شهدای ایران:سرویس فرهنگی/ در روزگار سلطه رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی، ریالیتیشوها به یکی از ابزارهای مؤثر در مهندسی فرهنگی، تغییر سبک زندگی و بازتعریف مفاهیم بنیادین اجتماعی در میان نسل جوان بدل شدهاند. در این میان برنامهای تحت عنوان «عشق ابدی» که از اردیبهشتماه ۱۴۰۴ بهصورت اینترنتی و در بستر شبکههایی مانند یوتیوب و اینستاگرام منتشر شده با ظاهری سرگرمکننده و محتوایی بحثبرانگیز توجه بسیاری از کاربران ایرانی را به خود جلب کرده است. اما پشت این جلب توجه و استقبال اولیه چه نوع نگاهی به انسان، عشق، خانواده و جامعه نهفته است؟
«عشق ابدی» در قالب یک ریالیتیشوی دوستیابی و ازدواج طراحی شده است. این برنامه بهطور مستقیم از الگوهای غربی نظیر "The Bachelor" و نسخههای ترکی آن همچون «جزیره عشق» الگوبرداری کرده و در ترکیه ضبط و تولید میشود. تاکنون بیش از بیست قسمت از این برنامه منتشر شده و فضای آن کاملاً شبیه به نسخههای خارجی است؛ با شرکتکنندگانی از دو جنس، تعاملات مستقیم، گفتوگوهای دوستانه و رقابتی و در نهایت انتخابهایی به سبک عاشقانههای مصرفی.
ساختاری بر مبنای سطحینگری و ظاهربینی
یکی از مهمترین نقدهایی که میتوان به این برنامه وارد دانست، سطحینگری افراطی آن در تعاملات انسانی است. ساختار «عشق ابدی» بر پایه جذابیت ظاهری، روابط لحظهای و تصمیمات احساسی شکل گرفته و هیچ نشانی از شناخت عمیق، معیارهای اخلاقی یا شاخصههای دینی و خانوادگی در تصمیمات افراد دیده نمیشود. گفتوگوها غالباً درباره احساس لحظهای یا ظاهر فرد مقابل است و هیچ پرسشی درباره آینده، مسئولیت، تعهد یا ارزشهای مشترک در میان نیست.
از دیگر مؤلفههای محتوایی برنامه، ترویج بیپروایی در روابط دختران و پسران و القای عادی بودن این تعاملات خارج از هرگونه چارچوب شرعی و اخلاقی است. شرکتکنندگان در فضاهای مشترک با پوششهایی نامتعارف و رفتاری بیمهابا با یکدیگر ارتباط میگیرند. این تصویرسازی نهتنها با فرهنگ اسلامی و انقلابی جامعه ایرانی تعارض بنیادین دارد بلکه زمینهساز تضعیف حساسیت اخلاقی نسبت به حدود روابط دختر و پسر است.
همچنین رقابتهای غیرسالم میان شرکتکنندگان برای جلب توجه و حذف دیگران نوعی ذهنیت مصرفگرایانه و فردمحور نسبت به روابط انسانی ایجاد میکند؛ گویی ازدواج و عشق یک بازی نمایشی برای کسب امتیاز و دیده شدن است نه یک پیوند مقدس و مسئولانه برای ساخت خانوادهای سالم.
نبود الگوی مثبت و تهیسازی مفهوم ازدواج
در سراسر برنامه نشانی از ترویج الگوهای موفق و سالم ازدواج به چشم نمیخورد. نه از احترام متقابل خبری هست، نه از تعهد اخلاقی و نه از گفتوگوهای جدی درباره مسائل اساسی زندگی مشترک. روابط شکلگرفته در این فضا بیشتر شبیه ارتباطات زودگذر، هیجانی و بیثباتی است که مخاطب را به لذتطلبی و تجربهگرایی سوق میدهد. در نتیجه ازدواج در این فضا نه یک نهاد اجتماعی ریشهدار، بلکه نوعی سرگرمی موقتی و بیتعهد تصویر میشود.
در «عشق ابدی» مرد و زن نه بهعنوان انسانهایی با کرامت ذاتی بلکه بهعنوان ابزارهایی برای لذت و مصرف تصویر میشوند. معیارهای انتخاب و حذف عمدتاً به ظاهر و جذابیتهای سطحی وابستهاند و نگاه ابزاری به جنس مخالف، بهشدت برجسته است. این نگاه در نهایت منجر به بازتولید نوعی «بازار روابط» میشود که در آن انسانها به کالاهایی برای خرید، مصرف و تعویض تبدیل میشوند؛ ذهنیتی که با ارزشهای اسلامی درباره انسان، خانواده و کرامت زن و مرد کاملاً در تضاد است.
