برچسب: آقای خامنه ای
روایتی از جلسه «انتخاب رهبری»؛
آیت الله قرشی می گوید: در جلسه انتخاب رهبری، سخن آقای جورکش از خاطرم گذشت که به نقل از حجتالاسلام سراج گفت امام فرمودند:اگر من از دنیا بروم، آقای خامنهای برای رهبری از همه بهتر و اصلح است.
کد خبر: ۱۸۲۹۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۶
مادر شهید «حمدالله جلیلیان» گفت: «حمدالله» علاقه زیادی به امامخمینی (ره) و آقای خامنهای داشت و همیشه میگفت «مادر! خوشا به حال کسی که پشت سر آقای خامنهای نماز میخواند».
کد خبر: ۱۷۰۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۲
رحیم پور ازغدی از دوستان صمیمی آیتالله خامنهای است؛ او میگوید که آیتالله خامنهای به دلیل تسلط به فقه اجتماعی همواره با متحجرین مشکل داشته و تا حدی به معنای واقعی روشنفکر بوده که روشنفکران ایران باید نزد او، شاگردی کنند.
کد خبر: ۱۶۸۴۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۳
در رأی گیری روز ۱۴ خرداد، برخی به دلیل شبهه قانون اساسی که بر اساس آن میبایست رهبر از «مراجع تقلید» میبود و در آن زمان هنوز مرجعیت حضرت آیتالله خامنهای فعلیت نیافته بود، احتیاط کردند؛ ولی حدود چهل روز بعد در رأیگیری دوّم پس از رفراندوم اصلاح قانون اساسی (که شرط مرجعیت حذف شد)، این مسأله هم مرتفع شد و تعداد آرای ایشان خیلی بیشتر از قبل نیز شده بود.
کد خبر: ۱۶۲۵۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲
در خلال حرفهای ایشان با آن شخص مشهدی خیلی برای بنده جالب بود، این بود که وقتی این شخص در وسط حرفهایش گفت: آقا یک سوال اقتصادی هم دارم و هنوز سوالش را مطرح نکرده بود که دیدیم آقای سیستانی در پاسخ به این سوال بدون اینکه سوال این شخص را بشنوند، فرمودند:« این سوال ها را بروید در ایران از آقای خامنهای و آقای مصباح بپرسید.»
کد خبر: ۱۵۷۳۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۱۶
منافقین بعد از ناکامی شورش، تحرکشان را زیرزمینی کردند و به ترورهای کور و هدفمند روی آوردند. این رویکرد متاثر از تحلیل رجوی بود که پیش از ۳۰ خرداد ۶۰ مطرح کرده بود.
کد خبر: ۱۲۱۹۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۰۶
گله کردیم کاش مثل اوایل جنگ، در جبهه حضور پیدا می کرد و باعث دلگرمی بچه ها می شد...
کد خبر: ۹۹۹۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۰
رسیدیم خدمت آقا و گفتیم: الان شما رهبر ما هستید، یک نفر را به عنوان نماینده معرفی کنید تا زیاد مزاحم شما هم نشویم. آقا فرمودند: "نه خیر، مسألة اسرائیل و لبنان مربوط به من است و من خودم مسؤول این مسأله هستم."
کد خبر: ۴۵۴۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۶
راضیه دهقانی گفت: اولین اسم خانواده شهیدی که خوانده شد اسم ما بود. علی از خوشحالی مثل برق پرید و رفت و خودش را انداخت بغل آقا. خیلی هم گریه میکرد. آقا از علی پرسیدند: "اسمت چیست؟" گفت: "سید علی". آقا گفتند: "اسم من هم سید علی است."
کد خبر: ۲۷۳۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۱۵