شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۸۷۷۶۰
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۹
این متن ابهام دارد و با سخنرانی هم حل نمی‌شود. برای این بحث‌ها باید یک گروه دانشمندان دور هم جمع شوند؛ یعنی فقط رئیس سازمان انرژی اتمی کافی نیست. درباره این تحقیق و توسعه و محدودیت‌های آن باید حتماً ۱۰ یا ۲۰ از دانشمندان هسته‌ای ما دور هم جمع شوند و یک پنل تشکیل بدهند و در یک جلسه بنشینند و این متن را بخوانند؛ کاری که آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها می‌کنند. برای اینکه بعداً نسل بعدی را گرفتار نکنیم و بن بست برای نسل بعدی ایجاد نکنیم، باید این کارگروه‌ها ایجاد شود.
شهدای ایران: پدر علم ماهواره ایران که همین چند سال پیش ایران را به یکی از باشگاه‌های بزرگ تولید ماهواره‌های مخابراتی و موشک‌های تحقیقاتی تبدیل کرده بود، حالا نگران تاثیر توافق هسته‌ای بر انگیزه دانشگاهیان برای ادامه فعالیت در این زمینه است؛ نگرانی بزرگی که آن را در چشمان دکتر محمد سلیمانی، وزیر مخابرات سابق و نماینده فعلی مجلس می‌توان دید.

با دکتر سلیمانی در دفترش در آزمایشگاه ساختمان معروف به آنتن در دانشگاه علم و صنعت، درباره تاثیر محتوای برنامه جامع مشترک اقدام بر فعالیت‌های علمی کشور و محدودیت‌هایی که در اثر آن بر دانشگاه اعمال می‌شود، صحبت کردیم. دل پر این استاد دانشگاه ابتدا از تاثیر اقدامات سیاسی دولت در کاهش روند رشد علمی کشور سخن گفت و نهایتا به رد شدن مذاکره کنندگان از خطوط قرمز در توافق هسته‌ای رسید.

به گزارش رجانیوز مشروح گفتگوی رمز عبور با دکتر سلیمانی در ادامه آمده است.

 

رهبر انقلاب در دیدار اخیر با دانشجویان و اساتید دانشگاه، نگرانی مهمی را درباره کاهش رشد علمی کشور مطرح کردند. به نظر شما چه اتفاقاتی در دو سال اخیر افتاد که نهایتا منجر به افت سطح فعالیت‌های علمی کشور در دانشگاه‌ها شد؟

 

در دو سال گذشته فضایی که حاکم شده بر دانشگاه‌ها از بعد علمی و پژوهشی و فرهنگی و آموزشی و... جای نگرانی شدید دارد و الآن با گذشت دو سال هم آمارهایی که ارائه می‌شود در سطح بین المللی و منطقه‌ای و حتی ملی این نگرانی‌ها را باز بیشتر تشدید می‌کند و تأیید می‌کند. عوامل آن هم مشخص است؛ چرا که دانشگاه محل علم و محل سیاست و محل فرهنگ است؛ یعنی در یک دانشگاه ما باید همزمان با رشد علمی رشد فرهنگی و رشد سیاست را داشته باشیم؛ یعنی فهم و درک در واقع جوانان و دانشجویان و از مسائل به هر حال مختلف کشور در صحنه ملی و در صحنه حتی منطقه و جهانی ببریم. یک عبارتی مقام معظم رهبری داشتند چند سال پیش که باید آنقدر دانشجو و جوان باید رشد کند که خدای ناخواسته با یک آبنبات یک وقتی این ور و آن ور نشود. این جزء وظایف دانشگاه هست که نیروی انسانی تربیت کند که در عین عالم بودن از بصیرت‌های لازم هم برخوردار باشد و بتواند مسائل را خوب درک و تحلیل کند و در آن بزنگاه‌ها و در مسائل و جاهایی که ناگهانی با یک بحران و فتنه و هجمه‌ رو به رو می‌شود، بتواند تصمیم صحیح و درستی بگیرد.

 

یکی از عوامل مهم نگران‌کننده و تاثیرگذار بر فضای دانشگاه‌ها، انتصاب‌های وزارت علوم است. در بعضی از دانشگاه‌ها کسانی در مدیریت قرار گرفتند که در آشوب‌های مختلف گذشته دانشگاه‌ها حضور داشتند یا شریک بودند که سند آن نیز موجود است. کسی که در زمان بحران، خودش میدان دار بحران می‌شود و در زمان فتنه خودش فریب می‌خورد، چطور می‌شود انتظار داشت که سکان علم و دانش کشور را به دست این افراد بدهیم تا در مسیر رشد و تعالی پیش ببرد؟! طبیعی است که با عقل و منطق و تجربه جور در نمی‌آید.

