شهدای ایران shohadayeiran.com

اسرائیل می‌تواند به عنوان یک رژیم شیطان صفت ویرانگر که تمام افتخارش نابودی و کشتار انسان‌هاست، بر خود ببالد؛ چرا که پرونده عملیات آن در منطقه نشان می‌دهد شایستگی دریافت جوایز متعدد در عرصه‌های تخریب مقدسات دینی و تاریخی، جنایت علیه شهروندان بی‌گناه، محروم کردن یک ملت از نیازهای اصلی خود و حتی ممانعت از کفن و دفن شهدا یا مداوای مجروحان را دارد.
به گزارش شهدای ایران،  علاوه بر این، رژیم صهیونیستی حق دارد به این مساله افتخار کند که بخوبی شرایط نظامی، سیاسی و اقتصادی را فراهم کرده بود تا قربانی خود را یکه و تنها گیر بیاورد و حتی به هم پیمانان خود وعده داده بود پیروزی راحت و فوری کسب و مخالفان خود را قلع و قمع خواهد کرد.

سکوت اعراب

در این میان، کشورهای عربی و اسلامی در برابر صحنه های کشتار و تخریب سکوت اختیار کردند و اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی کوچک ترین حمایتی از قربانیان این کشتارها و تخریب ها نکردند. طرف های عربی و اسلامی نتوانستند راهی برای ارسال کمک های خود به غزه و مقاومت فلسطین پیدا کنند. با وجود این، مقاومت فلسطین با وجود محاصره و محکومیت مقاومت در دادگاه های برخی کشورهای عربی 51 روز در برابر این تجاوزات ایستادگی کرد و در نهایت به پیروزی بزرگی دست یافت که به نظر می رسد، خداوند از طریق آن سعی در نشان دادن معجزه خود در دوران جاهلیت معاصر داشت.

اسرائیل امید زیادی به شکست مقاومت داشت و بر خیانت فلسطینیان به مقاومت دل بسته بود، اما در بحبوحه این جنگ خائنان در میدان های عمومی به دار آویخته شدند تا عبرتی برای دیگران باشند.

از سوی دیگر، اسرائیل فکر می کرد این جنگ باعث بروز اختلاف میان گروه های فلسطینی و درگیری میان دو جنبش فتح و حماس خواهد شد، اما وحدت کلمه و اتخاذ موضع یکپارچه از سوی گروه های فلسطینی هیچ راهی برای به ثمر نشستن توطئه ها و عقب نشینی برخی طرف های فلسطینی باقی نگذاشت. این رژیم فکر می کرد ملت فلسطین با مشاهده حملات و بمباران های ارتش صهیونیستی دچار ترس و هراس خواهد شد، اما این ملت بر تداوم بقا در سرزمین خود و شهادت در آنجا تاکید کرد. در این جنگ آرزوی رسانه های مصری و برخی سیاستمداران این کشور که به حمایت از رژیم صهیونیستی پرداختند، بر باد رفت و امید طرف های عربی برای نابودی مقاومت و تضعیف و شکست خوردن آن به یاس تبدیل شد و مقاومت توانست ارتشی را که زمانی ارتش های بزرگ عربی را شکست داده بود، در مقابل خود به زانو درآورد. این پیروزی در حالی رقم خورد که برخی طرف ها در مصر، سلاح مقاومت را غیرقانونی اعلام و انتقال سلاح به مقاومت را قاچاق توصیف می کردند، اما در مقابل، همکاری های لازم برای انتقال انواع تسلیحات و جنگ افزارها به ارتش عبری را انجام می دادند. این جنگ همچنین امیدهای غرب به پیروزی اسرائیل را بر باد داد و حتی حساب و کتاب های صهیونیست های عرب و طرف های مسلمان عاجز و مستاصل، برای پیروزی ارتش عبری بر مقاومت فلسطین و اشغال مجدد باریکه غزه به منظور تحویل مجدد آن به مزدوران این رژیم را بر هم زد و در واقع، مقاومت فلسطین اعتبار انقلاب های عربی را که از سوی مزدوران رژیم صهیونیستی از بین رفته بود و کاخ سفید با راه اندازی انقلاب های معکوس در این کشورها سعی در تامین منافع رژیم دست پرورده خود داشت، به آنها بازگرداند.

امیدهای یهودیان به ارتش ویرانگر خود که رژیم شان بر حول محور آن شکل گرفته و هر چقدر این ارتش دست به جنایت های بیشتری می زند، آنها احساس آرامش خاطر بیشتری می کنند، بر باد رفت و امروز بار دیگر لرزه بر اندام ارتش عبری افتاد. نخستین لرزه بر اندام این ارتش در جریان جنگ اکتبر افتاده بود که رژیم صهیونیستی پس از دریافت ضربات سنگین از قهرمانان اکتبر دست به توطئه علیه آنها در جریان توافق کمپ دیوید زده بود. دومین شکست این ارتش در قالب پیروزی مقاومت لبنان در جنوب این کشور سال 2000 و سومین شکست آن سال 2006 و در جنگ با مقاومت لبنان رقم خورد که معادلات و موازنه قدرت در منازعه عربی ـ صهیونیستی را بر هم زد.

سوءاستفاده رژیم صهیونیستی

رژیم صهیونیستی با استفاده از فرصت طلایی ناشی از سرگرم بودن مقاومت لبنان در سوریه به منظور مقابله با توطئه همپیمانان عرب این رژیم دست به تجاوز علیه غزه زد و رئیس سابق این رژیم با اشاره به همین مساله اظهار کرد که اسرائیل برای اولین بار با همکاری و همدستی هم پیمانان عرب خود به غزه حمله می کند. تزیپی لیونی، وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی نیز که به داشتن روابط دوستانه و فراتر از آن با مقامات عربی شهره است، اظهارات مشابهی را بیان کرد که پرده از نقشه اصلی برمی داشت.

اما همان طور که امیدهای طرف های متعدد بر باد رفت، جنگ غزه نقاب از چهره طرف های متعدد نیز برداشت. به جرأت می توانم بگویم عرب ها نه تنها خدمتی به مساله فلسطین نکرده اند، بلکه عامل اصلی به تاخیر افتادن حل این مساله و بروز اختلاف در داخل فلسطین بوده اند و شمار زیادی از سران عرب با استفاده از همین مشروعیت مساله فلسطین به قدرت رسیده اند و حتی حکومت های نظامی در جهان عرب در توجیه ظلم و ستم ها و جنگ خود علیه دموکراسی اعلام می کنند هدفشان آماده سازی سریع تر شرایط و زمینه های نظامی برای آزادسازی فلسطین است.

در همین ارتباط اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نیست که صدام حسین دیکتاتور سابق عراق در توجیه تهاجم خود به کویت اعلام کرده بود این تجاوز در جهت زمینه سازی برای آزادی قدس صورت می گیرد؛ گویی که راه قدس از کویت می گذشت!

بارها بر این مساله تاکید شده که باید حساب مساله اسرائیل را از تمام مسائل دیگر جدا کرد. پروژه صهیونیستی و مقاومت در برابر آن یا حمایت مستقیم و غیرمستقیم از این پروژه یک معیار و میدان امتحان است. کشورهای عربی و غیرعربی که با جنگ های خود، زمینه تقویت رژیم صهیونیستی را فراهم آورده یا محور مقاومت را به مسائل حاشیه ای سرگرم کرده اند، در خدمت این رژیم بوده اند و حتی کشورهایی که در منازعه نابرابر میان رژیم صهیونیستی به عنوان قدرتمندترین طرف در منطقه و از سوی دیگر مقاومت فلسطین در غزه، موضع بی طرفی اتخاذ کرده اند، از این مساله مستثنا نیستند، اما پیروزی غزه به معنای پایان منازعه نیست و رژیم صهیونیستی در سایه شکست در تحقق اهداف خود در غزه هرگز آرام نخواهد نشست.

