روضه و عروج؛ حکایت یک شهید در شب عملیات
در شب عملیات، رزمندهای با اصرار از همرزمش میخواهد که برایش روضه حضرت عباس (ع) بخواند. با خواندن یک بیت، هر دو غرق در مصیبت میشوند. عملیات با رمز «یا ابوالفضل العباس (ع)» آغاز میشود و رزمنده به شهادت میرسد.

شهدای ایران: در شب عملیات، التماسی سوزناک در میان همهمه و اضطراب، دلها را به روضه حضرت عباس (ع) گره زد. لحظاتی کوتاه از توسل و اشک، پیشدرآمدی شد بر پروازی بیبازگشت به سوی آسمان.
شب عملیات بود و ما هم درگیر کارها. تنهایی آمد تقاضایی داشت. قبول نکردم . رفت با واسطه آمد. می گفت: می خواهم برایم روضه بخوانی. فقط چند دقیقه. شاید دیگر فرصتش را نداشته باشم.
رفتیم پشت سنگر. گفتم چه روضه ای بخوانم گفت: دلم خیلی هوای حضرت عباس (ع) را کرده. فقط خواندن یک بیت کافی بود که با هم غرق مصیب شوند.
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد.
عملیات که شروع شد رمزش «یا ابوالفضل العباس (ع)» بود. یاد حرفش افتادم. بی سیم که زدم برای جویای احوالش. گفتند: شهید شده است.
منبع: کتاب خط عاشقی ۱، حسین کاجی