یک فعال اصلاح طلب مطرح کرد:
آنچه که زیدآبادی درباره صعوبت شرایط رسم کرده است هرگز از آنچه قالیباف در نیروی انتظامی و یا در شهرداری تهران به ارث برد؛ سختتر نیست.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ احمد زیدآبادی، از فعالان اصلاحطلب طی یادداشتی در اشاره به پیروزی انتخاباتی محمدباقر قالیباف، ضمن تأکید بر کارآمدی او، مینویسد:
«واقعیت این است که حکومتداری در ایران به دلایل گوناگون برای هر نیروی سیاسی، بسیار دشوار شده است و برای اصولگرایان از جهات بسیاری، حتی دشوارتر از دیگران است. بنابراین امیدوارم آنان پیشاپیش برنامهای متفاوت از اظهارات علنی خود، برای ادارۀ کشور تدوین کرده باشند چرا که اولاً برنامههای اعلامی آنها فارغ از ارزش داوری، در جامعۀ ایران اصولاً غیرقابل اجراست و به کارگیری قوۀ قهریه در این جهت، فقط میتواند به فاجعهای تمام عیار برای ایران و تمام ایرانیان از جمله خودِ اصولگرایان منجر شود. ثانیاً، تجربه ثابت کرده است که در هنگامۀ حکومتداری در ایران، امکان برنامهریزی صحیح و یا حتی تغییر برنامه بسیار ضعیف است زیرا مشکلات روزمره و فشارهای سیاسی رقبا که گریزی از آن نیست، جای هیچگونه حلاوت و فراغتی برای تصمیمگیری درست باقی نمیگذارد و خشم و غضب ناشی از این وضعیت، صرفاً به سمت انتقامجویی و پرخاشگری و وسوسۀ اعمال زور بیشتر سوق پیدا میکند و بر دامنۀ خرابی اوضاع میافزاید!»
زیدآبادی میافزاید: به هر حال، فعلاً ریش و قیچی به دست قالیباف و نیروهای حامیاش در سطوح بالای قدرت افتاده است. آنها ممکن است طبق معمول گذشته، اوضاع را تفسیر به رأی و مصادرۀ به مطلوب کنند و چشم خود را به روی واقعیات عریان شده در انتخابات اخیر ببندند و خر خود را به سمت ناکجاآباد برانند. در عین حال این امکان هم منتفی نیست که آنان از طریق لمس عینی معضلات و حتی به منظور حفظ جایگاه خود، جهتی متفاوت را در پیش گیرند که ایران از این گذرگاه صعب و هولناک به سلامت عبور کند! [۳]
* آنچه که زیدآبادی درباره صعوبت شرایط رسم کرده است هرگز از آنچه قالیباف در نیروی انتظامی و یا در شهرداری تهران به ارث برد؛ سختتر نیست.
سختتر بودنی که البته کارنامه مدیریت جهادی شهردار سابق تهران نشان میدهد که او توانسته از پس شرایط برآید و اوضاع را در جهت کامروایی مردم قرار دهد.
اما از این نکته نیز نباید غافل بود که اگر ریش و قیچی به دست قالیباف باشد پس آقای روحانی و اصلاحطلبان حامی او چکارهاند!؟
مجلس شورای اسلامی حتی با فرض ریاست قالیباف هم در مقابل نهادی مثل دولت که بیش از ۹۵ درصد اجرائیات و بودجه کشور را در اختیار دارد؛ چه کاری میتواند انجام دهد!؟
با برنامههای اصولگرایان حتما قوه مقننه میتواند کشور را در مسیر کاهش مشکلات قرار دهد و مردم نیز روند کاهش مشکلات را احساس خواهند کرد اما این "گام اول" است و گامهای بعدی را باید در انتخاباتهای بعدی و خاصّه در انتخابات دولت سیزدهم در سال ۱۴۰۰ برداشت تا رفع مشکلات مردم صورت عینیتری به خود بگیرد.
منظور ما در اینجا نوشتههای آقای زیدآبادی نیست اما بیان این نکته ضروریست که نباید به بلندگوهایی که افزایش غیر واقعی انتظارات از مجلس یازدهم را پیگیری میکنند وقع گذاشت و حتماً بایستی در این زمینه از وظایف دولت و ایضا از ضرورت "گام دوم" نیز با مردم سخن گفت.
واقعیسازی انتظارات، گوشزد کردن نقش دولت آقای روحانی در تمامیت وضع موجود و عمل تمام مسئولان به وظایف خود در تمامی قوای کشور؛ ضرورتی است که میتواند عملکرد مطلوب مجلس یازدهم را به نحوی ملموستر در ساحت قضاوت مردم قرار دهد.
گفتنیست، زیدآبادی در یادداشت مذکور مدعی شده قالیباف، سرلیست غیر رسمی اصولگرایان بوده است!
«واقعیت این است که حکومتداری در ایران به دلایل گوناگون برای هر نیروی سیاسی، بسیار دشوار شده است و برای اصولگرایان از جهات بسیاری، حتی دشوارتر از دیگران است. بنابراین امیدوارم آنان پیشاپیش برنامهای متفاوت از اظهارات علنی خود، برای ادارۀ کشور تدوین کرده باشند چرا که اولاً برنامههای اعلامی آنها فارغ از ارزش داوری، در جامعۀ ایران اصولاً غیرقابل اجراست و به کارگیری قوۀ قهریه در این جهت، فقط میتواند به فاجعهای تمام عیار برای ایران و تمام ایرانیان از جمله خودِ اصولگرایان منجر شود. ثانیاً، تجربه ثابت کرده است که در هنگامۀ حکومتداری در ایران، امکان برنامهریزی صحیح و یا حتی تغییر برنامه بسیار ضعیف است زیرا مشکلات روزمره و فشارهای سیاسی رقبا که گریزی از آن نیست، جای هیچگونه حلاوت و فراغتی برای تصمیمگیری درست باقی نمیگذارد و خشم و غضب ناشی از این وضعیت، صرفاً به سمت انتقامجویی و پرخاشگری و وسوسۀ اعمال زور بیشتر سوق پیدا میکند و بر دامنۀ خرابی اوضاع میافزاید!»
زیدآبادی میافزاید: به هر حال، فعلاً ریش و قیچی به دست قالیباف و نیروهای حامیاش در سطوح بالای قدرت افتاده است. آنها ممکن است طبق معمول گذشته، اوضاع را تفسیر به رأی و مصادرۀ به مطلوب کنند و چشم خود را به روی واقعیات عریان شده در انتخابات اخیر ببندند و خر خود را به سمت ناکجاآباد برانند. در عین حال این امکان هم منتفی نیست که آنان از طریق لمس عینی معضلات و حتی به منظور حفظ جایگاه خود، جهتی متفاوت را در پیش گیرند که ایران از این گذرگاه صعب و هولناک به سلامت عبور کند! [۳]
* آنچه که زیدآبادی درباره صعوبت شرایط رسم کرده است هرگز از آنچه قالیباف در نیروی انتظامی و یا در شهرداری تهران به ارث برد؛ سختتر نیست.
سختتر بودنی که البته کارنامه مدیریت جهادی شهردار سابق تهران نشان میدهد که او توانسته از پس شرایط برآید و اوضاع را در جهت کامروایی مردم قرار دهد.
اما از این نکته نیز نباید غافل بود که اگر ریش و قیچی به دست قالیباف باشد پس آقای روحانی و اصلاحطلبان حامی او چکارهاند!؟
مجلس شورای اسلامی حتی با فرض ریاست قالیباف هم در مقابل نهادی مثل دولت که بیش از ۹۵ درصد اجرائیات و بودجه کشور را در اختیار دارد؛ چه کاری میتواند انجام دهد!؟
با برنامههای اصولگرایان حتما قوه مقننه میتواند کشور را در مسیر کاهش مشکلات قرار دهد و مردم نیز روند کاهش مشکلات را احساس خواهند کرد اما این "گام اول" است و گامهای بعدی را باید در انتخاباتهای بعدی و خاصّه در انتخابات دولت سیزدهم در سال ۱۴۰۰ برداشت تا رفع مشکلات مردم صورت عینیتری به خود بگیرد.
منظور ما در اینجا نوشتههای آقای زیدآبادی نیست اما بیان این نکته ضروریست که نباید به بلندگوهایی که افزایش غیر واقعی انتظارات از مجلس یازدهم را پیگیری میکنند وقع گذاشت و حتماً بایستی در این زمینه از وظایف دولت و ایضا از ضرورت "گام دوم" نیز با مردم سخن گفت.
واقعیسازی انتظارات، گوشزد کردن نقش دولت آقای روحانی در تمامیت وضع موجود و عمل تمام مسئولان به وظایف خود در تمامی قوای کشور؛ ضرورتی است که میتواند عملکرد مطلوب مجلس یازدهم را به نحوی ملموستر در ساحت قضاوت مردم قرار دهد.
گفتنیست، زیدآبادی در یادداشت مذکور مدعی شده قالیباف، سرلیست غیر رسمی اصولگرایان بوده است!