شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۹۷۴۷۱
تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۲
شهدای ایران: علیرضا علوی‌تبار، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب به تازگی طی یادداشتی که در یک وبگاه چپ منتشر کرد با اشاره به حضور حزب کارگزاران در انتخابات مجلس یازدهم علیرغم تحریم این انتخابات از سوی ستاد اصلاحات نوشته است:

"حزب کارگزاران سازندگی به سوی ائتلاف با بخشی از قدرت که بیرون از جبهه اصلاحات قرار دارد، حرکت می‌کند. بخشی که کنترل نهادهای اقتصادی عمومی غیردولتی را در اختیار دارد، هدایت سیاست خارجی کشور در منطقه را در اختیار دارد، از اعتماد هسته اصلی قدرت در ایران برخوردار است و برای در اختیار گرفتن قدرت در نهادهای انتخابی خیز برداشته است. منطق و زمینه‌های ذهنی و عملی این گرایش به ائتلاف را می‌فهمم اما به موفقیت آن شک دارم. آنها که می‌توانند تمام قدرت را در اختیار داشته باشند چه نیازی به شریکی دارند که پشتوانه قدرتمند و تأثیرگذاری در جامعه و در عرصه سیاست ندارد؟ "

*اختلافات اصلاح‌طلبان با کارگزارانی‌ها یک اختلاف ریشه‌ای و قدیمی است که جوانترهای عرصه سیاست حتما بایستی در جریان آن باشند.

در واقع می‌توان گفت که کارگزارانی‌ها اگرچه اصلاح‌طلبانی تامّ و تمام محسوب می‌شوند اما در سیاست‌ورزی از منطق بیشتری نسبت به دوستان برخوردارند و به ماندن داخل نظام هم علایقی دارند.

نمونه‌های این امر را می‌توان در همراهی کارگزاران با مرحوم هاشمی علیرغم انتقادات چپ‌ها از او، انتقادات کرباسچی از تحریم انتخابات مجلس نهم توسط اصلاح‌طلبان، صحبت‌ها و اعترافات محمد عطریانفر درباره فتنه سال ۸۸، تأکیدات چند سال قبل حسین مرعشی بر گزینه "عذرخواهی" و تصمیم آنها برای حضور در انتخابات مجلس یازدهم با وجود تحریم این انتخابات از سوی ستاد اصلاحات دید.

مثال بارزتر این امر نیز جریانات مربوط به انتخاب شهردار تهران و ممانعت چپ‌های ستادی از حضور "محسن هاشمی" در این سمت بود.

چه اینکه محسن هاشمی هم به لحاظ کارآمدی و هم به لحاظ عقلانیت سیاسی از سایر گزینه‌ها بهتر و کم‌حاشیه‌تر بود اما چپ‌ها ترجیح دادند کسانی مثل افشانی و نجفی در این سمت باشند ولی محسن هاشمی نه!

(البته باید در نظر داشت که جمعی از کارگزارانی‌ها در فتنه سال ۸۸ نیز دستگیر شدند که این امر شاهدی بر تامّه بودن اصلاح‌طلبی آنان است)

در جریان این اختلاف سنتی اما اعضای ستاد اصلاحات؛ عقلانیت نسبی موجود در دوستان کارگزارانی خود را "زد و بند با قدرت" نامیده‌اند!

همان‌که در نوشته علوی‌تبار نیز به چشم می‌خورد.

مثلا چپ‌های ستادی معتقدند در هنگامه‌ای که احساس می‌کنند جامعه عام‌البلوی شده؛ دلیلی برای انقیاد از قانون و ماندن درون حاکمیت وجود ندارد.

اما رویه نشان داده است که کارگزارانی‌ها در اینجا عقلانیت بیشتری دارند و این احساس را هم ندارند که با وجود چنین تحلیلی باید فی‌الفور لباس رزم و نافرمانی به تن کرد!

به نظر می‌رسد با تحلیل پیش‌گفته، بتوان یک سنجه و شاقول مناسب را در کنار اظهارات علوی‌تبار قرار داد و علت انتقادات او از کارگزارانی‌ها و ایضا ماهیت رفتارهای کارگزارانی‌ها را بهتر درک کرد.

مسئله ناموفق بودن انقیاد از قانون و پذیرش ابزارهای حاکمیت که علوی‌تبار در کنایه به حزب کارگزاران مطرح کرده است نیز یک گمانه‌زنی بیشتر نیست...

چه اینکه به زعم ما اگر کسانی از آقایان کارگزارانی در جریان سال ۸۸، همان عقلانیت مذکور را ادامه بودند و پرونده‌دار نمی‌شدند؛ بسا که الآن در نهادهای انتصابی نیز حضور می‌داشتند.

و کارگزاران اگر مدت‌ها قبل از برگزاری انتخابات مجلس یازدهم؛ راه خود را از "فدائیان روحانی"، از تحریم انتخابات و از آنارشیسم و رادیکالیسم این روزهای اصلاح‌طلبان جدا کرده بود و کار انتخاباتی خود را به شب انتخابات نمی‌سپرد؛ چه بسا که اکنون می‌توانست یک اقلیت قوی در مجلس یازدهم نیز داشته باشد.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار