روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان، نزدیک به محمدرضا عارف، به تازگی مطلبی را با عنوان «نظام قدر نجابت خاتمی را بداند»! که به قلم سردبیر این رسانه نوشته شده، منتشر کرد و در آن به قیاس رئیس منزوی و ممنوعالتصویر دولت اصلاحات با محمود احمدینژاد پرداخت.
به گزارش شهدای ایران،روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان، نزدیک به محمدرضا عارف، به تازگی مطلبی را با عنوان «نظام قدر نجابت خاتمی را بداند»! که به قلم سردبیر این رسانه نوشته شده، منتشر کرد و در آن به قیاس رئیس منزوی و ممنوعالتصویر دولت اصلاحات با محمود احمدینژاد پرداخت.
در بخشی از این یادداشت با اشاره به ثبت نام احمدینژاد در انتخابات آمده است:
«اگر منصفانه بین رفتار سیاسی دو رئیس جمهور سابق یعنی سیدمحمد خاتمی و محمود احمدینژاد مقایسهای صورت بگیرد چه نتیجهای حاصل میشود؟ کدام یک برای نظام هزینه زا بودند؟...نگاهی به روش و منش سیاسی خاتمی و احمدینژاد به خوبی نشان میدهد که خاتمی با حضورش در داخل نظام نه تنها هزینهزا نبوده بلکه باعث ارتقا جایگاه ایران در مجامع بینالمللی شده است.»
این یادداشت همچنین تصریح میکند: در حالیکه سیدمحمد خاتمی هیچگاه رفتار سیاسی تنشزایی به مانند احمدینژاد نداشت و در مقابل رهبری قرار نگرفت ولی اکنون در محدودیتهای فراوانی به سر میبرد اما لب به گلایه نمیگشاید و خود را داخل نظام تعریف میکند اما رفتار حاکمیت با این دو مقام سابق تفاوتهای فراوان دارد. کسی که حضورش تنها و تنها برای نظام تنشزا بوده است اکنون در رأس خبرهای رسانهها قرار دارد اما مواضع خردورز سیدمحمد خاتمی باید در رسانهها سانسور شود. آیا اقدام ساختارشکنانه روز گذشته احمدینژاد (منظور نویسنده ثبت نام در انتخابات است) باعث میشود حاکمیت قدر نجابت آقای خاتمی را بداند؟[۵]
*در اینکه محمود احمدینژاد تحت تأثیر یک حلقه انحرافی است و در چند ماه آخر دولت دهم نیز مرتکب اشتباهاتی شد هیچ شکّی نیست. همانطور که در غلط بودن ثبت نام وی در انتخابات ریاستجمهوری علیرغم توصیه رهبری و گستاخی او در مقابل مدیریت ارشد نظام هم شکی نیست.
اما نکته اینجاست که آقای احمدینژاد هوادارانش را به خیابان فرا نخوانده تا نظام را به آتش بکشند (و حتی اگر این کار را هم بکند اما هوادارانش به دلیل بافتار اعتقادی که دارند از حکم او اطاعت نمیکنند.)
او همچنین در دولت خود «پرورشگاه فتنهگران» را نیز بوجود نیاورد تا دو فتنه بزرگ کوی دانشگاه در سال ۷۸ و فتنه بزرگ سال ۸۸ را مدیریت و تئوریزه کنند و به سمت براندازی نظام گام بردارند.
احمدینژاد در عین حال و علیرغم تمام اشتباهاتش اما از ۲۰ سال قبل جرأت نداشته که بگوید ولایت فقیه «دیکتاتوری مؤمنین» است.
از طرف دیگر، احمدینژاد حق چندانی از عموم مردم ایران بواسطه اخلال در امنیت و آرامش آنها، به آتش کشیدن خانههایشان و مخدوش کردن آرایشان را هم بر گرده ندارد و در گستاخی او علیه توصیه رهبری نظام، لااقل مردم ذیحق نیستند.
خونی هم بر ذمه احمدینژاد نیست و کشتگان و شهدای سال ۸۸ و سال ۷۸ حکما طلبی از احمدینژاد ندارند. چون در سال ۷۸ و فتنه کوی دانشگاه سمت خاصی نداشت و در سال ۸۸ هم از آنجا که برنده علیالاثبات انتخابات بود، نمیتواند نقشی داشته باشد.
او با تمام انحرافاتش همچنین مشهور به زیست مردمی و غیر اشرافی است و اقلاً در این یک گزینه نمره مطلوبی میگیرد.
