مجادله بیحاصل میان دو حزب پدرخوانده در طیف اصلاحطلبان بالا گرفته است.
شهدای ایران: روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
چند روز قبل حمیدرضا جلاییپور عضو مرکزیت حزب اتحاد ملت با حمله به کارگزاران نوشت: کارگزاران یک تشکل سیاسی دونبش است. یک نبش این تشکل یا خواست اصلی این تشکل راه یافتن به قدرت به هر قیمت و در هر شرایطی است. حتی وقتی در راه رسیدن به این هدف کاندیدای اختصاصیشان در تهران چندمیلیونی سه هزار رای میآورد، میگویند اتفاقی نیفتاده و شتر دیدی ندیدی! و نبش دوم این تشکل هم از جامعه با دفاع از راستترین سیاستهای اقتصادی دلربایی میکند. برای ورود به قدرت؛ دبیرکل این حزب، دائم اصلاحطلبانِ «جریان اصلی» را تخطئه میکند و بهاصطلاح موتور اصلاحطلبان را پیاده میکند و وقتی هم موقعیت این تشکل سیاسی در افکارعمومی یا در میان چهرههای اصلاحطلب «خراب» میشود؛ یکی دیگر از اعضای این حزب به رفوگری حرفهای دبیرکل میپردازد؛ بدون اینکه مشی دبیرکل، رسانهها و شورای مرکزی حزب تغییری کند.
کارگزاران متاسفانه در عمل نه عدالت را جدی میگیرد و نه دموکراسی را. اگر جای اعضای کارگزاران بودم؛ بهجای اینکه دغدغه کل جبهه اصلاحات را داشته باشم و دائم برای این جبهه نسخه بنویسم، از اصلاح حزب خودم شروع و فکری به حال این وضعیت «دونبش» این تشکل میکردم.
اما روزنامه سازندگی، ارگان کارگزاران در پاسخ به کنایههای جلاییپور نوشت: هرچند نمیتوان انکار کرد که مجادلات امروز برآمده و تابعی از نتایج انتخابات دیروز و چشمانداز هولناک آن برای طیفهای مختلف اصلاحطلب است اما اصل و اساس این جدلها به انحصارطلبی چهرههایی چون آقای جلاییپور بازمیگردد.
نیاز نیست تاریخ اصلاحات و نحوه تعاملات آقای جلاییپور و دوستانشان با سایر گروههای اصلاحطلب را بازخوانی کنید، کافی است در تیتر انتخابی ایشان بر نوشته خود دقیق شوید: «دکان دو نبش کارگزاران و جریان اصلی اصلاحات».
بله اصل و اساس اختلافات و های و هویها میان اصلاحطلبان برآمده از گنداب نخوتی است که سالهاست اتحادیون امروز و مشارکتیون سابق در آن غرقاند و خود را در جریان اصلاحطلبی اصل و دیگران را فرع میبینند و بوی بد آن امروز خواسته یا ناخواسته از قلم و دهان آقای جلاییپور به مشام رسیده است.
آقای جلاییپور از سر انصاف باید از خود بپرسید با چه حجتی و متمسک به کدام استدلال خویش را اینچنین در مرکز اصلاحات و دیگران را در پیرامون آن میدانید و میبینید؟ نفی سابقه کارگزاران در شکلدهی به دوم خرداد درست به مثابه نفی صلب است! العاقل یکفی بالاشاره.
درباره نتیجه انتخابات اخیر مجلس و تعداد رای سرلیست فهرست کارگزاران تقریر داشتهاید و به کنایت از آن به وزن کارگزاران یاد کردهاید اما فراموش نمودید که آن فهرست بیش از اینکه فهرست کارگزاران باشد، فهرستی بود از چهرههای اصلاحطلب از هر طیف و گروهی و اگر از مردم رای نگرفته بیش از اینکه آن رای نشان از وزن کارگزاران باشد، وزن اصلاحطلبان در شرایط فعلی بوده است.
و این اتفاقا پدیده جدیدی نیست؛ اگر نقبی به گذشته بزنید و از دومین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا یادی بکنید و به یاد بیاورید که فهرست مشارکت چگونه آزادترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی را به جمعی تازه منسجم شده از اصولگرایان باخت؛ نمیتوانید بر سر اقبال و اراده مردم دکان دو نبش بزنید و هرگاه همای اقبال را بر اوج سعادت دیدید، به نام اصلاحات فهرست بدهید و هرگاه در اثر عملکردتان جغد ناامیدی را بر شانه مردم نشاندید و رنگ رخوت بحث شتر دیدی ندیدی ما نیست، نقل شتر سواری دو لا دو لای شما و دوستانتان است!
