از سانسور حقیقت تا شهادت خبرنگاران/ چرا رژیم اسرائیل «انس شریف» را ترور کرد؟
شهدای ایران:سرویس بین الملل/ به نقل از خبرگزاری دانشجو، از لحظه نخست تجاوز نظامی رژیم اسرائیل به غزه، روشن بود که نبرد تنها در میدانهای جنگ و خیابانهای ویرانشده جریان ندارد؛ بلکه جبههای دیگر نیز به همان شدت فعال است: نبرد بر سر روایت، آگاهی و حقیقت. ارتش اشغالگر نهتنها خانهها و بیمارستانها را ویران کرد، بلکه با روشی سازمانیافته، تلاش نمود صدای مردم غزه را خاموش کند و چشمان جهان را بر حقیقت ببندد.
رژیم صهیونیستی در همان روزهای نخست، دروازههای نوار غزه را به روی رسانههای خارجی بست، محاصرهای دوگانه برقرار کرد؛ محاصرهای علیه مردم و محاصرهای علیه اطلاعات. خبرنگاران خارجی اجازه ورود پیدا نکردند و خبرنگاران محلی نیز در شرایطی بیسابقه، بدون هیچ تضمین امنیتی و در زیر آتش مداوم به فعالیت ادامه دادند. هدفگیری مستقیم خبرنگاران و تجهیزات رسانهای، بهجای آنکه تصادفی جلوه کند، بهعنوان بخشی از یک سیاست آشکار دنبال شد.
خبرنگاران؛ سربازان بیسلاح خط مقدم
در این جنگ روایتها، خبرنگاران فلسطینی در غزه به «سربازان خط مقدم» بدل شدند. آنها با دوربین و قلم، جنایات جنگی و کشتار غیرنظامیان را مستند کردند. این مأموریت، که تنها ابزارش تصویر و کلمه بود، برای اشغالگر تهدیدی جدی محسوب میشد. اسرائیل بهخوبی میدانست که تصاویر واقعی از ویرانیها، قحطی، و رنج مردم، قدرتی بزرگتر از بسیاری از سلاحها دارد.
در نتیجه، خبرنگاران هدف مستقیم ارتش شدند. طبق گزارش سازمانهای بینالمللی، از اکتبر ۲۰۲۳ تا امروز، صدها خبرنگار و فعال رسانهای در غزه کشته شدهاند؛ آماری که نهادهایی چون «خبرنگاران بدون مرز» آن را بیسابقه در تاریخ منازعات معاصر توصیف میکنند. هدف آشکار این سیاست، خاموشکردن شاهدان و جلوگیری از رسیدن حقیقت به افکار عمومی جهان است.
ترور انس شریف؛ جنایتی برنامهریزیشده
روز ۱۱ اوت ۲۰۲۵، ارتش اسرائیل مرتکب جنایت تازهای شد: ترور انس شریف، خبرنگار برجسته شبکه الجزیره. شریف، که پدرش نیز اندکی پیش در حمله هوایی اسرائیل به اردوگاه جبالیا شهید شده بود، یکی از چهرههای شاخص پوشش جنگ غزه به شمار میرفت. او بارها تحت بازداشت و تهدید قرار گرفته بود و حتی بهطور مستقیم هشدار شنیده بود که اگر سکوت نکند، هدف ترور خواهد بود.
انس شریف سلاحی جز دوربین و حقیقت در دست نداشت، اما در منطق اشغالگر، همین حقیقت خطرناک بود. ارتش اسرائیل در بیانیهای بیپرده، مسئولیت کشتن شریف و همکارش محمد قریقع را پذیرفت؛ اقدامی که نشان میدهد دیگر تلاشی برای حفظ تصویر تبلیغاتی «اخلاقیترین ارتش جهان» ندارد.
شریف و قریقع، در ماههای اخیر به چشم و گوش میلیونها نفر در سراسر جهان تبدیل شده بودند. گزارشهای آنها نهتنها صحنههای بمباران و محاصره را مستند میکرد، بلکه از عمق فاجعه انسانی در غزه پرده برمیداشت. این دو خبرنگار، بهگفته رسانههای اسرائیلی، «منبری زنده و پرقدرت» برای افشای عملکرد ارتش بودند.
