شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۹۶۶۰۸
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۸
شهدای ایران: محمدرضا تاجیک، فعال اصلاح‌طلب و از تئوریسین‌های جریان سیاسی خاص که چندی قبل ایران اسلامی را به کشتی تایتانیک اسیر گرداب! تشبیه کرده بود به تازگی طی یادداشتی در یک وبگاه اصلاح‌طلب به تشریح پیش‌بینی خود درباره ایران پساکرونا پرداخت.

او در این باره می‌نویسد: ایرانِ پساکرونایی به‌طور عجیبی شکل پیشاکرونایی خودش است: با همان صورت و سیرت و خویگان و منش و گفتار و رفتار. فردایش شبیه امروز و دیروزش است، از این‌رو، حوالت فردا و پس‌فردا و پسین‌فردایش چندان با حوالت امروز و دیروز و پس‌پریروزش تفاوت نخواهد داشت. کرونا می‌آید و می‌رود، بیمار می‌کند، می‌کشد، اقتصاد را به‌هم می‌ریزد، انبوهی را بیکار می‌کند، بحران‌های اجتماعی و سیاسی موضعی و متوالی و متراکم بسیاری را ایجاد می‌کند، و متعاقبا سبک‌های زندگی، منش و خویگان و شخصیت آدمیان را، و شیوه‌های مدیریتی آنان را، تغییر می‌دهد، اما در مورد ایران و ایرانیان این «متعاقبا» دفعتا غیبش می‌زند و دولت و ملت ایرانی هم‌چنان کپی برابر اصل و دست‌نخورده باقی خواهند ماند.

تاجیک می‌افزاید: انسانِ ایرانی ممکن است با کرونا به جهان دیگر پرتاب شود، اما از زیست‌جهان ایرانی‌اش هرگز. کرونا ممکن است زورش به جسم او برسد، اما چون به فرهنگ و عادت‌واره‌ها و حال و احوال و… او برسد، کُلَه بر زمین می‌نهد و دو پا داره، دو پا هم قرض می‌کند و فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد. در فردای بعد از رفتن کرونا بسیاری از ایرانیان، کماکان هر کدام یک رسانه برای انتقال شایعه باقی خواهند ماند، کماکان عشق سفر درون‌شهری و برون‌شهری خواهند بود، کماکان رغبتی به کتاب‌خواندن نخواهند داشت، کماکان در مصرف آب و برق اول جهان باقی خواهند ماند، کماکان موبایل به‌دست در حال چت‌کردن با دوستان و اهل فامیل و سرک‌کشیدن به این سایت و آن سایت، و گاهی هم ترول‌بازی خواهند بود، ‌کماکان آخرِ تحلیل و تخمین و تجویز خواهند ماند و از هیچ‌چیز چیزی می‌سازند و رنگ می‌کنند و به‌جای واقعیت و حقیقت به خورد دیگران و خودشان می‌دهند، کماکان میان زن‌ها و مردهای‌ خانواده‌شان دوری و دوستی، کماکان از یک بحران از ملالش بیش‌تر نصیب می‌برند تا از پندش.

در ادامه این یادداشت می‌خوانیم: سیاست‌شان همین سیاست، حکومت‌شان همین حکومت، سیاست‌پیشگان‌شان همین سیاست‌پیشگان، مدیریت‌ جامعه‌شان همین مدیریت، باقی خواهد ماند، کماکان بسیاری از آنان دست دولت می‌نالند و دولت از دست این بسیاران، دولت به حرف آنان گوش نمی‌کند و آنان به حرف دولت، کماکان تدبیرگران منزل‌شان وقتی به منزل درمی‌آیند، قبلا دیر شده و خانه را آب برده، کماکان پس از ویران‌شدن منزل همه انگشت اشاره را به‌طرف دیگری می‌گیرند و در این «ویرانه»، عمارت‌های سیاسی و جناحی خود را برپا خواهند کرد، کماکان برخی از مدیران و نهادها و شخصیت‌ها خواهند گفت: «گفتیم، گوش ندادند»، و دیگرانی خواهند گفت: «کسی نگفت و ما بی‌اطلاع بودیم»، کماکان امر اجتماعی تابع امر سیاسی (با سویه‌ی زیست‌سیاست) باقی خواهد ماند، کماکان بسیاری از مردم با دست (با زبان) دولت را به عقب می‌کشند، و با پا (در عمل) آن را به پیش می‌کشند و مدیریت مشکلات و تقاضاها و نیازهای ریز و درشت‌شان را از آن طلب می‌کنند، کماکان مثل کیسه‌گردو نق می‌زنند و همه‌چیز را اسیر رنگ سیاسی می‌کنند و نسبت به آن‌ها «آخر تحلیل‌ها و تجویزها» -البته بدون «داده» و استدلال عقلی و علمی- را ارائه می‌دهند، و در یک کلام، جامعه‌ی ایرانی، کماکان یک موزه باقی خواهد ماند -که در آن مومیایی‌شده‌ی همه‌چیز و همه‌کس به نمایش گذارده شده است- حتی تماشاگران مومیایی. 

*ما یادداشت آقای تاجیک را از باب اقتراح منتشر می‌کنیم و آنرا به قضاوت مخاطبان محترم می‌گذاریم.

مع‌الوصف در باب این پیش‌بینی تاجیک بیان ۲ نکته ضروریست:

یکم: همانطور که ملاحظه می‌شود، تاجیک نیز همچون سایر اعضای ستاد اصلاحات با نوشتن جمله "-کرونا- بحران‌های اجتماعی و سیاسی موضعی و متوالی و متراکم بسیاری را ایجاد می‌کند"؛ بر گزینه "اغتشاش در پساکرونا" تأکید دارد و حتی در پیش‌بینی خود نیز از این رسالت ستادی دست برنمی‌دارد.

اصرار اصلاح‌طلبان بر گذاشتن گزینه اغتشاش در پیش پای مردم که در مقابل رفتار مدنی "امید دادن و بیان راه‌های رفع مشکلات" قرار دارد، مقوله‌ای است که حتماً نیازمند تأملات امنیتی است و گرنه شاهد تکرار وقایعی مثل "آبان ۹۸" خواهیم بود!

دوم: اگرچه عمده تئوریسن‌های اصلاح‌طلب اصرار دارند که ژن ایرانی حقیر و خشن و حرّاف و غیره است! اما بیش از این مسئله "ژن ضدّ مردم اصلاح‌طلبان" است که فی‌المثل در یادداشت آقای تاجیک هم به رأی‌العین دیده می‌شود.

ما تأکید داریم که این مقوله در ژنتیک اصلاح‌طلبان نهفته است زیرا نگاهی در کتب مرجع آنها و در آرای بزرگان آنها نشان می‌دهد که در مانیفست چپ ایرانی؛ مردم هرگز گزینه قابل احترامی نیستند، نمی‌فهمند و اساساً به قول آقای بازرگان، سرّ بقای ایرانی‌ها در پفیوزی آنهاست!

اینکه تئوریسین‌های چپ چرا قصد ژن درمانی ندارند و چرا پیشرفت‌های بزرگ جامعه ایرانی مثل انقلاب اسلامی، پیروزی در جنگ تحمیلی، مقاومت در برابر تحریم‌های آمریکا و قدرت منطقه‌ای شدن نظام جمهوری اسلامی با اتکای به مردم را نمی‌بینند؛ سؤالیست که اندیشمندان و متفکرین بایستی درباره آن به بحث بنشینند...
 

گفتنیست، تاجیک در قبل از شیوع ویروس کرونا هم در اظهاراتی گفته بود: دلیلی برای صبر مردم ایران نمی‌بینیم! 

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار