به احترام هرکسی که نزدیک ایشان میشد بلند میشد
علیاصغر صالحآبادی از همبندان مرحوم ابوترابی میگوید رفتار او با دوستان و دشمنان ما را یاد پیامبر (ص) میانداخت، به ویژه وقتی که حتی به شکنجهگران بعثیاش محبت میکرد و در پی جذب آنها بود.
به گزارش شهدای ایران، حجت الاسلام علیاصغر صالحآبادی از اسرای دفاع مقدس و همچنین از نزدیکان و همبندان شهید علیاکبر ابوترابیفرد، سید آزادگان، در گفتگو با مهر درباره این شهید، گفت: ما توفیق داشتیم در دوران اسارت در خدمت ایشان باشیم. اولین چیزی که در برخورد با ایشان توجه من و خیلی از دوستان آزاده دیگر را جلب خودش کرده بود، محبت و اخلاق نیکو و رفتار کریمانه ایشان بود. ما وقتی با شهید ابوترابی برخورد میکردیم، یاد محسنات و تعاریفی میافتادیم که در کتابهای تاریخی و روایی درباره پیامبر گرامی اسلام حضرت رسول الله (ص) نقل میکردند و با دیدن ایشان، یاد حضرت محمد (ص) میافتادیم.
صالحآبادی درباره نقش شهید ابوترابی در آرامش اسرای دفاع مقدس و مقاومت آنها در آن شرایط سخت، گفت: وقتی که آزادهای با دریایی از غم و غصه و ناراحتی با ایشان روبرو میشد، با برخورد ایشان و کمی صحبت آرام میگرفت و دلش تسکین پیدا میکرد. اولاً ایشان اگر نشسته بودند، به احترام هرکسی که نزدیک ایشان میشد بلند میشدند. بعد با مهربانی دست میدادند و دست را ملایمت و محبت فشار میدادند، طوری که خیلی از دوستان آزاده میگفتند وقتی که حاج آقا را میدیدیم و ایشان دست ما را میگرفت و فشار میداد، تمام غم و غصه ما از دلمان بیرون رفت.
ابوترابی توصیههای دینی را نه در حرف و شعار، بلکه در عمل زندگی میکرد
وی افزود: ایشان نه تنها این برخوردها را با دوستان اسیر داشتند، بلکه با دشمنان بعثی هم همین برخوردهای محبتآمیز و کریمانه را داشتند. مرحوم ابوترابی با این دید با بعثیها رفتار میکردند که آنها هم انسان هستند و شایسته این هستند که با برخوردی محبتآمیز، آنها را هم هدایت کنیم و کمک کنیم از تعصب و لجاجت و عنادی که دارند، فاصله بگیرند. محبتی که ایشان نسبت به دشمنان خودش داشت، نه برای ظاهرسازی و با این نیت که شرّ آنها را دفع کند، بلکه با اعتقاد عمیق به این بود که باید برای هدایت آنها هم تلاش کرد و با محبت، جذبشان کرد. به همین خاطر، چون محبت و احترام ایشان واقعی بود، در دلها اثر میگذاشت؛ حتی در دل نیروهای بعثی که بعضی از آنها خود ایشان را شکنجه میکردند.
صالحآبادی اخلاق کریمانه شهید ابوترابی در قبال نیروهای بعثی را، از دلایل تابآوری اسرا در زمان اسارت دانست و گفت: واقعاً این محبت و اخلاق نیکو تأثیر معجزهآسایی داشت. هم در دوست و هم در دشمن واقعاً مثل یک معجزه اثر میکرد.
همبند شهید ابوترابی با اشاره به کتاب «پاسیاد پسر خاک» و تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب، گفت: جامعه ما به الگوهای رفتاری نیاز دارد که برای نسلهای جوان هم قابل پذیرش باشد. خدای متعال هم پیامبرانش را از جنس خود بشر فرستاد و ملائکه را به عنوان پیامبر را مبعوث نکرد؛ چرا که پیامبران و اولیاءالله باید الگوهایی واقعی و از جنس خودم مردم باشند. مرحوم آقای ابوترابی هم به عنوان یک الگوی اخلاقی، رفتاری داشت که برای اسرا و جانبازان سرمشق بود و در زندگی آزادگان تأثیر زیادی داشت. چنین الگوهایی باید به مردم و به ویژه به جوانان معرفی شوند و من امیدوارم کتاب «پاسیاد پسر خاک» به دست جوانها برسد. مرحوم ابوترابی کسی بود که توصیههای دینی را نه فقط در کلام و حرف، بلکه در عمل زندگی کرده بود و همین ویژگی باعث میشود در دل مردم اثر کند.
وی ادامه داد: من روی این نکته تأکید دارم که این کتاب تنها بخشی از زندگی ایشان را روایت میکند و لازم است که کتابهای دیگری هم درباره ایشان نوشته شود.