 

همچنین افرادی در مدیریت‌ها به کار گرفته شده‌اند که از تنگ نظری بسیار بالایی برخوردار هستند؛ یعنی عرصه را بر اساتید و دانشجویان را بسیار تنگ کرده‌اند. شما اگر نگاه کنید می‌بینید واقعاً عمده اساتید و دانشجویان در اثر این تنگ‌نظری‌ها در یک فشارهای مختلفی هم از نظر معیشتی و هم از نظر آموزشی و پژوهشی رو به رو هستند و یک دلهره مهم را برای آینده علمی خودشان دارند.

 

نکته دیگری که وجود دارد این است که ما در شرایط تحریمی بودیم و قاعدتاً وقتی یک مجموعه‌ای تحریم می‌شود، برای دانشگاه‌ها فرصت است. به دلیل اینکه صنعت دچار تحریم می‌شود و قطعاتی را به آنها نمی‌دهند و یا نرم افزاری به آنها نمی‌دهند و یا اینکه محدودیت ایجاد می‌کنند و اینها چه بخواهند و چه نخواهند رجوع می‌کنند به دانشگاه‌ها؛ یعنی عملاً سیل تقاضا به سمت دانشگاه می‌آید و وقتی این اتفاق افتاد، باید دانشگاه اعم از استاد، دانشجو و مدیریت همه درگیر کار علمی، پژوهشی، تحقیقی، توسعه‌ای و... بشوند ولی متاسفانه ما این رگه‌ها را نمی‌بینیم؛ یعنی شما اگر آمار و اطلاعات را از میزان پروژه‌هایی که به دانشگاه‌ها آمده بگیرید - از میزان مبلغی یعنی کمی و چه از نظر کیفی -می‌بینید باز هم با یک سرازیری رو به رو هستیم.

 


جالب اینجاست که مدیران این مساله را تحلیل می‌کنند و می‌گویند به دلیل تحریم است! در صورتی که این نیست. برای دانشگاه‌ها این تحریم‌ها باید فرصت باشد؛ مثلاً اگر خودروسازی ما با مشکلی رو به رو شود اینها بالاخره به دانشگاه رجوع می‌کنند واگر گمرک ما مشکل پیدا کنند به دانشگاه رجوع می‌کنند و اگر در اقتصاد مشکل ایجاد شود، همه به دانشگاه رجوع می‌کنند و اگر ما در حوزه معیشتی و کشاورزی مشکلی پیدا کنیم طبیعی است که دانشگاه باید حلال این مشکلات باید و طبیعتاً تقاضا بیشتر می‌شود و وقتی که تقاضا بیشتر می‌شود، عرضه هم بیشتر می‌شود اما متاسفانه الان به هیچ عنوان چنین فضایی حاکم نیست. این هم متأسفانه به دلیل همان تنگ نظری‌ها است.

 

مساله مهم دیگر، ایجاد حاشیه برای دانشگاه است. بالاخره دانشگاه مسئولیتش تولید علم و فرهنگ و تولید نقشه‌های راه برای سیاست‌های کشور است ولی عملاً می‌بینیم که یک دانشگاه به دنبال برگزاری کنسرت و... و آوردن آدم‌هایی است که به اسم هنر، دانشجویان را سرگرم کند؛ یعنی به اسم نشاط در دانشگاه‌ها این اقدامات را انجام می‌دهند. در صورتی که ما نشاط علمی می‌خواهیم؛ ما نشاطی می‌خواهیم که جوانان ما بتوانند مسائل کشور را حل کنند. شما هم حتما دیده‌ایدکه یک جوان وقتی یک مسئله را حل می‌کند، چقدر نشاط پیدا می‌کند و چقدر خوشحال می‌شود. حالا شما حساب کنید که یک تیم جوان و دانشگاهی بتوانند یک مشکلی را در جامعه حل کنند؛ می‌بینید که اینها چقدر از نظر روحی و روانی خوشحال می‌شوند و نشاط پیدا می‌کنند و در صحنه‌های جامعه و علم و منطقه و دنیا خودشان را زنده تلقی می‌کنند و می‌بینند. به نظر من مدیریت دانشگاه ما دارند بوق را از سر گشادش می‌زنند و این مسئله متاسفانه در دو سال گذشته اتفاق افتاده است.