اکنون آیا رواست کسانی در ستاد اردوگاه جریان خاص، رئیس دولت اصلاحات که به تمام هنرهای پیشگفته! آراسته است، مدیریت آنها را بر عهده داشته و همچنان نیز علیرغم فرمان ولایی رهبر انقلاب اما از عذرخواهی رسمی بابت فتنه سال ۸۸ استنکاف میکند را نجیبتر از احمدینژاد معرفی کنند؟!
البته برادران دوقلو فرق چندانی با هم ندارند...
*مشرق
در بخشی از این یادداشت با اشاره به ثبت نام احمدینژاد در انتخابات آمده است:
«اگر منصفانه بین رفتار سیاسی دو رئیس جمهور سابق یعنی سیدمحمد خاتمی و محمود احمدینژاد مقایسهای صورت بگیرد چه نتیجهای حاصل میشود؟ کدام یک برای نظام هزینه زا بودند؟...نگاهی به روش و منش سیاسی خاتمی و احمدینژاد به خوبی نشان میدهد که خاتمی با حضورش در داخل نظام نه تنها هزینهزا نبوده بلکه باعث ارتقا جایگاه ایران در مجامع بینالمللی شده است.»
این یادداشت همچنین تصریح میکند: در حالیکه سیدمحمد خاتمی هیچگاه رفتار سیاسی تنشزایی به مانند احمدینژاد نداشت و در مقابل رهبری قرار نگرفت ولی اکنون در محدودیتهای فراوانی به سر میبرد اما لب به گلایه نمیگشاید و خود را داخل نظام تعریف میکند اما رفتار حاکمیت با این دو مقام سابق تفاوتهای فراوان دارد. کسی که حضورش تنها و تنها برای نظام تنشزا بوده است اکنون در رأس خبرهای رسانهها قرار دارد اما مواضع خردورز سیدمحمد خاتمی باید در رسانهها سانسور شود. آیا اقدام ساختارشکنانه روز گذشته احمدینژاد (منظور نویسنده ثبت نام در انتخابات است) باعث میشود حاکمیت قدر نجابت آقای خاتمی را بداند؟[۵]
*در اینکه محمود احمدینژاد تحت تأثیر یک حلقه انحرافی است و در چند ماه آخر دولت دهم نیز مرتکب اشتباهاتی شد هیچ شکّی نیست. همانطور که در غلط بودن ثبت نام وی در انتخابات ریاستجمهوری علیرغم توصیه رهبری و گستاخی او در مقابل مدیریت ارشد نظام هم شکی نیست.
اما نکته اینجاست که آقای احمدینژاد هوادارانش را به خیابان فرا نخوانده تا نظام را به آتش بکشند (و حتی اگر این کار را هم بکند اما هوادارانش به دلیل بافتار اعتقادی که دارند از حکم او اطاعت نمیکنند.)
او همچنین در دولت خود «پرورشگاه فتنهگران» را نیز بوجود نیاورد تا دو فتنه بزرگ کوی دانشگاه در سال ۷۸ و فتنه بزرگ سال ۸۸ را مدیریت و تئوریزه کنند و به سمت براندازی نظام گام بردارند.
احمدینژاد در عین حال و علیرغم تمام اشتباهاتش اما از ۲۰ سال قبل جرأت نداشته که بگوید ولایت فقیه «دیکتاتوری مؤمنین» است.
از طرف دیگر، احمدینژاد حق چندانی از عموم مردم ایران بواسطه اخلال در امنیت و آرامش آنها، به آتش کشیدن خانههایشان و مخدوش کردن آرایشان را هم بر گرده ندارد و در گستاخی او علیه توصیه رهبری نظام، لااقل مردم ذیحق نیستند.
خونی هم بر ذمه احمدینژاد نیست و کشتگان و شهدای سال ۸۸ و سال ۷۸ حکما طلبی از احمدینژاد ندارند. چون در سال ۷۸ و فتنه کوی دانشگاه سمت خاصی نداشت و در سال ۸۸ هم از آنجا که برنده علیالاثبات انتخابات بود، نمیتواند نقشی داشته باشد.
او با تمام انحرافاتش همچنین مشهور به زیست مردمی و غیر اشرافی است و اقلاً در این یک گزینه نمره مطلوبی میگیرد.
اکنون آیا رواست کسانی در ستاد اردوگاه جریان خاص، رئیس دولت اصلاحات که به تمام هنرهای پیشگفته! آراسته است، مدیریت آنها را بر عهده داشته و همچنان نیز علیرغم فرمان ولایی رهبر انقلاب اما از عذرخواهی رسمی بابت فتنه سال ۸۸ استنکاف میکند را نجیبتر از احمدینژاد معرفی کنند؟!
البته برادران دوقلو فرق چندانی با هم ندارند...
*مشرق