برچسب: روایت
فیلم سینمایی «زیباتر از زندگی» داستان زندگی شهید علم الهدی و رزمندگانی است که در عملیات نصر حضور داشتند و ...
کد خبر: ۵۲۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۳۰
در اتریش مجروحی به نام شمسالدینی بود که فقط یک چشم داشت. صورتش از بین رفته بود و آن را از استخوان های دنده هایش ترمیم کردند. حتی از گوشتهای بازویش برایش لُپ درست کرده بودند. یک روز او گفت که غذایت خیلی خوب بود. وقتی این حرف را زد انگار دنیا را به من داد
کد خبر: ۵۲۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۳۰
چاپ هفتم کتاب «یاسینی به روایت همسر شهید» با دستخط مقام معظم رهبری از سوی انتشارات « روایت فتح» منتشر شد.
کد خبر: ۵۲۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۲۷
انقلاب به روایت زندانیان سیاسی
وقتی نگهبان در سلول را باز کرد و او وارد سلول ما شد همه به احترام او برخاسته و سلام کردند ولی من همچنان گوشه سلول نشسته بودم. به او بر خورد، با اشاره مرا خواست و گفت بیا برو بیرون.
کد خبر: ۵۲۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۲۷
این بار به سرعت مرا به اتاق «تمشیت» بردند و منوچهری به همه جای بدنم کتک می زد. تا جایی که شلاق به چشم راستم خورد و خون زد بیرون.
کد خبر: ۵۱۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۲۶
خواهر شهید «مرتضی جافَر» میگوید: قبل از آخرین اعزامش به منزلمان آمد و گفت: «شیرین، ببینم پوتینهای من رو هم مثل پوتینهای ابراهیم برق میاندازی؟»، بعد از جانبازی مرتضی خجالت میکشیدم به پاهایم نگاه کنم.
کد خبر: ۵۱۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۲۴
حدیث نادری میگوید: مسیر بابابزرگ فقط صراط مستقیم و حزبشان، حزبالله بود؛ همیشه لباس بسیجی به تن داشت و چفیه روی شانهاش میانداخت، دنبال درجه و مقام هم نبود و میگفت: «مقام و درجه را باید خداوند به انسان بدهد».
کد خبر: ۵۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۳
کتاب « روایت عمار» که به کوشش راضیه رجایی گردآوری شده شامل اشعاری است که پنجاه تن از شاعران توانا، متعهد و انفلابی کشور در حمایت و میثاق با ولایت و رهبری سرودهاند.
کد خبر: ۴۸۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۹
به قول آن جمله معروف، کسی که پشت سیمخاردارهای نفس خود گیر کرده باشد نمیتواند از سیمخاردارهای دشمن عبور کند.
کد خبر: ۴۸۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح گفت: امروز ناوبانان و لنگرهای ثبات این ناو در جزیره فارسی آرام گرفتند و این جزیره قطعهای از کربلا شده که این عزت پرتوی از برکت حضور شهداست.
کد خبر: ۴۷۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۳۰
یکی از بچهها سراسیمه او را در آغوش گرفت و در حالی که اشکهایش بر روی سینه بهنام غرق در خون و نیمه جان سرازیر می شد به سرعت به طرف بیمارستان رسید، بهنام شهید شده بود.
کد خبر: ۴۴۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
جانباز ملا زاده از نگاههای آزار دهنده مردم گلایه میکند و میگوید: شرایطم پنهان بود. نه آن زمان مشکلم را فهمیدند و نه بعدها... هرچند در خود نقصی نمیبینم و حاضرم با همین تن شکسته هم بزرگترین کارها را انجام دهم، اما دردم این بود که فکر کردند از کار در می
کد خبر: ۴۲۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۰۶
خوب كه نگاه كردم دیدم هواپیماهای ناشناس روی باند پایگاه شیرجه می زنند و بمب های خودشان را روی باند میریزند. حیرت زده و عصبانی مانده بودم؛ ناراحتی و عصبانیت از چهره سایر دوستان خلبان نیز می بارید. تصمیم بر این شد همان روز جواب دندان شكنی به دشمن بدهیم.
کد خبر: ۳۸۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۸