چهره بدون ماسک لیبرال – دموکراسی با تمدن غربی کنار رفته و زشتیهای این چهره فراتر از ادعاها و تصویرسازیهای مجازی ذینفعان، حامیان و فریب خوردگان آن برملا و اعتبار آن به شدت آسیب دیده است.
شهدای ایران: «رسول سناییراد» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
برخلاف این تصور که آموزههای برآمده از لیبرال - دموکراسی میتواند پاسخگوی جهان بشری و کلید حل مشکلات و مسائل آن بوده و کارآمدی را برای تمامی عرصهها و فصول زیست انسانی تأمین کند، بحران ناشی از ویروس کرونا تبدیل به آزمونی برای محک خوردن ادعا و تصور فوق شد که خروجی آن نه تردید، که بیاعتباری و بیاعتمادی محض از آب درآمده است. عواملی که موجب پدید آمدن بیاعتمادی محض به دنبال لیبرال – دموکراسی غربی در این آزمون شده، عبارتند از:
۱-رنگ باختن و نابودی عواطف و احساسات انسانی در دنیای غرب که از ارزشهای بنیادین تمدن غرب بعد از رنسانس و خداحافظی با ارزشهای الهی و انسانی ناشی شده و در قالب عقلانیت ابزاری و منفعتگرایی جلوهگر شده است. تلفات با نسبت ۷۰ درصدی سیاهپوستان آفریقاییتبار با جمعیت ۳۰ درصدی در امریکا و همچنین رها کردن بیماران مسن و اولویت دادن به بیماران جوان، رهاسازی خانههای سالمندان و کمپهای مهاجران در کشورهای غربی، نشانگان آشکار سردی عاطفه و احساس انسانی در دنیای غرب به شمار میآید.
۲- حاکمیت اشرافیت زرسالار و سودجو بر نظامهای سیاسی و دولتهای غربی که در عرصه حکمرانی تنها دغدغههای سودجویانه، مادی و کسب سود و ثروت بیشتر را دنبال کرده و در حوزه بهداشت و سلامت نیز، همین اولویتها را مداخله میدهند.
برملا شدن وضعیت وخیم تجهیزات پزشکی در بیمارستانهای کشورهای اروپایی و امریکا و عدم تأمین حداقلها حتی برای کادر درمانی و دعوت به استفاده از ماسک مشترک و اجبار به استفاده از پلاستیک زباله به جای گان برای پرستاران و مانند آن، گوشهای از عملکرد زرسالاران حاکم بر کشورهای غربی به حساب میآید.
۳- فائق آمدن روحیه برتریجویی، انحصارطلبی و داروینیسم همهجانبه که نه تنها مجالی به عدالت و دگردوستی نمیدهد، بلکه امریکا به ربایش تجهیزات پزشکی از کشورهای اروپایی رو میآورد و کشور اروپایی به راهزنی دریایی از یک کشور آفریقایی اقدام میکند که جملگی یک راهزنی مدرن محسوب و در پرونده تمدن مدرن غربی جا میگیرند.
۴- تحکیم نگاه مرکانتلیستی و اقتصادی و حضور نگاه مادی در تمامی محاسبات زیست جهان غربی که در محاسبه بین سود اقتصادی و جان انسانها، اولویت را به سود داده و از همان ابتدا به رنج بیماری و جان باختن انسانها بیاعتنا بوده و تنها از احتمال هزینهها و کاهش فعالیتهای اقتصادی ناشی از این ویروس به تب و تاب میافتد.
مجموعه عوامل فوق موجب شده چهره بدون ماسک لیبرال – دموکراسی با تمدن غربی کنار رفته و زشتیهای این چهره فراتر از ادعاها و تصویرسازیهای مجازی ذینفعان، حامیان و فریب خوردگان آن برملا و اعتبار آن به شدت آسیب دیده و با تردیدهای جدی مواجه شود. نگرانی تئوریپردازان غربی، امثال کسینجر، برای جهان پساکرونا را که در آن فقط تمدن غربی به اعتماد جامعه بشری به آن، گره خورده، در پیوند با فروافتادن این ماسک در بزنگاه تاریخی یا آزمونی، چون بحران کرونا قابل فهم است. آیا روشنفکران دلداده و شیفته غرب مدرن، خواهند توانست از این آزمون تاریخی مجالی برای بازبینی، واکاوی و اصلاح اندیشه و معرفت خود بهره گیرند؟