 بعدا نگویند که ظریف

در این اوضاع که شما فرمودید، ناگهان وزارت علوم شوک بزرگی همچون بورسیه‌ها را وارد کرد که رهبر انقلاب هم واکنش شدیدی نشان دادند. به نظر شما چرا دولت وارد قضیه بورسیه‌ها شد که هم حاشیه برای خودش درست کرد و هم دانشگاه‌ها را معطل کرد و دانشجویان را بی انگیزه کرد؟

 

به نظر من دولت خصوصاً در بحث آموزش عالی چون ناتوان هست و چون دستش خالی است، به این حواشی می‌پردازد. متاسفانه مدیریت‌ها همه‌اش سیاسی است و نمی‌توانند در زمینه علمی مانور بدهند و حرکت کنند و چون نمی‌توانند سکانداری پیشرفت علمی را به عهده بگیرند، به حاشیه‌ها می‌پردازند. از سوی دیگر، دولت از روزی که شروع به کار کرده، تخریب گذشته را محور کار خودش قرار داده است.

این یک سیاست دقیق است که انتخاب کرده و بارها هم تذکر گرفته است که تخریب کار خوبی نیست. در رابطه با بورسیه‌ها هم به نظر من همین است. یک برنامه‌ای شروع می‌شد برای تخریب گذشتگان و یک همچنین پرونده‌ای مطرح می‌شود و می‌بینیم که در آخر نتیجه به کجا رسید و عملاً معلوم شد که اساسا مشکلی وجود ندارد. ببینید؛ من سال ۶۲ وارد کشور شدم و از سال ۶۲ تا ۷۲ در شورای مرکزی بورس عمدتاً حضور داشتم و از ۷۲ تا ۷۶ هم معاون دانشجویی وزارت علوم بود و رئیس شورای مرکزی بورس بودم. پرونده یک بورسیه‌ای در شورای مرکزی بورس می‌آید و بعد پرونده باز می‌شود و مطرح می‌شود و تمام مطالبش بررسی می‌شود و افرادی که آنجا هستند اختیار دارند و تصمیم می‌گیرند که این آقا بورسیه بشود یا نشود و بعد صورتجلسه می‌کنند و قاعدتاً اگر شخصی برای بورسش، صورتجلسه شورای مرکزی بورس را داشته باشد، حتی اگر پرونده‌ای دارای اشکال باشد دیگر آن اشکال به فرد ربطی ندارد و مدیر مربوطه باید پاسخگو باشد، نه دانشجو. خصوصاً وقتی در بین این بورسیه‌ها تعداد زیادی را می‌بینید که دارای معدل لیسانس و فوق لیسانس بسیار برجسته هستند و عضو بنیاد نخبگان بودند. واقعاً یک ظلم بسیار بزرگی بر نخبگان کشور وارد شد و این ظلم به این سادگی قابل جبران نیست. یک روزی در همین دانشگاه یک خانمی جلوی من را گرفت و گفت من دانشجو هستند و خانواده‌ام خارج بودند و من انگلیسی و فرانسه مسلط هستم. حالا پدر و مادرم منتقل شدند به ایران و من به دانشگاه داخل کشور منتقل شده‌ام. حالا آمدم و شروع به کار کردم و کارهایم انجام شده ولی الآن به من می‌گویند که ۴۰ میلیون تومان بده! من مدارکش را دیدم و دیدم واقعاً جای خوبی تحصیل کرده؛ معدل‌های بالا و نمرات بالا اینجا هم گروه با آن دانشکده مربوطه برایش نامه‌های خوبی نوشته بودند و تأیید کرده بودند که ایشان را پذیرفته بودند. یک بار دیگر هم یک جوان دیگری جلوی من را گرفت؛ مدارکش را دیدم، معدل لیساس بالای ۱۶ و معدل فوق لیسانس بالای ۱۷ و بورسیه شده و به دلیل اینکه یک جایی کار موقت می‌کرده این را از از بورسیه محروم کردند! در این آزمایشگاه ما الآن چندتا دانشجوی دکترا داریم اصلاً در تمام دنیا اینطور هست وقتی کسی وارد دوره دکترا می‌شود، باید کمک معیشتی بگیرد. حالا یا با کار است یا پروژه هست یا کمک استاد است یا بورس است.