بر اساس شواهد، هر دو بارها پیامهای تهدیدآمیز از ارتش اسرائیل دریافت کرده بودند. وصیتنامه شریف نیز به روشنی نشان میداد که او شهادت خود را پیشبینی کرده بود. آنها با علم به خطر، به کار ادامه دادند، زیرا باور داشتند که خاموششدن دوربینها یعنی خاموششدن حقیقت.
تحلیلگران بر این باورند که ترور این دو خبرنگار، نشانهای از تصمیم اسرائیل برای اشغال کامل نوار غزه است. دولت بنیامین نتانیاهو، چند روز پیش از این حادثه، رسماً بر سر این تصمیم توافق کرده بود. به نظر میرسد ارتش قصد دارد در یورش تازه خود، غیرنظامیان را با شدت بیشتری هدف قرار دهد و مقیاس ویرانی را گسترش دهد؛ امری که در فضای رسانهای آزاد، تبعات سیاسی و حقوقی سنگینی به همراه داشت.
به همین دلیل، پیش از آغاز این عملیات، رژیم اسرائیل تلاش کرد صدای خبرنگاران را خاموش کند و لایهای ضخیم از سانسور بر جنایات خود بکشد.
افزایش سانسور در جنگ کنونی
اسرائیل در جنگ جاری، محدودیت و سانسور رسانهای بیسابقهای اعمال کرده است. پنج دلیل اصلی این رویکرد عبارتاند از:
۱. پنهانکردن تلفات نظامی برای کاهش انتقادات داخلی علیه دولت و ارتش.
۲. ادامه تبلیغ روایت دروغین «ارتش اخلاقی» برای پوشاندن جنایات علیه غیرنظامیان.
۳. پنهانکردن کشتار و ویرانیهای گسترده پیش از یورش زمینی، برای جلوگیری از موج انتقادات بینالمللی.
۴. حفظ تصویر «ارتش شکستناپذیر» نزد سرمایهگذاران و حامیان غربی.
۵. محروم کردن مقاومت فلسطین از رساندن پیام خود به جهان و جلوگیری از افزایش همبستگی مردمی.
برخلاف جنگهای کوتاه گذشته، نبرد جاری به یک جنگ فرسایشی تبدیل شده است. تلفات روزانه ارتش و ناکامی در پیشروی سریع، فشار روانی عظیمی بر جامعه اسرائیل و دولت نتانیاهو وارد کرده است. هر بار که ارتش در میدان شکست میخورد، با حملات بیرحمانه به غیرنظامیان واکنش نشان میدهد و تلاش میکند این حملات دور از چشم رسانهها انجام شود.
پیامدهای جهانی ترور خبرنگاران
ترور انس شریف و محمد قریقع، تنها قتل دو خبرنگار نیست؛ این رویداد نمادی از ترور حقیقت و حمله به حق جهانیان برای دانستن است. جامعه جهانی اکنون در آزمونی تاریخی قرار دارد: آیا قوانین بینالمللی برای حفاظت از خبرنگاران، تنها شعاری توخالی باقی خواهد ماند یا با اقدام عملی همراه خواهد شد؟
سازمانهای حقوق بشری خواستار تحقیق مستقل و مجازات آمران و عاملان این جنایات هستند. با این حال، تجربه نشان داده است که بدون فشار واقعی و پیگیری مستمر، چنین جنایاتی بیپاسخ میماند.
ارتش رژیم اسرائیل ممکن است تصور کند که با کشتن خبرنگاران میتواند پرونده حقیقت را ببندد، اما تاریخ بارها نشان داده است که خون شهیدان رسانه، به گسترش روایت آنها میانجامد. تصاویر و کلمات انس شریف و محمد قریقع، همچنان در حافظه جهانیان زنده خواهد ماند؛ گواهی بر مقاومت ملتی که نمیپذیرد از صفحات تاریخ حذف شود.