از سوی دیگر، جامعه بین المللی باید به رژیم صهیونیستی تفهیم کند اقدامات آن مخالف بشریت است و تبعات سیاسی و کیفری دارد. لغو محاصره غزه، بازگشایی گذرگاه ها و بازسازی این منطقه نیز ازجمله نیازهای ضروری این مرحله است و علاوه بر این، مصر باید ضمن بازگشت به جایگاه اصلی خود در زمینه حفظ امنیت ملی اش، این مساله را مدنظر قرار دهد که اختلافات سیاسی مساله ای گذراست و منافع قومیتی این کشور ایجاب می کند از همسایگان فلسطینی خود حمایت کرده و در مقابل، رژیم صهیونیستی را که دشمن و تهدید واقعی علیه امنیت قاهره است، تضعیف کند.

جبران کوتاهی

هنوز راه بازگشت طرف های عربی که به خودشان جفا کرده اند، باز است و همه باید توجه داشته باشند مساله کنونی، صلح و سازش با رژیم صهیونیستی نیست، بلکه نابودی این رژیم و متوقف کردن پروژه های شهرک سازی است. در همین ارتباط باید تمام فلسطینی ها برای بازپس گیری سرزمین خود به پا خیزند و گروه های اسلامی نیز این مساله را مدنظر قرار دهند که سرگرم شدن آنها به مسائل حاشیه ای و بی فایده باعث از دست رفتن قدس خواهد شد.

بی شک پیروزی مقاومت فلسطین در غزه به معنای رفع خطر رژیم صهیونیستی و متوقف شدن توطئه های طراحی شده علیه فلسطین نیست، بلکه باعث پافشاری بیشتر این رژیم بر طرح اولیه خود مبنی بر لزوم نابودی مقاومت و مقابله با انتقال سلاح برای گروه های مقاومت خواهد شد.

رژیم صهیونیستی در مرحله آتی مانور زیادی روی این مساله خواهد داد که حضور مقاومت در غزه بزرگ ترین تهدید برای امنیت این رژیم به شمار می رود؛ بویژه نخست وزیر این رژیم به صهیونیست ها وعده برقراری کامل امنیت را داده و از سوی دیگر حتی اگر موشک های مقاومت هیچ خطری را متوجه صهیونیست ها نکند، آنها اهتمام و توجه ویژه به حفظ جان خود دارند و در عین حال، خود را دزد و سارقانی می دانند که دیر یا زود باید سرزمین فلسطین را ترک کنند.

رژیم صهیونیستی به این واقعیت پی برده که ملت قهرمان فلسطین شایستگی بیشتری نسبت به اشغالگران سرزمین فلسطین برای زندگی در آن دارند و اگر این رژیم با تمام توان خود و بدون استمداد از طرف های خارجی درصدد جنگ علیه مقاومت فلسطین ـ که عوامل منفی متعدد روی آن تاثیر گذاشته اند ـ برآید، مقاومت بار دیگر اسطوره ارتش شکست ناپذیر صهیونیستی را در هم می شکند، اما هنوز وقت آن فرا نرسیده که صهیونیست ها به ناکارآمدی ارتش عبری برای تامین امنیت و محافظت جان خود پی ببرند.

رسانه های صهیونیستی همواره سعی کرده اند جوانان فلسطینی را در وضعی به تصویر بکشند که سعی در منفجر کردن خود در یک کلوب شبانه لهو و لعب دارند و این گونه وانمود کنند جوان فلسطینی ذاتا مخرب است.

البته این روایت آنها کاملا برعکس است؛ چرا که جوان فلسطینی که سرزمین و کرامت و زندگی اش به منظور برخورداری جوان یهودی از رفاه و آسایش مصادره شده، فدای جان را در قبال انتقامگیری از اشغالگران سرزمین خود ناچیز می داند و این چیزی است که در جریان حمله زمینی کوتاه مدت ارتش صهیونیستی در جریان جنگ نابرابر اخیر میان این رژیم و مقاومت فلسطین بوضوح قابل مشاهده بود.
منبع:الجزیره

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار