بر اساس افکارسنجی و نتایج نظرسنجیهای مختلف صورت گرفته، آقای روحانی بیش از 5 درصد هم رأی نداشت.
به گزارششهدای ایران؛ مهدی آیتی، فعال سیاسی اصلاحطلب در واکنش به اظهارات واعظی که روحانی وامدار هیچ حزبی نیست و همچنین رابطه خوب دفتر روحانی با اصلاح طلبان مگر آنها که نظرات تندی علیه دولت دارند، با آرمان گفتگو کرده است که بخش هایی از آن در ادامه آمده است:
*برخی از اطرافیان رئیسجمهور، روحانی را وامدار هیچ گروهی از جمله اصلاحطلبان ندانستهاند! این در حالی است که همه بدون استثنا میدانند که اگر حمایتهای بیدریغ جبهه اصلاحات و افرادی چون مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی، رئیس دولت اصلاحات، ناطق نوری، سیدحسن خمینی و ایثار و گذشت آقای عارف و مجموعه عوامل دیگری نبود و برخی تصمیمات دست به دست هم نمیداد، در همان سال 92 و بر اساس افکارسنجی و نتایج نظرسنجیهای مختلف صورت گرفته، آقای روحانی بیش از 5 درصد هم رأی نداشت، اما اکنون آقای واعظی میگوید دکتر حسن روحانی وامدار جریانی نبوده و رأی کسب شده را خودش آورده است! یا میگویند اساسا آقای روحانی ستاد انتخاباتی نداشت و شخص آقای روحانی و اعتبار سیاسی و اجتماعی ایشان باعث رأی آوری و به ریاست جمهوری رسیدن او منتهی شد! وقتی این افراد با چنین افکاری در حلقه نزدیک روحانی فعال هستند و مدام برخی اخبار به شکل دیگری در گوش ایشان زمزمه میشود، نهایتا به اعتبار آقای روحانی خدشه وارد شده و آن را به خطر میاندازند. همچنین باعث بیاعتمادی افکار عمومی و جریانی به ایشان خواهد شد.
*به نظر این افراد آقای روحانی در دور اول ریاست جمهوری، امتحان خود را داده و کارهایش را انجام داده بود. اما بنا بر وضعیتی که به وجود آمد، بسیاری از اصلاحطلبان معتقد شدند که آقای روحانی تنها گزینه مطلوب بوده و به قولی خیرالموجودین است. در نتیجه همگان شاهد بودند که بزرگان جریان اصلاحات از رئیس دولت اصلاحات تا آقایان بهزاد نبوی، سیدحسن خمینی و... همه این دوستان توصیه کردند که باید در دور دوم هم از آقای روحانی حمایت شود. پس از نظر این بزرگان، همانند سال 92، ستادها فعال شدند و حمایت جانانهای از ایشان انجام شد و آقای روحانی دوباره راهی پاستور شد. بنابراین امروز دیگر بحث بر سر عبور از روحانی مطرح نیست. اساسا عبور از ایشان دیگر معنا ندارد زیرا که دوره 8 ساله ایشان به پایان خواهد رسید. اصلاحطلبان باید روحانی را تا پایان دوره حفظ کنند. اما اینکه پس از او اصلاحطلبان چه گزینهای را معرفی و حمایت خواهند کرد تا بتواند عملکرد مناسبتر داشته و برخی کمبودهای دولت روحانی را نداشته باشد، مساله مهمی است و باید بدان پرداخت.
*چرا باید آقای روحانی قولهایی به مردم بدهد اما هیچکدام عملی نشود؟ بارها درباره مسائل مختلف سخن گفته شده، از کنترل بازار ارز گرفته تا زنده بودن و شاداب نگه داشتن محیط دانشگاهها و برخی گشایشهای سیاسی، چرخیدن چرخ معیشتی مردم و... اما هنوز چنان که باید و شاید نتیجه موثری دیده نشده و در حد حرف و حدیث و شعار باقی مانده است! امروز و در سال 97، جیب و سفره مردم نسبت به سال 92 که آقای روحانی به منسب ریاست جمهوری رسید، به مراتب کوچکتر شده است... آقای یک خطیب است و خوب حرف میزند اما باید نشان داده شود که موضوع عمل به وعدهها بسیار جدی است. مساله این است که گشایشی در اغلب مشکلات مردم به وجود نیامده است؛ نه در بخش اقتصادی، نه آموزشی نه در بخشهای فرهنگی و نارساییهای اجتماعی و...
*برخی از اطرافیان رئیسجمهور، روحانی را وامدار هیچ گروهی از جمله اصلاحطلبان ندانستهاند! این در حالی است که همه بدون استثنا میدانند که اگر حمایتهای بیدریغ جبهه اصلاحات و افرادی چون مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی، رئیس دولت اصلاحات، ناطق نوری، سیدحسن خمینی و ایثار و گذشت آقای عارف و مجموعه عوامل دیگری نبود و برخی تصمیمات دست به دست هم نمیداد، در همان سال 92 و بر اساس افکارسنجی و نتایج نظرسنجیهای مختلف صورت گرفته، آقای روحانی بیش از 5 درصد هم رأی نداشت، اما اکنون آقای واعظی میگوید دکتر حسن روحانی وامدار جریانی نبوده و رأی کسب شده را خودش آورده است! یا میگویند اساسا آقای روحانی ستاد انتخاباتی نداشت و شخص آقای روحانی و اعتبار سیاسی و اجتماعی ایشان باعث رأی آوری و به ریاست جمهوری رسیدن او منتهی شد! وقتی این افراد با چنین افکاری در حلقه نزدیک روحانی فعال هستند و مدام برخی اخبار به شکل دیگری در گوش ایشان زمزمه میشود، نهایتا به اعتبار آقای روحانی خدشه وارد شده و آن را به خطر میاندازند. همچنین باعث بیاعتمادی افکار عمومی و جریانی به ایشان خواهد شد.
*به نظر این افراد آقای روحانی در دور اول ریاست جمهوری، امتحان خود را داده و کارهایش را انجام داده بود. اما بنا بر وضعیتی که به وجود آمد، بسیاری از اصلاحطلبان معتقد شدند که آقای روحانی تنها گزینه مطلوب بوده و به قولی خیرالموجودین است. در نتیجه همگان شاهد بودند که بزرگان جریان اصلاحات از رئیس دولت اصلاحات تا آقایان بهزاد نبوی، سیدحسن خمینی و... همه این دوستان توصیه کردند که باید در دور دوم هم از آقای روحانی حمایت شود. پس از نظر این بزرگان، همانند سال 92، ستادها فعال شدند و حمایت جانانهای از ایشان انجام شد و آقای روحانی دوباره راهی پاستور شد. بنابراین امروز دیگر بحث بر سر عبور از روحانی مطرح نیست. اساسا عبور از ایشان دیگر معنا ندارد زیرا که دوره 8 ساله ایشان به پایان خواهد رسید. اصلاحطلبان باید روحانی را تا پایان دوره حفظ کنند. اما اینکه پس از او اصلاحطلبان چه گزینهای را معرفی و حمایت خواهند کرد تا بتواند عملکرد مناسبتر داشته و برخی کمبودهای دولت روحانی را نداشته باشد، مساله مهمی است و باید بدان پرداخت.
*چرا باید آقای روحانی قولهایی به مردم بدهد اما هیچکدام عملی نشود؟ بارها درباره مسائل مختلف سخن گفته شده، از کنترل بازار ارز گرفته تا زنده بودن و شاداب نگه داشتن محیط دانشگاهها و برخی گشایشهای سیاسی، چرخیدن چرخ معیشتی مردم و... اما هنوز چنان که باید و شاید نتیجه موثری دیده نشده و در حد حرف و حدیث و شعار باقی مانده است! امروز و در سال 97، جیب و سفره مردم نسبت به سال 92 که آقای روحانی به منسب ریاست جمهوری رسید، به مراتب کوچکتر شده است... آقای یک خطیب است و خوب حرف میزند اما باید نشان داده شود که موضوع عمل به وعدهها بسیار جدی است. مساله این است که گشایشی در اغلب مشکلات مردم به وجود نیامده است؛ نه در بخش اقتصادی، نه آموزشی نه در بخشهای فرهنگی و نارساییهای اجتماعی و...
www.instagram.com/p/BriMFLXnN5C
www.instagram.com/p/BrcnLKznwHq