متاسفانه مقامات ارشد دولت و دستگاه دیپلماسی در رویکردی خسارت بار، مقابل زیادهخواهی و عهدشکنی آمریکا و اروپا با حسن ظن، اغماض و لاپوشانی و در یک کلام با «دیپلماسی انفعالی» مواجه میشوند.
شهدای ایران: «حسام الدین آشنا» مشاور رئیس جمهور و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری- ۲۶ آذر ۹۷- در همایش «صلح و ثبات در غرب آسیا؛ یک منطقه، یک سرنوشت» در مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه در تهران گفت:
«برجام بعد از خروج آمریکا آسیب دیده و حتی شاید به خاطر عدم پایبندی سایر کشورها بیشتر آسیب ببیند؛ اما هر اتفاقی بیفتد، برجام توانست داغ ننگ تسلیحات هستهای را از پیشانی ایران بردارد».
آشنا در ادامه گفت:
«بعد از خروج آمریکا کسی از آمریکا حمایت نمیکند و کسی دیگر نگران فعالیتهای هستهای ایران نیست و اکنون برجام سرمایهای ارزشمند برای صلح و آرامش در منطقه است».
درخصوص اظهارنظر تأمل برانگیز آقای آشنا اشاره به چند نکته ضروری است که در ادامه به آن میپردازیم.
برجام از اولین روز اجرا در دولت اوباما آسیب دید
آشنا گفته است که برجام بعد از خروج آمریکا آسیب دید. برخلاف این ادعا، برجام از اولین روز اجرا در دی ماه ۹۴ در دولت اوباما آسیب دید. هنوز ۲۴ ساعت از آغاز اجرای تعهدات ۱+۵ ذیل برجام نگذشته بود که وزارت خزانه داری آمریکا با صدور بیانیهای از افزودن نام شرکتها و افراد جدید به فهرست تحریمهای ایران خبر داد.
دولت باراک اوبامای مؤدب! و باهوش! در فاصله دی ماه تا اسفند ۹۴، سیزده تحریم جدید علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کرد که این اقدام نقض صریح برجام بود.
روزنامه «گلف تودی»- اردیبهشت ۹۵- حدود ۴ ماه پس از اجرای برجام در مطلبی نوشته بود:
«ایران روی کاغذ به سیستم سوئیفت- سیستم تراکنشهای مالی جهانی- وصل شده اما در عمل این مهم اتفاق نیفتاده است. تا قبل از برجام نهادها و بانکهای ایرانی با ابداعات خود تحریمهای سوئیفت را از طریق واسطه دور میزدند، اما بعد از اجرای توافق هستهای این کار دشوارتر شده است».
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه، مهر ۹۵ در زمان روی کار بودن دولت اوباما گفت: «۸ ماه پس از اجرای برجام، به خاطر مجازاتهای آمریکا، هیچ یک از بانکهای بزرگ اروپایی کار با ایران را شروع نکرده است».
علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی: تیر ۹۵ در زمان روی کار بودن دولت اوباما گفت: «حداقل از نظر علمی ۴۰ سال استاد دانشگاه هستم، لذا این را میتوانم بگویم.
هماکنون و پس از پیش آمدن قضایای روادید تعداد زیادی از دانشمندان اروپایی که مقداری احتیاط میکنند از آمدن به ایران استنکاف دارند. به قول دانشگاهیها این یعنی وضعیت آنها پیش از برجام بهتر از پس از برجام بوده است».
عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه، مرداد ۹۵ در زمان روی کار بودن دولت اوباما گفت: «تحریمها روی کاغذ برداشته شده است».
علی طیب نیا، وزیر اقتصاد دولت یازدهم، مرداد ۹۵ در زمان روی کار بودن دولت اوباما گفت: «برای ارتباط با بانکهای بزرگ جهانی دچار مشکل هستیم و آنها با ما کار جدی نمیکنند. انتظار ما این بود که بعد از برجام ما بتوانیم با بانکهای بزرگ هم کار کنیم اما به دلایل مختلف ما هنوز نتوانستهایم با این بانکها کار کنیم».
سیف، رئیس سابق بانک مرکزی، فروردین ۹۵ گفت: «برجام، تاکنون "تقریباً هیچ" دستاورد اقتصادی برای تهران در بر نداشته است».
در تیرماه ۹۵ و در سالگرد امضای برجام، نیویورک تایمز در گزارشی نوشت: «ایران با وجود انجام همه تعهدات، به خاطر تداوم تحریمهای آمریکا، هنوز طعم مزایای برجام را نچشیده و اثر مثبت اقتصادی آن را لمس نکرده است».
قانون تحریمی آیسا، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران و قانون محدودیت ویزا همگی در دولت اوباما تصویب و تمدید شد. غارت ۲ میلیارد دلاری اموال ایران را نیز باید به فهرست نقضهای فاحش برجام در دولت اوباما اضافه کرد.
برجام در دولت اوباما بارها لگدمال شد. دولتمردان به این مسئله واقف هستند اما گویا شجاعت اعلام این واقعیت و عذرخواهی از مردم ایران و تغییر رویکرد خسارت آفرین خود در سیاست خارجی را ندارند.
همصدایی اروپا با آمریکا را نمیبینید؟!
حسام الدین آشنا گفته است که «بعد از خروج آمریکا کسی از آمریکا حمایت نمیکند و کسی دیگر نگران فعالیتهای هستهای ایران نیست».
در پاسخ به این ادعا تنها به ۴ اظهارنظر مقامات اروپایی بسنده میکنیم.
«امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه-مهر ۹۷- در مصاحبه با فرانس ۲۴ گفت: «احاطه کردن ایران با یک سیاست الزامآور، همان چیزی است که من همواره بر آن تاکید دارم. برای من راهبرد با ایران بر چهار مبنا است؛ حفظ توافق هستهای، توان مدیریت فعالیت هستهای ایران پس از سال ۲۰۲۵ (پایان برجام)، کنترل فعالیت موشکهای بالستیکی ایران و توان مقابله با نفوذ ایران در منطقه. من هیچگاه دربرابر ایران سادهلوح و زودباور نبودم اختلاف نظر ما با آمریکا بر سر شیوه رفتاری ماست».
«هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان-مهر ۹۷- گفت: «با آمریکا اهداف مشترکی را درقبال ایران دنبال میکنیم. ما فقط از نظر مسیرهایی که دنبال میکنیم با یکدیگر اختلاف داریم».
«فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا-خرداد ۹۷- گفت: «عزم ما برای حفظ توافق هستهای، در راستای منافع آمریکاست».
«موگرینی»-خرداد ۹۷- گفت: «درباره برنامه موشکی ایران اختلافی با آمریکا نداریم».
برجام قرار بود تحریمها را بردارد نه داغ ننگ تسلیحات هستهای را!
آقای آشنا گفته است «برجام توانست داغ ننگ تسلیحات هستهای را از پیشانی ایران بردارد...اکنون برجام سرمایهای ارزشمند برای صلح و آرامش در منطقه است».
متاسفانه دولتمردان به راحتی به شعور مردم توهین میکنند. برجام قرار بود تحریمها را بردارد نه داغ ننگ تسلیحات هستهای را.
روحانی- تیر ۹۴- گفت:
«امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم تمام تحریمها حتی تحریمهای موشکی، تسلیحاتی و اشاعهای به صورتی که در قطعنامه بوده لغو میشود. تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق».
«جان کری» وزیر خارجه اسبق آمریکا- مهر ۹۶- در یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست نوشته بود: «ایران در توافق هستهای (برجام) پیشاپیش همه امتیازاتش را پرداخت کرد».
کری در ادامه این یادداشت نوشت: «آژانس تأیید کرد که ایران ۹۷ درصد از ذخایر اورانیوم خود را نابود، قلب رآکتور اراک را تخریب و غنیسازی اورانیوم در سایت فردو را متوقف کرده است و بیش از ۱۳۰۰۰ سانتریفیوژ را برچیده و برنامهاش را در معرض نظارت شدید قرار داده است».
آقای آشنا! ما در صنعت هستهای بتن ریختیم که داغ ننگ تسلیحات هستهای را از پیشانی ایران برداریم؟!
با این استدلال باید صنعت موشکی را هم بتن ریزی کنیم تا داغ ننگ تسلیحات کشتار جمعی را از پیشانی ایران برداریم! و با این استدلال باید تمام مؤلفههای قدرت ساز در کشور را تعطیل کنیم تا دیگر داغِ چیزی بر پیشانی ایران نباشد!
این استدلال میگوید، هر وقت دشمن به شما اتهام زنی کرد، آن مؤلفه قدرت ساز را گِل بگیرید تا ننگ آن از پیشانی شما پاک شود، به همین راحتی!
آقای آشنا! مگر صنعت صلح آمیز هستهای ایران برای صلح و آرامش در منطقه خطری ایجاد کرده بود که حالا با بتن ریزی در این صنعت می گویید برجام سرمایهای ارزشمند برای صلح و آرامش در منطقه ایجاد کرده است؟! این قبیل اظهارات تأمل برانگیز، تأیید اتهام زنیهای سخیف دشمنان مردم ایران است.
رهبر معظم انقلاب-خرداد ۹۷- در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)به «فشار روانی» به عنوان یکی از محورهای نقشه دشمن اشاره کرده و فرمودند: «دشمن در این بخش از طراحی خود درصدد است نقاط قوت نظام اسلامی و عناصر اقتدار ملی را به نقاط ضعف و چالش برانگیز تبدیل کند تا ملت ایران نسبت به این نقاط قوت بدبین و دلسرد شوند».
ایشان به عنوان نمونه، «پیشرفتهای هستهای» را یکی از نقاط قوت و افتخار فناوری و دانش کشور دانستند و گفتند: «توانایی دانشمندان و متخصصان جوان کشور در تولید اورانیوم غنیشده بیستدرصد، در شرایطی که طرف مقابل انواع شروط و مشکلات را برای تأمین اورانیوم بیستدرصد جهت مصارف پزشکی مطرح کرده بود، نماد قدرت علمی و فناوری و یک نقطه قوت بزرگ ملی است که برای کشور مایه آبرو شد».
حسام الدین آشنا میگوید «برجام آسیب دیده و خواهد دید اما داغ ننگ تسلیحات هستهای را از پیشانی ایران برداشت». پیش از آن نیز محمد جواد ظریف-۱۵ مهر ۹۷- در جلسه علنی مجلس با موضوع بررسی الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم «CFT» گفته بود: «نه بنده و نه رئیس جمهور نمیتوانیم تضمین بدهیم که با پیوستن به این لایحه مشکلات ما حل خواهد شد اما میتوانیم تضمین بدهیم که با پیوستن به این لایحه آمریکا بهانه برای افزایش فشار بر معاملات ما پیدا نخواهد کرد».
این رویکرد خسارت آفرین در سیاست خارجی موجب شد تا علیرغم بتن ریزی در صنعت هستهای، تحریمها در جای خود باقی مانده و حتی زیرساخت گستردهتری نیز پیدا کند و دلار از ۳۰۰۰ تومان تا ۱۸۰۰۰ تومان نیز افزایش یابد. این رویکرد خسارت آفرین موجب شد تا علیرغم اجرای حدود ۹۰ درصدی دستورات FATF توسط دولت روحانی در بیش از دو سال اخیر، نه تنها مبادلات بانکی تسهیل نشده بلکه بهانه گیریهای طرف مقابل بیشتر شود.
وبسایت رادیو فرانسه- مهر ۹۲- در گزارشی نوشته بود: «ارزیابی غرب از دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند. بر پایه این جمعبندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر میکند و در همان حال قیمت فروش را کمتر خواهد کرد»!
متاسفانه مقامات ارشد دولت و دستگاه دیپلماسی در رویکردی خسارت بار، در مقابل زیاده خواهی و عهدشکنی آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن با حسن ظن و اغماض و لاپوشانی و در یک کلام با «دیپلماسی انفعالی» مواجه میشوند. این رویکرد خسارت بار مانند بنزینی است که بر آتش طمع و طلبکاری طرف مقابل ریخته میشود.
منبع:مشرق
«برجام بعد از خروج آمریکا آسیب دیده و حتی شاید به خاطر عدم پایبندی سایر کشورها بیشتر آسیب ببیند؛ اما هر اتفاقی بیفتد، برجام توانست داغ ننگ تسلیحات هستهای را از پیشانی ایران بردارد».
آشنا در ادامه گفت:
«بعد از خروج آمریکا کسی از آمریکا حمایت نمیکند و کسی دیگر نگران فعالیتهای هستهای ایران نیست و اکنون برجام سرمایهای ارزشمند برای صلح و آرامش در منطقه است».
درخصوص اظهارنظر تأمل برانگیز آقای آشنا اشاره به چند نکته ضروری است که در ادامه به آن میپردازیم.
برجام از اولین روز اجرا در دولت اوباما آسیب دید
آشنا گفته است که برجام بعد از خروج آمریکا آسیب دید. برخلاف این ادعا، برجام از اولین روز اجرا در دی ماه ۹۴ در دولت اوباما آسیب دید. هنوز ۲۴ ساعت از آغاز اجرای تعهدات ۱+۵ ذیل برجام نگذشته بود که وزارت خزانه داری آمریکا با صدور بیانیهای از افزودن نام شرکتها و افراد جدید به فهرست تحریمهای ایران خبر داد.
دولت باراک اوبامای مؤدب! و باهوش! در فاصله دی ماه تا اسفند ۹۴، سیزده تحریم جدید علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کرد که این اقدام نقض صریح برجام بود.
روزنامه «گلف تودی»- اردیبهشت ۹۵- حدود ۴ ماه پس از اجرای برجام در مطلبی نوشته بود:
«ایران روی کاغذ به سیستم سوئیفت- سیستم تراکنشهای مالی جهانی- وصل شده اما در عمل این مهم اتفاق نیفتاده است. تا قبل از برجام نهادها و بانکهای ایرانی با ابداعات خود تحریمهای سوئیفت را از طریق واسطه دور میزدند، اما بعد از اجرای توافق هستهای این کار دشوارتر شده است».
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه، مهر ۹۵ در زمان روی کار بودن دولت اوباما گفت: «۸ ماه پس از اجرای برجام، به خاطر مجازاتهای آمریکا، هیچ یک از بانکهای بزرگ اروپایی کار با ایران را شروع نکرده است».
علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی: تیر ۹۵ در زمان روی کار بودن دولت اوباما گفت: «حداقل از نظر علمی ۴۰ سال استاد دانشگاه هستم، لذا این را میتوانم بگویم.
هماکنون و پس از پیش آمدن قضایای روادید تعداد زیادی از دانشمندان اروپایی که مقداری احتیاط میکنند از آمدن به ایران استنکاف دارند. به قول دانشگاهیها این یعنی وضعیت آنها پیش از برجام بهتر از پس از برجام بوده است».
عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه، مرداد ۹۵ در زمان روی کار بودن دولت اوباما گفت: «تحریمها روی کاغذ برداشته شده است».
علی طیب نیا، وزیر اقتصاد دولت یازدهم، مرداد ۹۵ در زمان روی کار بودن دولت اوباما گفت: «برای ارتباط با بانکهای بزرگ جهانی دچار مشکل هستیم و آنها با ما کار جدی نمیکنند. انتظار ما این بود که بعد از برجام ما بتوانیم با بانکهای بزرگ هم کار کنیم اما به دلایل مختلف ما هنوز نتوانستهایم با این بانکها کار کنیم».
سیف، رئیس سابق بانک مرکزی، فروردین ۹۵ گفت: «برجام، تاکنون "تقریباً هیچ" دستاورد اقتصادی برای تهران در بر نداشته است».
در تیرماه ۹۵ و در سالگرد امضای برجام، نیویورک تایمز در گزارشی نوشت: «ایران با وجود انجام همه تعهدات، به خاطر تداوم تحریمهای آمریکا، هنوز طعم مزایای برجام را نچشیده و اثر مثبت اقتصادی آن را لمس نکرده است».
قانون تحریمی آیسا، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران و قانون محدودیت ویزا همگی در دولت اوباما تصویب و تمدید شد. غارت ۲ میلیارد دلاری اموال ایران را نیز باید به فهرست نقضهای فاحش برجام در دولت اوباما اضافه کرد.