بازخوردهای اجتماعی و واکنشها
انتشار «عشق ابدی» با واکنشهای متعددی در فضای مجازی و رسانهای همراه بوده است. بسیاری از کارشناسان فرهنگی، فعالان حوزه خانواده و کاربران متعهد شبکههای اجتماعی، این برنامه را تقلیدی ناقص، بیریشه و بیگانه با فرهنگ ایرانی-اسلامی دانستهاند. برخی از مهمترین محورهای انتقادات عبارتاند از:
۱. ترویج سبک زندگی غربی و روابط بیتعهد و خارج از چارچوب شرعی
۲. بیاعتنایی به اخلاق اسلامی و اصول خانوادهمحور
۳. اثرگذاری منفی بر نوجوانان و جوانان و تضعیف نهاد خانواده
4. فقدان محتوای تخصصی و سازنده در روند برنامه
5. تحقیر ارزشهای ملی و نادیدهگرفتن هویت فرهنگی جامعه
این انتقادات نشان میدهد که برخلاف ظاهر سرگرمکننده و پرزرقوبرق برنامه، لایههای زیرین آن حامل پیامهایی است که با بافت فرهنگی و دینی جامعه ایرانی همخوانی ندارد.
راهکارهای مواجهه با چنین پدیدههایی
بدون تردید مقابله با چنین پدیدههایی صرفاً با محدودسازی و فیلترینگ حاصل نخواهد شد؛ هرچند ساماندهی فضای مجازی و اعمال حداقلی از نظارت ضروری است اما راهکارهای مؤثرتر باید جنبه ایجابی و فرهنگی داشته باشند. برخی از این راهکارها عبارتاند از:
۱. تولید محتوای جایگزین و جذاب
برنامهسازان و فعالان فرهنگی باید به طراحی و ساخت برنامههایی بپردازند که در عین جذابیت بصری و فرم رسانهای قوی، محتوای اخلاقی، هویتی و تربیتی داشته باشد. برنامههایی که بتوانند الگوهای موفق از ازدواج، روابط انسانی و تعاملات سالم و عقلانی میان دختر و پسر را به نمایش بگذارند.
2. آگاهسازی خانوادهها و آموزش رسانهای
خانوادهها باید با سواد رسانهای مجهز شوند تا در برابر چنین برنامههایی توان تحلیل، انتقاد و هدایت فرزندان خود را داشته باشند. این آموزش میتواند از طریق نهادهای آموزشی، فرهنگی و رسانههای رسمی تقویت شود.
3. نقد و روشنگری مستمر رسانهای
رسانههای متعهد باید بهصورت مداوم و مؤثر به تحلیل محتوای پنهان در این برنامهها پرداخته و خطرات آن را برای افکار عمومی و بهویژه نسل نوجوان و جوان تبیین کنند.
۴. حمایت از نهاد خانواده و تقویت پیوندهای اصیل
تقویت جایگاه خانواده، ترویج الگوهای موفق ازدواج و کاهش موانع اقتصادی و اجتماعی در مسیر تشکیل خانواده از جمله راهکارهای پیشگیرانهای است که جامعه را در برابر نفوذ چنین جریانهایی ایمن میسازد.
جمعبندی
برنامههایی مانند «عشق ابدی» با تظاهر به سرگرمی و جذابیت در واقع حامل پیامهایی عمیق و تأثیرگذار در حوزه فرهنگ عمومیاند. این برنامه نه تنها الگوی مطلوبی از عشق و ازدواج ارائه نمیدهد بلکه با نادیدهگرفتن اصول انسانی، اخلاقی و دینی، ذهن و ضمیر مخاطب را به سوی نوعی لذتگرایی، فردگرایی و مصرفمحوری سوق میدهد. در این میان رسالت رسانههای دینی و متعهد، تبیین واقعبینانه این جریانها، آگاهسازی افکار عمومی و تولید محتوای جایگزین و سازنده است تا جامعه اسلامی در مسیر حفظ هویت فرهنگی و دینی خود، دچار انحراف و ازخودبیگانگی نشود.
*منبع:خبرگزاری رسا