشود نه با پیشنهاد اصلاحطلبان برای اغتشاش.