 

همه جای دنیا همین است در آمریکا و در اروپا در چین در روسیه یک دانشجوی دکترا پیدا نمی‌کنید که هزینه‌اش را بخواهد فقط خودش بدهد. در آنجا کمک هزینه تحصیلی می‌دهند که البته این کمک هزینه در قبال یک همکاری پژوهشی است یا همکاری آموزشی است یا یک کار دانشجویی است. حالا ما بیاییم کسی را به خاطر کار موقت در یک اداره دیگر از تحصیل محروم کنیم، واقعا ظلم است. البته الآن خود وزارت علوم هم متوجه شده چه اشتباهی انجام شده و آقای وزیر جناب دکتر فرهادی به نظر من متوجه شدند که این پرونده انحرافی بود که آبروی وزارت علوم را برد؛ آبروی دانشگاه‌ها را برد؛ آبروی اساتید را برد و آبروی دانشجویان را برد؛ یعنی واقعاً همه خسارت دیدند با این موضوعی که بیخود و بی‌جهت مطرح شد. اگر هر پرونده‌ای اشکال داشت، می‌توانستند ببرند و در مسیر خودش بررسی کنند؛ نه اینکه این هجمه رسانه‌ای را تشکلی دهند که حتی رئیس جمهور درگیر شود و کل کشور را با یک همچین پروژه‌ای درگیر کنند. قطعا این یک مسئله طراحی شده بود. من بعد از ۳۰ سال کار دردانشگاه متوجه می‌شوم که این مسئله یک مسئله طراحی شده است. به هر حال حادثه تلخی بود برای دانشگاه و همین هم به نظر من در افت علم دارد.

 

یعنی وزارت علوم تلاش می‌کند تا این فتنه بزرگ را جمع کند؟

به نظر من اراده در خود شخص وزیر است  ولی به هر حال آن لایه‌های پایین‌تر چون هنوز تغییری نکرده در این حوزه، مقاومت‌هایی وجود دارد.

 


 

یکی از موارد خاص قطعنامه اخیر شورای امنیت، محدودیت موشکی است. به نظر شما این مساله روی تحقیقات علمی ایران تاثیری می‌گذارد؟ ما مشاهده می‌کنیم که در دولت گذشته ۵ ماهواره رونمایی شد و خیلی فضا، فضای علمی بود که حتی طرف غربی اذعان کرد و آمده بودند که در زمینه علمی همکاری کنند اما در دو سال اخیر خبری نیست.

دو حوزه هست که همه کشورهایی که مراحل علمی را طی کردند و به پیشرفت‌هایی دسترسی پیدا کردند، در این دو حوزه فعالیت‌های بالای علمی و تحقیقاتی داشته‌اند. یکی حوزه هسته‌ای است و یکی حوزه فضایی. در این دو حوزه کشور ما مراحل مختلفی را الحمد لله طی کرده و وارد باشگاه فضایی شد و وارد مرحله تولید چرخه سوخت اتمی شد و در دنیا کشور ایران را به عنوان کشوری که ورود به فضا کرده و صاحب دانش هسته‌ای هست، پذیرفته‌اند. در زمینه ماهواره، ما در حال حاضر در وسط راه هستیم ولی نگرانی من از این است که آیا این مصوبه و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل شامل حال پرتاب ماهواره هم می‌شود یا خیر؟ آقایان مسئول می‌گویند نمی‌شود ولی کسانی که این حرف را می‌زنند، فقط خود مذاکره کنندگان هست.

این بحث، یک بحث تخصصی است و این را به نظر من باید مجموعه وزارت دفاع ما و شورای امنیت ملی و ستاد مشترک به صورت جداگانه دقیقاً بررسی کنند و اعلام نظر کنند؛ یعنی مشخص کنند که «برجام» مشکلی برای این کار ایجاد نمی‌کند بعداً نگویند که اشتباه کردیم؛ بعداً نگویند که آقای ظریف متخصص پرتاب موشک نبود یا هر شخص دیگری! بالاخره این یک کار کارشناسی هست. متن الآن معلوم است و متاسفانه من که مطالب را می‌خواندم، به نظر می‌رسد که محدودیت وجود دارد.