صالحآبادی در پایان درباره علاقه شخصی خودش به شهید ابوترابی، گفت: من قبل از اسارت طلبه بودم و خدمت بزرگواران و علما ارادت داشتم. یعنی اینطور نبود که با روحانیون و علما آشنایی نداشته باشم. ولی برخوردی که با ایشان داشتم، به من ثابت کرد که ایشان در بین علما یکی از بهترین و برترین نمونههای اخلاقی و عملی است. همه علما بزرگوار هستند و من از محضر آنها هم از جهت علمی و هم از جهت عملی استفاده کردهام، ولی ایشان شخصیت اخلاقی واقعاً برجستهای داشتند و به عنوان یک روحانی طراز، الگوی بسیار خوبی برای طلبهها و روحانیون هم هستند.
صالحآبادی درباره نقش شهید ابوترابی در آرامش اسرای دفاع مقدس و مقاومت آنها در آن شرایط سخت، گفت: وقتی که آزادهای با دریایی از غم و غصه و ناراحتی با ایشان روبرو میشد، با برخورد ایشان و کمی صحبت آرام میگرفت و دلش تسکین پیدا میکرد. اولاً ایشان اگر نشسته بودند، به احترام هرکسی که نزدیک ایشان میشد بلند میشدند. بعد با مهربانی دست میدادند و دست را ملایمت و محبت فشار میدادند، طوری که خیلی از دوستان آزاده میگفتند وقتی که حاج آقا را میدیدیم و ایشان دست ما را میگرفت و فشار میداد، تمام غم و غصه ما از دلمان بیرون رفت.
ابوترابی توصیههای دینی را نه در حرف و شعار، بلکه در عمل زندگی میکرد
وی افزود: ایشان نه تنها این برخوردها را با دوستان اسیر داشتند، بلکه با دشمنان بعثی هم همین برخوردهای محبتآمیز و کریمانه را داشتند. مرحوم ابوترابی با این دید با بعثیها رفتار میکردند که آنها هم انسان هستند و شایسته این هستند که با برخوردی محبتآمیز، آنها را هم هدایت کنیم و کمک کنیم از تعصب و لجاجت و عنادی که دارند، فاصله بگیرند. محبتی که ایشان نسبت به دشمنان خودش داشت، نه برای ظاهرسازی و با این نیت که شرّ آنها را دفع کند، بلکه با اعتقاد عمیق به این بود که باید برای هدایت آنها هم تلاش کرد و با محبت، جذبشان کرد. به همین خاطر، چون محبت و احترام ایشان واقعی بود، در دلها اثر میگذاشت؛ حتی در دل نیروهای بعثی که بعضی از آنها خود ایشان را شکنجه میکردند.
.jpg)
صالحآبادی اخلاق کریمانه شهید ابوترابی در قبال نیروهای بعثی را، از دلایل تابآوری اسرا در زمان اسارت دانست و گفت: واقعاً این محبت و اخلاق نیکو تأثیر معجزهآسایی داشت. هم در دوست و هم در دشمن واقعاً مثل یک معجزه اثر میکرد.
همبند شهید ابوترابی با اشاره به کتاب «پاسیاد پسر خاک» و تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب، گفت: جامعه ما به الگوهای رفتاری نیاز دارد که برای نسلهای جوان هم قابل پذیرش باشد. خدای متعال هم پیامبرانش را از جنس خود بشر فرستاد و ملائکه را به عنوان پیامبر را مبعوث نکرد؛ چرا که پیامبران و اولیاءالله باید الگوهایی واقعی و از جنس خودم مردم باشند. مرحوم آقای ابوترابی هم به عنوان یک الگوی اخلاقی، رفتاری داشت که برای اسرا و جانبازان سرمشق بود و در زندگی آزادگان تأثیر زیادی داشت. چنین الگوهایی باید به مردم و به ویژه به جوانان معرفی شوند و من امیدوارم کتاب «پاسیاد پسر خاک» به دست جوانها برسد. مرحوم ابوترابی کسی بود که توصیههای دینی را نه فقط در کلام و حرف، بلکه در عمل زندگی کرده بود و همین ویژگی باعث میشود در دل مردم اثر کند.
وی ادامه داد: من روی این نکته تأکید دارم که این کتاب تنها بخشی از زندگی ایشان را روایت میکند و لازم است که کتابهای دیگری هم درباره ایشان نوشته شود.
صالحآبادی در پایان درباره علاقه شخصی خودش به شهید ابوترابی، گفت: من قبل از اسارت طلبه بودم و خدمت بزرگواران و علما ارادت داشتم. یعنی اینطور نبود که با روحانیون و علما آشنایی نداشته باشم. ولی برخوردی که با ایشان داشتم، به من ثابت کرد که ایشان در بین علما یکی از بهترین و برترین نمونههای اخلاقی و عملی است. همه علما بزرگوار هستند و من از محضر آنها هم از جهت علمی و هم از جهت عملی استفاده کردهام، ولی ایشان شخصیت اخلاقی واقعاً برجستهای داشتند و به عنوان یک روحانی طراز، الگوی بسیار خوبی برای طلبهها و روحانیون هم هستند.