منتجب نیا از فعالان اصلاح طلب:
«در حال حاضر برخی از فقها مسایلی را مطرح می کنند که وقتی بررسی میکنیم، میبینیم که دلیل قانع کنندهای وجود نداشته است. هنوز هم برخی شطرنج و ماهی اوزونبرون را حرام می دانند و مشکل برای اسلام و جامعه ایجاد میکنند و خودشان از جامعه فاصله میگیرند و مردم احساس میکنند که این فقیه و مرجع نمیتواند مشکلگشا باشد و نیازهای جامعه را برطرف کند.»
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ «رسول منتجبنیا»، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با سایت شفقنا پیرامون فتاوای مراجع تقلید گفته است:
«در حال حاضر برخی از فقها مسایلی را مطرح می کنند که وقتی بررسی میکنیم، میبینیم که دلیل قانع کنندهای وجود نداشته است. هنوز هم برخی شطرنج و ماهی اوزونبرون را حرام می دانند و مشکل برای اسلام و جامعه ایجاد میکنند و خودشان از جامعه فاصله میگیرند و مردم احساس میکنند که این فقیه و مرجع نمیتواند مشکلگشا باشد و نیازهای جامعه را برطرف کند.»
او همچنین در پاسخ به اینکه "آیا نمونه هایی از فتوا را می شناسید که برای شما قانع کننده نبوده و یا صدور آن از دیدگاه شما با توجه به آثار اجتماعی یا سیاسی آن نیازمند تامل و ملاحظات و مصلحت سنجی بیشتری بوده است؟ " اظهار میکند:
«از این موارد بسیار داریم به عنوان مثال برخی از فقها در رساله عملیه خود نوشتند که موسیقی به طور کلی حرام است، موسیقی امروز یک علم و دانش و هنر هست و ساختاری است که اگر سخنرانی ها، آواز، قرآن خواندن، گریاندن و خنداندن براساس آن معیار انجام نگیرد، نمی تواند اثربخش باشد. یک منبری و مداح وقتی به کربلا گریز می زند، اشعاری می خواند که حتماً باید این اشعار براساس معیارهای موسیقی باشند. قاریان معروف قرآن همه براساس ضوابط موسیقی قرآن قرائت می کنند تا این قرائت اثرگذار، دلنشین و زیبا باشد. بنابراین موسیقی یک علم و دانش است و امروز در کشور ما هم به عنوان یک شاخه از هنر در دانشگاه تحصیل می شود.»
منتجبنیا میافزاید: یک مرجع تقلید در رساله خود می نویسد موسیقی به طور کلی حرام است، معامله ادوات موسیقی حرام و ممنوع است، این امر به معنای این است که یک علم و دانش و هنر را به طور کلی تحریم کنیم.
*انتظار این بود که آقای منتجبنیا که خود نیز معمم هستند؛ پاسدار حریم مرجعیت و فقاهت باشند نه اینکه در مقام افکندن شبهات بیپایه قرار بگیرند.
اختلافات فقهی و تضاد برخی فتاوا یک امر پذیرفته شده در میان مراجع عظام و در میان مقلدین آنهاست و بر خلاف ادعای منتجبنیا، مشکل خانمانسوزی هم در این بابت در جامعه و در اسلام ایجاد نشده است.
ماجرای «دلیل قانعکننده برای یک فتوا» نیز همان شبهه قدیمی است که قبول نسخه دارویی از یک پزشک را روا میداند اما قبول یک فتوا از یک مرجع تقلید را منوط میکند به قانع شدن!
قیاس ممنوع بودن موسیقی و آلات موسیقایی لهوی با اصوات و الحان قرآنی و یا خرید و فروش آلاتی که در برنامههای مفید استفاده میشوند نیز شبههای است که ما آنرا به اقتراح مخاطبان محترم میگذاریم.
«در حال حاضر برخی از فقها مسایلی را مطرح می کنند که وقتی بررسی میکنیم، میبینیم که دلیل قانع کنندهای وجود نداشته است. هنوز هم برخی شطرنج و ماهی اوزونبرون را حرام می دانند و مشکل برای اسلام و جامعه ایجاد میکنند و خودشان از جامعه فاصله میگیرند و مردم احساس میکنند که این فقیه و مرجع نمیتواند مشکلگشا باشد و نیازهای جامعه را برطرف کند.»
او همچنین در پاسخ به اینکه "آیا نمونه هایی از فتوا را می شناسید که برای شما قانع کننده نبوده و یا صدور آن از دیدگاه شما با توجه به آثار اجتماعی یا سیاسی آن نیازمند تامل و ملاحظات و مصلحت سنجی بیشتری بوده است؟ " اظهار میکند:
«از این موارد بسیار داریم به عنوان مثال برخی از فقها در رساله عملیه خود نوشتند که موسیقی به طور کلی حرام است، موسیقی امروز یک علم و دانش و هنر هست و ساختاری است که اگر سخنرانی ها، آواز، قرآن خواندن، گریاندن و خنداندن براساس آن معیار انجام نگیرد، نمی تواند اثربخش باشد. یک منبری و مداح وقتی به کربلا گریز می زند، اشعاری می خواند که حتماً باید این اشعار براساس معیارهای موسیقی باشند. قاریان معروف قرآن همه براساس ضوابط موسیقی قرآن قرائت می کنند تا این قرائت اثرگذار، دلنشین و زیبا باشد. بنابراین موسیقی یک علم و دانش است و امروز در کشور ما هم به عنوان یک شاخه از هنر در دانشگاه تحصیل می شود.»
منتجبنیا میافزاید: یک مرجع تقلید در رساله خود می نویسد موسیقی به طور کلی حرام است، معامله ادوات موسیقی حرام و ممنوع است، این امر به معنای این است که یک علم و دانش و هنر را به طور کلی تحریم کنیم.
*انتظار این بود که آقای منتجبنیا که خود نیز معمم هستند؛ پاسدار حریم مرجعیت و فقاهت باشند نه اینکه در مقام افکندن شبهات بیپایه قرار بگیرند.
اختلافات فقهی و تضاد برخی فتاوا یک امر پذیرفته شده در میان مراجع عظام و در میان مقلدین آنهاست و بر خلاف ادعای منتجبنیا، مشکل خانمانسوزی هم در این بابت در جامعه و در اسلام ایجاد نشده است.
ماجرای «دلیل قانعکننده برای یک فتوا» نیز همان شبهه قدیمی است که قبول نسخه دارویی از یک پزشک را روا میداند اما قبول یک فتوا از یک مرجع تقلید را منوط میکند به قانع شدن!
قیاس ممنوع بودن موسیقی و آلات موسیقایی لهوی با اصوات و الحان قرآنی و یا خرید و فروش آلاتی که در برنامههای مفید استفاده میشوند نیز شبههای است که ما آنرا به اقتراح مخاطبان محترم میگذاریم.