 

وقتی می‌گویند موشکی که قابلیت نصب کلاهک هسته‌ای باشد آیا موشک‌هایی که برای پرتاب ماهواره هست چنین ظرفیت‌هایی دارد؟

بله؛ دو نوع موشک هست. یکی موشک بالستیک است، یکی هم موشکی که از جو خارج می‌شود و ماهواره را می‌برد در چند صد کیلومتر بالاتر قرار می‌دهد. این موشک یک حجم عظیم الجثه هست. ما هیچوقت دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم و اصلاً ما فتوا داریم و تصمیم نظام کاملاً در این زمینه مشخص است ولی بحث این است که دشمن، دشمن غدار و بهانه‌گیر است و دشمنی است که هر روز یک چیزی را علیه کشور ما علم می‌کند و ما هم باید حواسمان جمع باشد. چون الآن می‌خواهیم برویم امضاء بدهیم. تا امضاء ندادیم می‌توانیم بگوییم که سیاست شما ظالمانه است و تصمیمات شما سیاسی است و علیه منفعت ملی ما است ولی وقتی که امضاء دادیم دیگر نمی‌شود برگشت و این مسئله جزء ابهامات اصلی در این حوزه است.

 

شما به عنوان متخصص وقتی متن را خواندید می‌گویید که این می‌تواند بهانه‌ساز باشد؟

به نظر من بله می‌تواند. مگر اینکه الآن این سه بخشی که عرض کردم وزارت دفاع، ستاد مشترک و شورای عالی امنیت ملی واقعاً کارشناسی دقیق انجام بدهند و راهکار را ببینند و تضمین به ملت بدهند که راه توسعه فضایی ما بسته نیست؛ ما می‌توانیم پرتاب موشک فضایی را داشته باشیم؛ پرتاب ماهواره را می‌توانیم داشته باشیم و در هر عمقی از فضا می‌توانیم نفوذ کنیم.

 

اصلاً دولت در این دو سال دنبال این مسئله بوده است؟ چون یک دفعه خیلی اوج خوبی در بحث ماهواره داشتیم و بعد یک دفعه ساکت شد. آیا کاری در حال انجام هست؟

کار که دارد می‌شود الحمد لله. البته در این دولت مقداری با رکود رو به رو شده است. ما در کشورمان متأسفانه هنوز یک مقداری ضعف داریم؛ یعنی دولت‌ها که عوض شوند می‌خواهند سیاسی فضایی و هسته‌ای ما را خود دولت تصمیم بگیرد واین یک اشکال اساسی است که باید اصلاح شود. این دو موضوع باید سیاست نظام باشد و هر دولتی که می‌آید باید متعهد به این دو مقوله حتماً باشد و حمایت کند و توسعه بدهد.

 

پس ما می‌توانیم دعا کنیم که محرومیت فضایی نداشته باشیم؟

فقط دعا نیست؛ باید اقدام هم بکنیم.

 

وقتی قطعنامه شورای امنیت تصویب شده، چه اقدامی می‌شود کرد؟

بالاخره ما باید مطالعاتمان را بکنیم و باید روشنگری کنیم و کشور ابهامات را در بیاورد و بشیند با طرف مقابل صحبت کند که این بخش فضایی ما شامل حال این نمی‌شود و به صورت روشن سیاست‌هایش را اعلام کند. باید واکنش روشن و یکپارچه و شفافی داشته باشیم که این برجام ربطی به برنامه فضایی ایران ندارد و هیچ محدودیتی برای پرتاب ماهواره ایجاد نمی‌کند. متاسفانه تا الآن این مسئله هنوز از طرف وزارت امور خارجه به ما اعلام نشده است؛ در صورتی که جزو مطالبات اصلی ما بوده است.

 

در زمینه تحقیق و توسعه هم بعضی از کارشناسان معتقدند که این عرصه هم محدود شده و هم از خط قرمزها رد شده است. این مساله هم می‌تواند در فضای دانشگاه‌ها یک نا امیدی ایجاد کند و دست دانشمندان ما را ببندد؟

ببینید؛ کشوری می‌تواند رشد علمی داشته باشد که در علوم پایه خوب رشد کند. رشد صنعتی یک مقدار زیادی منوط به رشد در علوم پایه است و علوم پایه یعنی فیزیک، ریاضی و شیمی. مثلا هسته‌ای عمدتاً علوم پایه است. درست است مهندسی مکانیک دارد و متالورژی دارد ولی اساس و بنیادش در علوم پایه است که به حمد الله در این قضیه کشور ما واقعاً پیشرفت کرده و دانشمندان بزرگ و جوان و متعدد کمی و کیفی خوبی دارد. خب؛ اگر شما تحقیق و توسعه را محدود کردید طبیعتاً بر روی فعالیت‌های علمی شما اثر می‌گذارد. ما نباید به یک عدد یا یک نسل از سانترفیوژ محدود شویم؛ این واقعا ناامید کننده است.

