شهدای ایران shohadayeiran.com

وجه دیگر این مساله کارکردی است. شاید تا ایام منتهی به توافق و حاصل شدن برجام حتی سوء استفاده از کربلا، برای توجیه مذاکره در بخشی از پایگاه اجتماعی دولت کارکرد داشت، اما امروز چطور؟
شهدای ایران:تطبیق‌های تاریخی در سه سال گذشته برای توجیه سیاست‌های دولت، سیر صعودی گرفته است. رسانه‌های جریان «توافق به هرقیمتی» که در جریان مذاکرات برای شکل‌گیری توافق و در دوران پس از آن همه تلاش خود را برای اجرای بی‌قید و شرط توافق و «پذیرفتن سریع» برجام شکل دادند، با انواع مطالبی که منتشر می‌کردند، از تاریخ به عنوان «ابزار» و نه «عبرت» برای پیش بردن اهداف خود استفاده کردند.

درباره مطرح شدن مجدد

  به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران, محمدرضا کردلو, در نقدی پیرامون  اظهارات اخیر محمد سروش محلاتی در دانشگاه علامه طباطبایی درباره قیام امام حسین(ع) که آن را «درس مذاکره» خوانده بود، نوشت: تاریخ را چطور می‌فهمید؟ این مساله مهمی است که حال شما را شکل می‌دهد و تحولات آینده را رقم می‌زند. برای کسی که «تاریخ» را «درست» می‌فهمد پیش‌بینی وقایع آینده سخت نیست.

رفتارهای امروز ما، دارای یک زمینه فکری است که در بستر تاریخ شکل گرفته است. حال ما منفک از گذشته و تاریخ قابل تحلیل نیست. هر پدیده اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را که می‌خواهیم توضیح دهیم، به پیشینه آن اشاره می‌کنیم، در واقع تاریخ را مرور می‌کنیم. این گزاره درباره آینده نیز صدق می‌کند. آینده نیز منفک از حال و گذشته نیست. «تاریخ» آینده را می‌سازد. در واقع این «فهم‌ها از تاریخ» هستند که حال را شکل می‌دهند و آینده را متاثر می‌سازند.

انواع فهم‌ها از وقایع تاریخی، انواع رفتارها را می‌سازند. روانشناسی سیاسی افراد و جامعه‌شناسی تاریخی جوامع مختلف برای تشریح این رویکردها به ما کمک می‌کنند. غالب سیاستمداران از انواع خوانش‌ها از وقایع تاریخی و تطبیق قرائت مورد نظر با یک «تصمیم» یا «اتخاذ یک سیاست» برای رسمیت بخشیدن به تصمیم‌های سیاسی و توجیه‌پذیر کردن آنها استفاده می‌کنند.

این استفاده از «وقایع تاریخی» و در واقع «تحریف وقایع تاریخی» همیشه مورد سوال جوامع قرار نمی‌گیرد، چرا که اتفاقا «حافظه تاریخی» جوامع به علت گستردگی اخبار و تحولات کم است. اما آیا درباره همه وقایع تاریخی این استدلال صدق می‌کند؟ یعنی سیاستمدار «حق» و «توانایی» استفاده از برخی تطبیق‌های سوء تاریخی را دارد؟

این مثال را در نظر بگیرید. قیام عاشورا به عنوان یک اتفاقی که در بستر تاریخی رخ داده است، هر ساله در ذهن مردم مسلمان در اقصی نقاط دنیا مرور می‌شود. قیامی که در واقع یک گفتمان است.

گفتمانی که با دال مرکزی «نفی سازش با سلطه» و «ظلم‌ستیزی» شناخته می‌شود. بر همین اساس مجموعه «دال‌های شناور» نباید خارج از چارچوب دال مرکزی تعریف شوند، چرا که اساسا موضوعیت گفتمان را زیر سوال می‌برند و با مطرح کردن آن «ضد» آن گفتمان را نیز تولید می‌کنند. مثلا اگر گفته شود:«قیام امام حسین(ع) درس مذاکره است» در واقع امری به قیام امام حسین(ع) منسوب شده است که در چارچوب گفتمانی کربلا نه تنها قابل تعریف نیست، بلکه به تولید «پادگفتمان» آن نیز کمک کرده است.

تطبیق‌های تاریخی در 3سال گذشته برای توجیه سیاست‌های دولت، سیر صعودی گرفته است. رسانه‌های جریان «توافق به هرقیمتی» که در جریان مذاکرات برای شکل‌گیری توافق و در دوران پس از آن همه تلاش خود را برای اجرای بی‌قید و شرط توافق و «پذیرفتن سریع» برجام شکل دادند، با انواع مطالبی که منتشر می‌کردند، از تاریخ به عنوان «ابزار» و نه «عبرت» برای پیش بردن اهداف خود استفاده کردند.

تطبیق‌های تاریخی وقایع صدر اسلام با «مذاکرات» از آن جمله بود. تطبیق قیام امام حسین و واقعه کربلا با «مذاکرات»، تطبیق صلح امام حسن(ع) با «مذاکرات» و باقی تطبیق‌ها برای موجه کردن «مذاکرات» تا مطرح کردن «صلح حدیبیه» برای توجیه «بده بستان» با دولت استکباری ایالات متحده آمریکا، گوشه‌ای از سوءاستفاده‌های تاریخی جریانی خاص است که دانسته یا ندانسته با اتخاذ سیاست‌های ماجراجویانه «منافع ملی» را قربانی می‌کند. اگرچه برخی پس از متوجه شدن اشتباه خود از تکرار این تطبیق‌ها پرهیز می‌کنند اما برخی دیگر از مطرح کردن دوباره آن ابایی ندارند.

وجه دیگر این مساله کارکردی است. شاید تا ایام منتهی به توافق و حاصل شدن برجام حتی سوء استفاده از کربلا، برای توجیه مذاکره در بخشی از پایگاه اجتماعی دولت کارکرد داشت، اما امروز چطور؟

در حالی که نزدیک به 9 ماه از اغاز برجام می گذرد و از سیف تا ظریف درباره نتایج اجرای برجام حول "هیچ" جمع شده اند، باز هم می توان از "کربلا" سوء استفاده کرد؟ به نظر می رسد برخی می توانند. صحبتهای سروش محلاتی را در این راستا می توان تحلیل کرد.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار