نگاهی به روزنامه های زنجیره ای
«متأسفانه در این دوره با تنگ شدن فیلتر نظارت استصوابی و رد صلاحیت حداکثری اصلاحطلبان و نیروهای مستقل و اعتدالی شرایطی به وجود آمد که عملاً رقابت در بین خود گروههای اصولگرا در جریان قرار گرفت و طبیعتاً برای طیف عمده آرا پیرو احزاب اصلاحطلب و بخش گستردهای از آرا خاکستری ....
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ مدعیان اصلاحطلبی همزمان با ادعای رد صلاحیت حداکثری، 6 لیست را در انتخابات مجلس مطرح کردند! حتی به دروغ گفتند، به قدر کافی نامزدهای تأیید صلاحیت شده برای بستن لیست ندارند! این طیف از آنجا که از درد ناکارآمدی و کارنامه غیر قابل دفاع رنج میبرد، به سیاق رویه معمول خود در فرار از پاسخگویی و مسئولیتپذیری، ترفند نامزد نداریم را کلید زد و دور جدیدی از تخریب شورای نگهبان را آغاز کرد. اصلاحطلبان خوب میدانستند که مردم، دولت را دستپخت آنها میدانند و مقبولیتشان سقوط کرده است. جالب اینجاست که نویسنده مطلب، به عامل ناکارآمدی دولت در کاهش مشارکت مردم در انتخابات نیزاشاره میکند اما همزمان، سناریویاشاره شده را نیز به کار میبندد.
یک روز به نعل و یک روز به میخ اصلاحاتچیها
در حالی که ارگان دولت به درستی به تاثیر عملکرد دولتاشاره دارد، روزنامه آفتاب یزد دیروز در ستون سرمقاله خود نوشت: «متاسفانه اصولگرایان استاد بلامنازع آدرس غلط دادن به مردم هستند.نمونه بارز آن در مورد میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس است.در حالی که رحمانی فضلی وزیر کشور که اتفاقا جزو چهرههای سرشناس اصولگرا در دولت حسن روحانی است دیروز در یک نشست خبری اعلام میکند :« ما هم ورود بیماری کرونا را داشتیم و هم شرایط سیاسی و مسائلی مثل سقوط هواپیما، حوادث آبان و دی را داشتیم و در این شرایط این میزان حضور و مشارکت مردم کاملا قابل قبول است.(ایسنا)» رسانهها، چهرههای رسانهای و تریبونی اصولگرا با شدت و حدت تمام مشغول آدرس غلط دادن به مردم هستند تا بخشی را که دوستدار آن هستند تبرئه کنند و بخشی را که از آن نفرت دارند متهم نمایند.»
این نوشتار سپس میافزاید: «بنده هم با سخنان رحمانی فضلی هرچند ایشان به تمام ماجرا و عواملاشاره نکرد موافق هستم.علیرغم آنکه سال 98 از هر حیث سال خوب وخوشی برای مردم نبود و حوادث ریز ودرشت بر سر آنان آوار شد باز هم این میزان مشارکت نمیتواند چندان «بد» تعبیر شود.فلذا مشخص نیست با چه برهانی راستیها یقه دولت را گرفتهاند و آن را عامل میزان مشارکت میدانند!گفتیم «دیوار کوتاه دولت روحانی» اما دیگر نه اینقدر!»
این سرمقاله به مشخصه رفتاری طیف موسوم به اصلاحطلب نیز متوسل شده و در بخشهای پایانی به «ترور شخصیت» رقیب روی آورده است: «در واقع آنان میتوانند پس از سالها نقد بیامان دولت و مجلس حالا مشخص نمایند دقیقا چه برنامهای برای سیاست داخلی و خارجی دارند.آنان عطف به اینکه ایران در لیست سیاه افای تی اف قرار گرفته چگونه میخواهند اقتصاد را متحول کنند؟رئیسجمهور روحانی با صراحت گفته با سیاست خارجی بسته نمیتواند برای اقتصاد ایران کار چندانی کند و حالا اصولگرایانی که علاقه وافری به سیاست خارجی بسته و تهاجمی دارند و از ورود ایران به لیست سیاه خشنود هستند مشخصا چه سازوکاری را ترتیب دادهاند؟»
این نوشتار مدعی شده اصولگرایان عملکرد دولت را عامل مشارکت 42درصدی عنوان کردهاند. البته ادعای این روزنامه اصلاحطلب از قضا درست است اما قطعا اصولگرایان نگفتهاند که عملکرد دولت تنها دلیل است و لاغیر. اما میتوان به جرات گفت بسیاری از دلایل دیگر به تبع این دلیل رخ نمودهاند. این نوشتار در حالی اصولگرایان را به آدرس غلط دادن متهم میکند که همین روزنامه آفتاب یزد در سال جاری بارها مطالبی نوشته و طی آن عنوان کرده که عملکرد ضعیف دولت روحانی و مجلس دهم روی پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان اثر منفی گذاشته و اثر منفی روی پایگاه هر طیف سیاسی تا حدودی به کم شدن مشارکت میانجامد. مثلا در 27بهمن 98 این روزنامه نوشت: «نظر به مشکلات فراوان موجود در کشور و البته دلزدگی برخی مردم از اقدامات رئیسجمهور و دولت...»
همچنین این روزنامه در 25آذر 98 نیز نوشت: «استعفای روحانی در شرایطی که در چالش هستیم هم یک پایگاه اجتماعی جدید برای روحانی ایجاد میکند و هم به مراتب پایگاه بزرگتر و محبوبیت بیشتری برای اصلاحطلبان و همراهان آقای روحانی.یا به عبارتی این کار موجب به دست آوردن بخشی از محبوبیت از دست رفته این جریان [اصلاحطلبان] میشود... نکته دیگری که کیهان و جریان اصولگرا به درستی به آن رسیدند این است که آقای روحانی و اصلاحطلبان به ویژه بعد از وقایع آبان ماه به آخر خط نزدیک شدند...»
در مورد اینکه این نوشتار مدعی شده اصولگرایان برای اقتصاد در شرایط قرار گرفتن در لیست سیاه چه تدبیری دارند نیز باید متذکر شد همین روزنامه آفتاب یزد در چند روز قبل طی یادداشتی نوشته بود که با قرار گرفتن در لیست سیاه این نهاد مالی عملا چیز جدیدی رخ نداده چرا که از قبل نهایت تحریمها را علیه ایران به کار گرفتهاند.
خط تخریبی همزمان اصلاحطلبان و ضد انقلاب
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «خوشبين نيستم مجلس يازدهم اقتصاد و روابط خارجي را بهبود بخشد» به نقل از علی ساری عضو فراکسیون اصلاحطلبان مجلس نوشت : «بهبود اوضاع اقتصادي و تاكيد بر بهبود شرايط حاكم بر روابط خارجي از اولويتهاي مجلس يازدهم است. اگر مجلس يازدهم اين گامها را بردارد، در كاهش مشكلات مردم موثر خواهد بود.» او در عين حال گفته «كساني كه كه توانستند به مجلس يازدهم راه يابند، شانس كمي براي بهبود اوضاع اقتصادي و روابط خارجي دارند» و بر اين پايه ميگويد: «خوشبين نيستم كه مجلس يازدهم بتواند اوضاع اقتصادي و روابط خارجي را بهبود بخشد.»
گفتنی است اصلاحطلبان که به واسطه عملکرد فاجعه بار خود در مجلس و دولت نارضایتی بیسابقه مردم از مدیریت کشور را موجب شدند و در انتخابات دوم اسفند از سوی مردم رد صلاحیت شدهاند، از هماکنون سیاهنمایی و خط تخریبی علیه مجلس آینده را آغاز کردهاند. نکته قابل تامل اینکه این خط تخریبی مدعیان اصلاحات به طور همزمان و هماهنگ با رسانههای معاند و ضد انقلاب در حال پیگیری است و این رسانهها با تولید انبوه محتوای تخریبی علیه مجلس یازدهم در تلاشند مردم و افکار عمومی را از تصمیم خود برای حذف جریان غربگرا و بیکارنامه مدعی اصلاحطلبی بترسانند.
تقلای ایجاد حواشی برای مجلس یازدهم
صادق زیباکلام، فعال سیاسی مدعی اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«زمام امور مجلس يازدهم در اختيار جبهه پايداري و احمدينژاديها خواهد بود. حکايت آقاي قاليباف و هواداران ايشان در مجلس يازدهم مانند فراکسيون اميد در مجلس دهم خواهد بود و به همين دليل از تأثيرگذاري بالايي برخوردار نخواهند بود. واقعيت اين است که جبهه پايداري و طرفداران آقاي احمدينژاد علاقهاي به حاميان آقاي قاليباف ندارند».
روزنامه زنجیرهای آرمان همچنین در مطلب دیگری نوشت:«اصولگرايان بايد بپذيرند که آنان نيز توانايي خارقالعادهاي ندارند و ساختار بايد اصلاح شود».