 

تحقیق و توسعه ما باید آزاد باشد تا به یک مدل محدود نشویم. ما آزاد باشیم روی هر زمینه‌ای که می‌توانیم، فکر کنیم و تحقیقات کنیم و توسعه بدهیم و ایجاد کنیم. خود تحقیق و توسعه باید مفاهیم خاص خود را داشته باشد؛ نه اینکه یک عدد سانتریفیوژ را بگوییم می‌شود تحقیق کنیم! توسعه این است که بتوانیم زنجیره را تشکیل بدهیم و بتوانیم از آن تولید بگیریم. دانشگاه‌ها نباید هیچ محدودیتی در فعالیت هسته‌ای و... برایشان ایجاد شود.

 

این ابهامات باید رفع شود. شما اگر متن را بخوانید، محدودیت‌هایی که در تحقیق و توسعه وجود دارد بسیار سنگین و سخت است و در حد پژوهش کاهش پیدا کرده؛ یعنی بخش توسعه‌ای‌اش بسیار بسیار ضعیف است و حتی محل‌های آن نیز معلوم نیست که محدودیت داشته باشد یا خیر. آیا مثلاً در دانشگاه‌ها امکان تحقیق و توسعه وجود دارد یا خیر؟ تا الآن اینطور بوده که نخبگان می‌آمدند سراغ این پروژه‌ها. اکنون هم ما باید این بستر را مهیا کنیم و از نخبگانمان محافظت کنیم. اگر قرار باشد تمام اطلاعات در اختیار بیگانگان قرار بگیرد، چه انتظاری وجود دارد که نخبگان بیایند در این حوزه فعالیت کنند؟! بالاخره هر انسانی برای خودش ملاحظات خاصی دارد؛ خصوصاً با این ترورهایی که انجام شد و شهدایی که دادیم. در تحقیق و توسعه آیا ما واقعاً می‌توانیم روی غنی‌سازی با لیزر کار بکنیم یا خیر؟ تا الآن که می‌توانستیم اما از این به بعد را نمی‌دانیم! بالاخره کشور ما در لیزر پیشرفت کرده و یکی از زمینه‌هایی است که دستاوردهای خوبی داریم. اینها سئوالات مشخصی است.این متن ابهام دارد و با سخنرانی هم حل نمی‌شود. برای این بحث‌ها باید یک گروه دانشمندان دور هم جمع شوند؛ یعنی فقط رئیس سازمان انرژی اتمی کافی نیست. درباره این تحقیق و توسعه و محدودیت‌های آن باید حتماً ۱۰ یا ۲۰ از دانشمندان هسته‌ای ما دور هم جمع شوند و یک پنل تشکیل بدهند و در یک جلسه بنشینند و این متن را بخوانند؛ کاری که آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها می‌کنند. برای اینکه بعداً نسل بعدی را گرفتار نکنیم و بن بست برای نسل بعدی ایجاد نکنیم، باید این کارگروه‌ها ایجاد شود.

 

یک سری موارد هستند که شما اعلام کردید خط قرمزها در توافق رد شده است. آیا در مورد تحقیق و توسعه هم این اتفاق افتاده است؟

ج: بله، سوال دیگرمان این است که الآن دوستانمان در وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی به جای اینکه سخنرانی کنند، بیایند بگویند که متن لوزان این بود و متن وین این است و این دو باهم دیگر مقایسه شوند و ببینند که کجاها خطوط قرمز را توانستند حفظ کنند و کجاها را نتوانستند حفظ کنند. اولین کار این است که خود وزارت امورخارجه این سوال را جواب بدهد که مقام معظم رهبری به شما فرمودند و این ۷ مورد را خطوط قرمز مطرح کردند. آیا توانستید آنها را عملی کنید؟ متاسفانه در متنی که اکنون منتشر شده، معلوم است این کار را انجام نداده‌اند و خطوط قرمز رعایت نشده است. یکی از مسائلی که مقام معظم رهبری مطرح کردند، عدم محدودیت‌های بلندمدت بود ولی اکنون در متن محدودیت‌های ۸ ساله، ۱۰ ساله، ۱۲ ساله و ۲۵ ساله داریم؛ یعنی اینطور نیست که یک توافق کردیم و تمام شد و رفت! ما با این توافق درگیریم تا ۲۵ سال دیگر؛ تازه اگر دبه نکنند! وقتی متن را می‌خوانیم می‌بینیم که بعضی‌ها بعد از ۲۵ سال هم تمام نمی‌شود و بعضی‌ها مادام العمر است. اینها را باید مردم بدانند. بعضی‌ها طوری این توافق را مطرح می‌کنند که انگار گل و بلبل است! البته مردم فهیم هستند و ‌فهمیدند که خبری نیست. دیدید که یک عده می‌خواستند جشن راه بیاندازند ولی استقبالی صورت نگرفت؛ یعنی مردم متوجه هستند که این یک فتح الفتوح نیست.