برجام در دولت اوباما بارها لگدمال شد. دولتمردان به این مسئله واقف هستند اما گویا شجاعت اعلام این واقعیت و عذرخواهی از مردم ایران و تغییر رویکرد خسارت آفرین خود در سیاست خارجی را ندارند.
همصدایی اروپا با آمریکا را نمیبینید؟!
حسام الدین آشنا گفته است که «بعد از خروج آمریکا کسی از آمریکا حمایت نمیکند و کسی دیگر نگران فعالیتهای هستهای ایران نیست».
در پاسخ به این ادعا تنها به ۴ اظهارنظر مقامات اروپایی بسنده میکنیم.
«امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه-مهر ۹۷- در مصاحبه با فرانس ۲۴ گفت: «احاطه کردن ایران با یک سیاست الزامآور، همان چیزی است که من همواره بر آن تاکید دارم. برای من راهبرد با ایران بر چهار مبنا است؛ حفظ توافق هستهای، توان مدیریت فعالیت هستهای ایران پس از سال ۲۰۲۵ (پایان برجام)، کنترل فعالیت موشکهای بالستیکی ایران و توان مقابله با نفوذ ایران در منطقه. من هیچگاه دربرابر ایران سادهلوح و زودباور نبودم اختلاف نظر ما با آمریکا بر سر شیوه رفتاری ماست».
«هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان-مهر ۹۷- گفت: «با آمریکا اهداف مشترکی را درقبال ایران دنبال میکنیم. ما فقط از نظر مسیرهایی که دنبال میکنیم با یکدیگر اختلاف داریم».
«فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا-خرداد ۹۷- گفت: «عزم ما برای حفظ توافق هستهای، در راستای منافع آمریکاست».
«موگرینی»-خرداد ۹۷- گفت: «درباره برنامه موشکی ایران اختلافی با آمریکا نداریم».
برجام قرار بود تحریمها را بردارد نه داغ ننگ تسلیحات هستهای را!
آقای آشنا گفته است «برجام توانست داغ ننگ تسلیحات هستهای را از پیشانی ایران بردارد...اکنون برجام سرمایهای ارزشمند برای صلح و آرامش در منطقه است».
متاسفانه دولتمردان به راحتی به شعور مردم توهین میکنند. برجام قرار بود تحریمها را بردارد نه داغ ننگ تسلیحات هستهای را.
روحانی- تیر ۹۴- گفت:
«امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم تمام تحریمها حتی تحریمهای موشکی، تسلیحاتی و اشاعهای به صورتی که در قطعنامه بوده لغو میشود. تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق».
«جان کری» وزیر خارجه اسبق آمریکا- مهر ۹۶- در یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست نوشته بود: «ایران در توافق هستهای (برجام) پیشاپیش همه امتیازاتش را پرداخت کرد».
کری در ادامه این یادداشت نوشت: «آژانس تأیید کرد که ایران ۹۷ درصد از ذخایر اورانیوم خود را نابود، قلب رآکتور اراک را تخریب و غنیسازی اورانیوم در سایت فردو را متوقف کرده است و بیش از ۱۳۰۰۰ سانتریفیوژ را برچیده و برنامهاش را در معرض نظارت شدید قرار داده است».
آقای آشنا! ما در صنعت هستهای بتن ریختیم که داغ ننگ تسلیحات هستهای را از پیشانی ایران برداریم؟!
با این استدلال باید صنعت موشکی را هم بتن ریزی کنیم تا داغ ننگ تسلیحات کشتار جمعی را از پیشانی ایران برداریم! و با این استدلال باید تمام مؤلفههای قدرت ساز در کشور را تعطیل کنیم تا دیگر داغِ چیزی بر پیشانی ایران نباشد!
این استدلال میگوید، هر وقت دشمن به شما اتهام زنی کرد، آن مؤلفه قدرت ساز را گِل بگیرید تا ننگ آن از پیشانی شما پاک شود، به همین راحتی!
آقای آشنا! مگر صنعت صلح آمیز هستهای ایران برای صلح و آرامش در منطقه خطری ایجاد کرده بود که حالا با بتن ریزی در این صنعت می گویید برجام سرمایهای ارزشمند برای صلح و آرامش در منطقه ایجاد کرده است؟! این قبیل اظهارات تأمل برانگیز، تأیید اتهام زنیهای سخیف دشمنان مردم ایران است.
رهبر معظم انقلاب-خرداد ۹۷- در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)به «فشار روانی» به عنوان یکی از محورهای نقشه دشمن اشاره کرده و فرمودند: «دشمن در این بخش از طراحی خود درصدد است نقاط قوت نظام اسلامی و عناصر اقتدار ملی را به نقاط ضعف و چالش برانگیز تبدیل کند تا ملت ایران نسبت به این نقاط قوت بدبین و دلسرد شوند».
ایشان به عنوان نمونه، «پیشرفتهای هستهای» را یکی از نقاط قوت و افتخار فناوری و دانش کشور دانستند و گفتند: «توانایی دانشمندان و متخصصان جوان کشور در تولید اورانیوم غنیشده بیستدرصد، در شرایطی که طرف مقابل انواع شروط و مشکلات را برای تأمین اورانیوم بیستدرصد جهت مصارف پزشکی مطرح کرده بود، نماد قدرت علمی و فناوری و یک نقطه قوت بزرگ ملی است که برای کشور مایه آبرو شد».
حسام الدین آشنا میگوید «برجام آسیب دیده و خواهد دید اما داغ ننگ تسلیحات هستهای را از پیشانی ایران برداشت». پیش از آن نیز محمد جواد ظریف-۱۵ مهر ۹۷- در جلسه علنی مجلس با موضوع بررسی الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم «CFT» گفته بود: «نه بنده و نه رئیس جمهور نمیتوانیم تضمین بدهیم که با پیوستن به این لایحه مشکلات ما حل خواهد شد اما میتوانیم تضمین بدهیم که با پیوستن به این لایحه آمریکا بهانه برای افزایش فشار بر معاملات ما پیدا نخواهد کرد».
این رویکرد خسارت آفرین در سیاست خارجی موجب شد تا علیرغم بتن ریزی در صنعت هستهای، تحریمها در جای خود باقی مانده و حتی زیرساخت گستردهتری نیز پیدا کند و دلار از ۳۰۰۰ تومان تا ۱۸۰۰۰ تومان نیز افزایش یابد. این رویکرد خسارت آفرین موجب شد تا علیرغم اجرای حدود ۹۰ درصدی دستورات FATF توسط دولت روحانی در بیش از دو سال اخیر، نه تنها مبادلات بانکی تسهیل نشده بلکه بهانه گیریهای طرف مقابل بیشتر شود.
وبسایت رادیو فرانسه- مهر ۹۲- در گزارشی نوشته بود: «ارزیابی غرب از دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند. بر پایه این جمعبندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر میکند و در همان حال قیمت فروش را کمتر خواهد کرد»!
متاسفانه مقامات ارشد دولت و دستگاه دیپلماسی در رویکردی خسارت بار، در مقابل زیاده خواهی و عهدشکنی آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن با حسن ظن و اغماض و لاپوشانی و در یک کلام با «دیپلماسی انفعالی» مواجه میشوند. این رویکرد خسارت بار مانند بنزینی است که بر آتش طمع و طلبکاری طرف مقابل ریخته میشود.
منبع:مشرق
«ایران نباید به طرح SPV اروپا دل خوش کند. به تدریج عدم توانایی این سازوکار مبادلات مالی، عملا ایران احتیاجی به اروپا نخواهد داشت.»
تاریخ: ۲۷ آذر ۱۳۹۷ - ۲۱:۴۰
این مطلب را سایت «دیپلماسی ایرانی» وابسته به صادق خرازی از قول استاد دانشگاه شهید بهشتی منتشر کرد. دکتر علی بیگدلی در گفتوگو با دیپلماسی ایرانی اظهار داشت: وضعیت فعلی ما در برجام (نه راه پس و نه راه پیش) همان نقشه مد نظر آمریکا در خصوص ایران است. اکنون هم اتحادیه اروپا سعی دارد اصل برجام را برای کنترل ایران، حفظ و به نام سازوکار ویژه، تهران را همچنان متعهد به توافق هستهای کند.
یقینا تداوم بازی برجامی با ایران از جانب قاره سبز در دستور کار خواهد بود. هرچند که حال اتحادیه اروپا برای پیگیری این بازی، چندان مساعد نیست. در این راستا فرانسه اکنون درگیر بحران ناشی از جنبش جلیقهزردها است. انگلستان هم در آستانه خروج از اتحادیه اروپا و مشکلات درون ساختاری خود است. آلمان هم دچار افول قدرت دولت خانم مرکل است؛ ایتالیا، بلژیک، هلند، اسپانیا و دیگر کشورها هم کم و زیاد درگیر مشکلاتی هستند. لذا بازی سیاسی برجامی با ایران از جانب قاره سبز در سایه این مشکلات در سال 2019 ادامه خواهد داشت، هرچند که دشواریهای جدی در سر راه آنها خواهد بود.
بیگدلی افزود: همین مشکلات هم سبب خواهد شد تا اتحادیه اروپا نتواند بر سر قول و قرارهای خود با ایران در خصوص ایجاد سازوکار ویژه مالی متعهد بماند. پس یقینا باز هم وعده و وعده برای ایجاد این سازوکار ویژه مالی، یگانه راه حفظ نیمبند برجام از جانب اتحادیه اروپا است.
وی با اشاره به بهانههایی مانند توان موشکی و دیپلماسی منطقهای ایران گفت: فعلا مهمترین بهانه عدم همکاری اروپا با ایران در مسئله سازوکار ویژه مالی به عدم تصویب لوایح 4 گانه FATF بازمیگردد. اکنون هم مسئله پیوستن اسرائیل به CFT مطرح شده است. لذا من معتقدم که برجام در این شرایط مرده است و هیچ سود و فایدهای برای ما نخواهد داشت.
بیگدلی، در پاسخ این سوال که «شما وعده آغاز به کار سازوکار ویژه مالی را از ژانویه سال 2019 مطابق گفتههای موگرینی در راستای همان تعهدات پوچ میدانید؟»، تصریح کرد: در این مسئله شک نکنید.
وی میافزاید: از دوره ماموریت خانم موگرینی در سمت مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا چیز زیادی باقی نمانده است. لذا او سعی دارد با مواضع دلگرمکننده خود، هم ایران را در برجام نگاه دارد و هم ماهیت توافق هستهای برای جلوگیری از به وجود آمدن بحران و چالشی جدید، حداقل تا پایان دوره ماموریتش را حفظ کند. خانم موگرینی از همان ابتدای طرح سازوکار ویژه مالی تاکنون چندینبار متوالی روزها و ماههایی را برای عملیاتی کردن این طرح عنوان کردند که همگی در حد حرف باقی ماند. در نتیجه وعده ماه ژانویه 2019 هم میتواند در امتداد همان وعدههای پوچ قلمداد شود.
به فرض محال هم در ژانویه سال آتی میلادی این مدل سازوکار ویژه مالی رونمایی شود و شروع به کار کرد، مهم این است که در تقابل با فشارهای آمریکا این مدل تا چه اندازه توان برآورده کردن انتظارات ایران را دارد، به خصوص که هنوز شکل و محتوای این مدل برای کسی به صورت جزیی روشن نیست و تنها یک کلیتی از آن مطرح شده که هر روز هم در حال تغییر است. لذا این مدل که نه ایران و نه اروپا و نه هیچ کشوری در جهان آن را تجربه نکرده، چگونه میتواند شرایط را تغییر دهد؟!
در این راستا هنوز هم هیچ کشوری حاضر به پذیرش ریسک تاسیس این دفتر سازوکار ویژه مالی به دلیل مشکلات و فشارهای آمریکا نشده است. پس در مجموع شرایط برای تحقق وعدههای حمایت عملی اروپا از ایران علیرغم میل و خواسته مثبت اروپا برای تحقق این وعده وجود ندارد.
این را هم اضافه کنم که با اطمینان یافتن از عدم توان اتحادیه اروپا در عملیاتی کردن سازوکار ویژه مالی، عملا روابط سیاسی و دیپلماتیک این اتحادیه با ایران نیز تحتالشعاع قرار خواهد گرفت، چون با از میان رفتن این اطمینان، دیگر اروپا نیازی به ایران ندارد، همانگونه که ایران هم در صورت ناامید شدن از اروپاییها احتیاجی به قاره سبز ندارد.