مدعیان اصلاحات در انتخابات مجلس یازدهم با ترافیک کاندیدا مواجه بوده و به همین دلیل با چندین لیست حضور یافتند. اما این طیف به جهت اینکه در مجلس و دولت کارنامه بسیار ضعیفی داشت، نتوانست مجددا اعتماد مردم را کسب کرده و با شکست سنگین روبرو شد. به عبارت دیگر، مدعیان اصلاحات به کارنامه خود باختند.
حالا این طیف که نه ظرفیت پیروزی در انتخابات را دارد و نه جنبه شکست، اینگونه القاء میکند که مجلس جدید نمیتواند کار خاصی انجام دهد. مدعیان اصلاحات روی ایجاد اختلاف میان نیروهای انقلابی در مجلس جدید حساب ویژهای باز کردهاند و نمایندگان مجلس باید با هوشمندی از هرگونه اقدامی که رسیدگی به امور مردم را به حاشیه ببرد، پرهیز کنند.
اکثریت مردم اصلاحطلب هستند!!
عبدالرضا هاشم زایی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در یادداشتی در روزنامه سازندگی در قامت وکیل وصی 37 نفر از نمایندگانی که در انتخابات ثبتنام نکردهاند، نوشته است: «حدود ۴۰ نفر از نمایندگان فعلی ثبتنام نکردند. دلیل آنها این بود که وقتی مجلس در ساختار تصمیم گیری کشور نقشی ندارد و نمیتواند انتظارات مردم را برآورده کند و نمایندگان به صورتی که قرآن مجید در ابتدای دوره نمایندگی یاد کردهاند وفادار باشند لذا ثبتنام نکردند.»
وی پا را فراتر گذاشته و از جانب مردم ادعا کرده است: «بدون تعارف، در شهر تهران و خیلی از مراکز استانها، اکثریت مردم اصلاحطلب هستند[!!]... بر این اعتقادم که مسئولین کشور باید ریشه یابی کنند که مردمی که هم به انقلاب علاقهمند و هم مسلمان هستند و هم کشورشان را دوست دارند به چه علت از حضور در انتخابات مجلس رد شدند»
وی بااشاره به اینکه یکی از دلایل مشارکت پایین مردم در انتخابات، مسئله ردصلاحیتها بوده، نوشته است: «چطور ۱۲ نفر با تفسیر خاص خودشان به جای مردم تصمیم میگیرند. به عنوان مثال پسر آیتالله مطهری چرا باید رد شود. شهید مطهری ایدئولوگ انقلاب بوده و پسرش هم چندین دوره امتحان خود را پس داده است اما به چه علت رد صلاحیت میشود... وقتی همه این مسائل کنار هم جمع میشود موجب کاهش مشارکت مردم در انتخابات خواهد شد.»
با اینکه بسیاری از چهرههای شاخص جریان اصلاحطلب در انتخابات شرکت کردند اما در نهایت پیشتازی به نفع اصولگرایان رقم خورد. گرچه مردم ایران، نامزدهای لیست وحدت را انتخاب کردند اما هنوز برخی از چهرهها و رسانههای طیف اصلاحات به صورت پراکنده و جستهگریخته و البته همنوا با ضد انقلاب، از «انتخابات بیرقیب!» سخن میگویند.
علاوهبر چهرههای شاخص اصلاحات مانند محمدرضا خباز، سید افضل موسوی، جلال میرزایی، احمد مازنی و... در لیستهای انتخاباتی شهرستانها، در فهرستهای انتخاباتی چندگانه آنان در تهران هم چهرههای مشهوری مانند مجید انصاری، سهیلا جلودارزاده، مصطفی کواکبیان، محمدعلی وکیلی، علیرضا محجوب، پروانه مافی، زهرا ساعی، محمدرضا نجفی، ابوالفضل سروش، محسن علیخانی، سیدفرید موسوی، فریده اولاد قباد، داوود محمدی، مهدی شیخ، محمدحسین شیخ محمدی، افشین علاء، محمدرضا راهچمنی، محمدرضا بادامچی، محمدحسین مقیمی و.... حضور داشتند که با عدم اقبال مردم مواجه شدند؛ به عبارت دیگر این مردم بودند که اصلاحطلبان را رد صلاحیت کردند.
علاوهبر این سازندگی در حالی میگوید علت مشارکت پایین رد صلاحیتها بوده است که کارشناسان و تحلیلگران بر این باورند علت اصلی آن ناکارامدی مجلس و دولت و همچنین هراس افکنی در مسئله ویروس کرونا بوده است.