 

یکی دیگر از خط قرمزها، محدودیت در تحقیق و توسعه بود و ایشان فرمودند که ما محدودیت تحقیق و توسعه را قبول نداریم. حالا متن را که می‌خوانیم می‌بینیم با لوزان فرقی ندارد. البته جای گله وجود دارد که هنوز همین متن هم به مجلس داده نشده است! آن روز که آقای ظریف به مجلس آمد، متنی را به نمایندگان دادند ولی بعدش گفتند اشکال دارد. دوباره پس گرفتند و حالا رفتند بیاورند ولی هنوز نیاورند! هنوز در اختیار نمایندگان یک متن رسمی قرار نگرفته و ما از اینور و آنور داریم اطلاعات می‌گیریم! شما الآن کنگره آمریکا را ببینید؛ هر روز جلسه دارد و هر روز بحث دارد اما مجلس ما اصلاً درگیر نیست! این جزو گله‌های اساسی هست که هم از رئیس مجلس و هم از رئیس دولت  داریم.

مساله بعدی، موضوع مهم تحریم‌هاست. ببینید؛ تحریم‌هایی که علیه ایران اعمال شده خیلی گسترده و فراوان است اما از همه اینها فقط دو یا سه تحریم اساسی است که تاثیر جدی در فضای اقتصاد کشور می‌گذارد. دولت باید وضعیت این تحریم‌ها را به مردم اعلام کند. نه اینکه مثلاً یک آقایی در لیست تحریم است؛ حالا بردارند یا بر ندارند مهم نیست. این آقا در ایران است و تا حالا خارج نرفته و و نمی‌خواهد هم برود! مهمترین تحریم‌های ما تحریم بانکی است. الان ابهام جدی وجود دارد یعنی متن را که می‌خوانیم مشخص است به احتمال ۹۹ درصد سوئیفت که یک عملیات بانکی است در ۸ سال اول هنوز تحریم است و برداشته نمی‌شود! شما یادتان هست همان چند میلیارد پولی که دو سال پیش بعد از ژنو آزاد شد هم معلوم نیست که وارد کشور شد یا نشد؛ چون گیر بانکی داشت.

تحریم نفتی هم همینطور است. وزیر نفت و چند نفر کارشناس باید با هم رسماً اعلام کنند که این متن، ما را به مقصود می‌رساند. متاسفانه الآن فقط وزیر امور خارجه صحبت می‌کند و بعد می‌گوید من متخصص نبودم! واقعاً هم متخصص نیست و نمی‌داند. باید حتماً صاحب نظران و آدم‌های با تجربه که این مسیر تحریم را مسلط هستند و گره‌ها را باید بگویند که این قابل قبول است یا نیست.

 

البته به جای توضیح علمی و تخصصی هم مشغول برگزاری جشن هستند!

متاسفانه همینطور است. ما گله‌مان از صداوسیما هم هست. باید به کارشناسان فضا را بدهند و مردم را متوجه کنند که چه چیزی دارد امضا شود. این بهترین کار است که مردم ما بدانند؛ حالا خوب و بد یک بحث است ولی مردم باید بدانند که آیا یک چیز خوبی دارد امضاء می‌شود یا اینکه یک چیز بدی دارد امضاء می‌شود. مثل لوزان که مناظراتی گذاشته شده الآن هم باید همین کار را بکنند ولی متاسفانه نمی‌دان چرا الآن فضا بسته است و نمی‌گذارند کسی صحبت کند. به مراتب بدتر از این، در مجلس هم همینطور است! یعنی محدودیت‌هایی ایجاد شده و نمی‌گذارند مجلس به وظیفه قانونی خودش عمل کند. این محدودیت‌ها اصلاً به نفع کشور نیست.