چند روز قبل حمیدرضا جلاییپور عضو مرکزیت حزب اتحاد ملت با حمله به کارگزاران نوشت: کارگزاران یک تشکل سیاسی دونبش است. یک نبش این تشکل یا خواست اصلی این تشکل راه یافتن به قدرت به هر قیمت و در هر شرایطی است. حتی وقتی در راه رسیدن به این هدف کاندیدای اختصاصیشان در تهران چندمیلیونی سه هزار رای میآورد، میگویند اتفاقی نیفتاده و شتر دیدی ندیدی! و نبش دوم این تشکل هم از جامعه با دفاع از راستترین سیاستهای اقتصادی دلربایی میکند. برای ورود به قدرت؛ دبیرکل این حزب، دائم اصلاحطلبانِ «جریان اصلی» را تخطئه میکند و بهاصطلاح موتور اصلاحطلبان را پیاده میکند و وقتی هم موقعیت این تشکل سیاسی در افکارعمومی یا در میان چهرههای اصلاحطلب «خراب» میشود؛ یکی دیگر از اعضای این حزب به رفوگری حرفهای دبیرکل میپردازد؛ بدون اینکه مشی دبیرکل، رسانهها و شورای مرکزی حزب تغییری کند.
کارگزاران متاسفانه در عمل نه عدالت را جدی میگیرد و نه دموکراسی را. اگر جای اعضای کارگزاران بودم؛ بهجای اینکه دغدغه کل جبهه اصلاحات را داشته باشم و دائم برای این جبهه نسخه بنویسم، از اصلاح حزب خودم شروع و فکری به حال این وضعیت «دونبش» این تشکل میکردم.
اما روزنامه سازندگی، ارگان کارگزاران در پاسخ به کنایههای جلاییپور نوشت: هرچند نمیتوان انکار کرد که مجادلات امروز برآمده و تابعی از نتایج انتخابات دیروز و چشمانداز هولناک آن برای طیفهای مختلف اصلاحطلب است اما اصل و اساس این جدلها به انحصارطلبی چهرههایی چون آقای جلاییپور بازمیگردد.
نیاز نیست تاریخ اصلاحات و نحوه تعاملات آقای جلاییپور و دوستانشان با سایر گروههای اصلاحطلب را بازخوانی کنید، کافی است در تیتر انتخابی ایشان بر نوشته خود دقیق شوید: «دکان دو نبش کارگزاران و جریان اصلی اصلاحات».
بله اصل و اساس اختلافات و های و هویها میان اصلاحطلبان برآمده از گنداب نخوتی است که سالهاست اتحادیون امروز و مشارکتیون سابق در آن غرقاند و خود را در جریان اصلاحطلبی اصل و دیگران را فرع میبینند و بوی بد آن امروز خواسته یا ناخواسته از قلم و دهان آقای جلاییپور به مشام رسیده است.
آقای جلاییپور از سر انصاف باید از خود بپرسید با چه حجتی و متمسک به کدام استدلال خویش را اینچنین در مرکز اصلاحات و دیگران را در پیرامون آن میدانید و میبینید؟ نفی سابقه کارگزاران در شکلدهی به دوم خرداد درست به مثابه نفی صلب است! العاقل یکفی بالاشاره.
درباره نتیجه انتخابات اخیر مجلس و تعداد رای سرلیست فهرست کارگزاران تقریر داشتهاید و به کنایت از آن به وزن کارگزاران یاد کردهاید اما فراموش نمودید که آن فهرست بیش از اینکه فهرست کارگزاران باشد، فهرستی بود از چهرههای اصلاحطلب از هر طیف و گروهی و اگر از مردم رای نگرفته بیش از اینکه آن رای نشان از وزن کارگزاران باشد، وزن اصلاحطلبان در شرایط فعلی بوده است.
و این اتفاقا پدیده جدیدی نیست؛ اگر نقبی به گذشته بزنید و از دومین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا یادی بکنید و به یاد بیاورید که فهرست مشارکت چگونه آزادترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی را به جمعی تازه منسجم شده از اصولگرایان باخت؛ نمیتوانید بر سر اقبال و اراده مردم دکان دو نبش بزنید و هرگاه همای اقبال را بر اوج سعادت دیدید، به نام اصلاحات فهرست بدهید و هرگاه در اثر عملکردتان جغد ناامیدی را بر شانه مردم نشاندید و رنگ رخوت بحث شتر دیدی ندیدی ما نیست، نقل شتر سواری دو لا دو لای شما و دوستانتان است!