 

مثلا مردم باید بدانند که یک خط قرمز دیگر که زیر پا گذاشته شده، مساله منوط شدن لغو تحریم‌ها به انجام تعهدات ایران است. مقام معظم رهبری فرمودند که لغو تحریم‌ها نباید به اجرای تعهدات ایران منوط گردد اما این الآن متن را که می‌خوانیم می‌بینیم ایران همه تعهداتش را باید انجام بدهد و بعد آژانس تایید کند و بعد تحریم را بردارند! این یعنی بدترین اتفاق ممکن! این نگرانی بسیار مهم وجود دارد آیا زمانی که شما اراک را از بین بردید، دیگر قابل بازگشت هست؟ واقعاً نیست. اگر پیچ و مهره‌های این زنجیره‌های سانترفیوژهای به هم بسته را باز کردید و گذاشتید توی انبار، دوباره در کوتاه مدت دوباره می‌توانید اینها را سر هم کنید و راه بیاندازید؟ چند سال طول می‌کشد؟ چه مدت طول می‌کشد؟ اینها باید به مردم گفته شود ولی متاسفانه الآن گفته نمی‌شود.

 

یکی از مسائل مهم هم اصل اعتماد به خود آژانس است. الآن ببینید چه مشکلی ایجاد شده درباره راستی آزمایی اقدامات طرف مقابل. تازه ما تا به حال فقط با آژانس انرژی اتمی روبرو بودیم ولی حالا یک قوز بالا قوز دیگری به وجود آمده به اسم کمیسیون مشترک.

 

لطفا درباره کمیسیون مشترک بیشتر توضیح دهید.

در توافق جدید، علاوه بر اینکه آژانس نظارت می‌کند و مسائل فنی ایران را مدیریت می‌کند و همه فعالیت‌های سابق را حتی بیشتر از قبل دنبال می‌کند، یک کمیسیون مشترک هم ایجاد شده که نظر نهایی را این کمیته باید بدهد؛ یعنی ممکن است آژانس فعالیت‌های ایران را تاییدبکند ولی کمیسیون مشترک تایید نکند! خود این موضوع یک معضل بسیار بزرگ است! کمیسیون مشترک متشکل از ۸ عضو می‌باشد؛ آلمان، فرانسه، انگلیس، اتحادیه اروپا و آمریکا به همراه روسیه و چین و ایران. در این ۸ عضو، ایران فقط یک رأی دارد! خب آلمان و فرانسه و انگلیس و اتحادیه اروپا و آمریکا همیشه با هم هستند و منافعشان با هم و علیه ایران هستند.

وقتی متن را می‌خوانیم می‌بینیم که اختیارات این کمیسیون بسیار زیاد و بالاست. نظارت بر اجرا با این کمیسیون است؛ تصویب خریدها با این کمیسیون است؛ یعنی حتی تکنولوژی و فناوری و نوع تکنولوژی که شما می‌خواهید در هسته‌ای انتخاب کنید هم باید این کمیسیون بررسی وتصویب کند! حتی تحقیق و توسعه را باید تصویب کند. حالا این کمیسیون نقش داوری و نظارت بر اجرا را هم داردغ یعنی هر کدام از اعضا شکایتی داشته باشد، می‌برند در آن کمیسیون. از همین الان هم معلوم است که نتیجه کمیسیون همیشه به نفع آمریکا و غرب است؛ اصلاً شکی در آن وجود ندارد که همیشه در این کمیسیون ایران محکوم است. برای همین معتقدیم که این کمیسیون یکی از نقاط ضعف و اساسی و بزرگ برجام است.

 

حالا مجلس در برابر این رد شدن از خطوط قرمز چکار می‌خواهد بکند؟

به نظر می‌رسد اراده قوی وجود دارد که این متن در مجلس باز نشود تا نمایندگان مجلس دور زده شوند! یک گروهی هستند که دنبال یک همچین چیزی هستند و دولت هم بدش نمی‌آید. دلیلش هم این است که اگر این متن در مجلس باز شود، جزئیاتش به سمع و نظر مردم می‌رسد و مردم متوجه اشکالات اساسی این برنامه می‌شوند؛ برنامه‌ای که در درازمدت حتی نسل‌های بعدی را نیز با مشکل رو به رو می‌کند. در این زمینه رئیس مجلس خیلی قدرت دارد و نقش مهمی ایفا می‌کند که بالاخره می‌خواهد جایگاه و شان مجلس حفظ شود یا خیر. امیدواریم این اتفاق نیفتد و نمایندگان مردم در جریان جزئیات توافق قرار بگیرند.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار