از تولد تا ازدواج
علی فرزند سوم شهید مطهری، متولد سال 1336 در تهران و درس خوانده مدرسه علوی است. در سال 55 در رشته مکانیک دانشگاه فنی تبریز پذیرفته شد، که البته بعد از شهادت پدرش به دانشگاه علم و صنعت منتقل میشود و تا زمان تعطیلی دانشگاهها به دلیل انقلاب فرهنگی در کنار افرادی مانند احمدی نژاد، هاشمی ثمره و محصولی در دانشگاه علم و صنعت ادامه تحصیل می دهد.
البته با بازگشایی مجدد دانشگاهها وی رشته تحصیلی خود را تغییر داده و با انتخاب رشته الهیات، موفق به اخذ مدرک دکتری می شود و به عضویت هیات علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران در میآید. [1]
مطهری در سال 60 ازدواج می کند و در حال حاضر صاحب 4 فرزند است اما داستان عاشق شدنش در زمان همکاری با صدا و سیما نیز داستان جالبی است که خودش ماجرا را اینگونه نقل میکند:
«ماه اول آغاز به کارم در رادیو بود که من به یکی از همکارانم در آنجا علاقمند شدم و این علاقه رفته رفته شدید شد و عشق به معنای واقعی اش که انسان را از خواب و خوراک می اندازد در من ایجاد شد و ترغیبم کرد که این موضوع را مطرح کنم و در نهایت یکی از همکاران مسن را واسطه کردم اما آن خانم جواب رد داد و برای بار دوم من خودم با او صحبت کردم که باز هم جواب رد داد و بعد از آن بود که من برای اینکه از آن حالت خارج شوم به سراغ ازدواج رفتم. وقتی از جواب رد آن خانم مطمئن شدم از مادرم خواستم که به خواستگاری دختری مناسب برود و بعد از اینکه همسرم را عقد کردم، تلفنی ماجرا را به اطلاع آن خانم رساندم تا اگر برنامه ای دارد دیگر ملاحظه مرا نکند. دیدم شروع کرد به گریه و زاری و حرف هایی زد که من تازه متوجه شدم او هم به اندازه من علاقمند بوده اما توقع اصرار بیشتر از جانب مرا داشته است. این ماجرا حالت بدی در من ایجاد کرد. البته این قضیه باعث شد که همسر خوبی نصیبم شود» [2]
مطهری با علی لاریجانی نیز نسبت خانوادگی دارد و علی لاریجانی در زمان حیات شهید مطهری با یکی از دختران ایشان ازدواج می کند.
مطرح شدن به عنوان منتقد دولت
دهه هفتاد و هم زمان با دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و خاتمی، دوران مطرح شدن تدریجی علی مطهری به عنوان یکی از منتقدان جدی سیاستهای این دو بود.
یکی از انتقادات جدی مطهری به هاشمی رفسنجانی بستن فضای نقد و آزادی بیان توسط دولت بود که از نظر او این عاملی برای پیدایش مفاسد دیگر شده بود. اشکال و انتقاد دیگر مطهری به هاشمی رفسنجانی، ورود و دخالت اقوام و نزدیکان وی در امور اقتصادی و سیاسی بود: «مثلا دختر ایشان به چه مجوزی باید آزاد باشد که احکام اسلام را به راحتی زیر سوال ببرد؟ خب این خانم در آن روزنامهای که داشت خیلی راحت نوشت چرا باید دیه مرد دو برابر زن باشد یا چرا حکم اثر چنین و چنان است؟ اصلا باب حمله به مقدسات از آن موقع باز شد و اینها فسادهایی بود که از آن وقت جان گرفت و در جامعه گسترش پیدا کرد» [3]
روی کار آمدن خاتمی و هجمه روزنامه های زنجیرهای به برخی احکام اسلامی و سوء استفاده برخی اطرافیان رئیس جمهور باعث شد تا علی مطهری نیز با نوشتن مقالات و انجام مصاحبه با برخی از نشریات به شبهات مطرح شده جواب دهد و هم زمان جزوهای تحت عنوان «اصلاح طلبی» علیه انحرافات برخی اصلاح طلبان انتشار دهد. " به نظر من لفظ «اصلاحات» و مشتقات آن الان مورد سوء استفاده قرار گرفته و از این واژه خوب و مقدس برای جلب آرای مردم استفاده ناصواب میشود. کسانی پیدا شدهاند که جریان اصلاحات را بستری برای ساقط کردن ولایت فقیه و از بین بردن اساس حکومت دینی میدانند، ما که نمیتوانیم چنین روندی را قبول کنیم» [4]
ورود به مجلس؛ سرآغاز چرخش سیاسی
مطهری به واسطه همین مواضع محکم علیه انحرافات دولتهای هاشمی و خاتمی توسط طیف طرفداران دولت (ضلع رایحه خوش خدمت در لیست جبهه متحد اصولگرایان) برای قرار گرفتن در لیست اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم دعوت شد؛ البته به جز مواضع محکم وی علیه انحرافات دولت کارگزاران و اصلاحات، تمایل وی به احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری عامل دیگری بود برای قرار گرفتن در لیست جبهه متحد اصولگرایان.
همراهی و حمایت مطهری از احمدی نژاد با ورودش به مجلس کم رنگ تر شد تا به عنوان چهره منتقد دولت در مجلس شناخته شود. او در انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز از محسن رضایی حمایت کرد. مطهری به واسطه برخی از مواضعش نسبت به فتنه 88 در لیست جبهه متحد اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم قرار نگرفت و به همین دلیل با چند تن از اصلاح طلبان و اصولگرایان جامانده از لیست جبهه متحد، ائتلاف صدای ملت را تشکیل دادند.
با وجود اینکه مطهری با تابلوی اصولگرایی پا به عرصه سیاست گذاشت، اتخاذ مواضعی متناقض او را از دایره اصولگرایی دور کرده و این در حالی است که برخی دیدگاههای بسته اش در زمینه فرهنگی مانع از قرارگرفتنش در طیف اصلاح طلبان میشود. موضوعی که خود نیز به آن معترف است: «در بحث اصولگرا و اصلاحطلب، خودم هم نمیدانم چه کاره هستم ولی دیوار کشی بین اصلاحطلب و اصولگراها را قبول ندارم» [5]
برخی از مواضع مطهری در دوران نمایندگی
مطهری در دوران نمایندگی در مجلس هشتم و تا حال حاضر در مجلس نهم مواضع و دیدگاههایی دارد که گاهی اصولگرایانه و انقلابی است و گاهی دشمن شاد کن.
فتنه 88
در مورد فتنه 88 مطهری تعریف متفاوتی از اصولگرایان ارائه می دهد و عملکرد طرفین را باعث وقوع فتنه می داند. او مدعی است که برنامهای از قبل برای شورش و براندازی تهیه نشده است و عملکرد ضعیف و برخورد نادرست حکومت بوده که باعث شده نیروهای معترض به سمت دشمن هل داده شوند. [6]
مطهری کما کان معتقد است که موسوی، کروبی و خاتمی نظام و انقلاب را قبول دارند و اشکال اصلی متوجه احمدی نژاد است که باعث بروز این اختلافات در کشور شد «آنها اصل انقلاب و نظام را قبول دارند، رهبری را هم قبول دارند فقط این وسط آقای احمدینژاد آمد و کشور را به هم ریخت و همه را به جان یکدیگر انداخت» [7]
ولایت فقیه:
با اینکه علی مطهری بارها در صحبت ها و مصاحبه ها اعتتقادش به ولایت فقیه و مقام معظم رهبری را اعلام کرده است مرز اعتقاد به ولی فقیه را التزام به احکام حکومتی می داند و معتقد است که نباید به دنبال مکنونات مقام معظم رهبری رفت و نمایندگان مجلس باید به وظایف خود عمل کنند تا زمانی که دستور و نظر صریح مقام معظم رهبری بیان شود. "البته اینجانب برداشت امثال جبهه پایداری از ولایت فقیه را قبول ندارم. ولایت فقیه را همان طور که شهید آیت الله مطهری گفته اند ولایت مکتب و ایدئولوژی می دانم نه ولایت شخص، و به تعبیر آیت الله جوادی آملی ولایت فقیه است و به تعبیر رهبر انقلاب «مرز التزام به ولایت فقیه احکام حکومتی است» یعنی در احکام حکومتی باید اطاعت محض باشد اما در سایر امور هر کس آزاد است که نظر خود را ابراز کند هر چند مخالف نظر رهبری باشد. در احکام حکومتی هم تا قبل از صدور حکم، هر کس مجاز است که نظر رهبری را تغییر دهد" [8]
وی به کسانی که انتقاد از عملکرد مدیریت در کشو را انتقاد به ولی فقیه می دانند حمله می کند و پا را از ولایت فقیه فراتر گذاشته و پیامبر را نیز قابل انتقاد و سوال می داند «زمانی که ما پیامبر را مورد سوال قرار میدهیم چطور است که وقتی به ولی فقیه میرسیم قابل سوال نیست» [9]
استقبال از حمله نظامی علیه اسرائیل
علی مطهری همچون پدرش تعصب خاصی نسبت به مسئله فلسطین و دشمنی با اسرائیل دارد. او مشکل اصلی و مبنایی جمهوری اسلامی با غرب را در مسئله فلسطیل می داند و حتی از راه حلی نظامی برای مقابله با اسرائیل نیز استقبال می کند و آرزوی خود را نیز شهادت در مسیر مبارزه با اسرائیل بیان می کند. «مساله فلسطین یک آرمان اسلامی است، یک مساله قومی نیست، یک مساله ایدئولوژیک است چون فلسطین سرزمین اسلام است و هر مسلمانی باید نسبت به سرزمین اسلامی حساس باشد. ما گفتیم اگر خودشان شروعکننده جنگ باشند، بدمان نمیآید که تکلیف مشخص شود» [10]
حجاب
در زمینه عفاف و حجاب دیدگاه مطهری مبتنی است بر دخالت مستقیم دولت؛ «گذشته از کار فرهنگی و اینکه مردم باید خود با اختیار و اراده خود حدود عفاف و حجاب را رعایت کنند - البته حدود نود و پنج درصد مردم به خوبی رعایت می کنند - همیشه در جامعه افرادی هستند که تحت تاثیر فرهنگ غربی و شبکه های ماهواره ای و یا به عنوان عکس العمل سیاسی حدود عفاف و حجاب را رعایت نمی کنند و لازم است دولت دخالت کند » همین مسئله باعث تذکرات و پیگیری های پیاپی وی نسبت به اجرای قانون عفاف و حجاب در دولت دهم شده بود تا جایی که عملکرد نامطلوب دولت دهم را باعث آزاد شدن تحریک جنسی در جامعه دانسته و به همین دلیل تأسیس کاباره و کلوپ شبانه را به دولت پیشنهاد داده بود. [11]
تذکرات مطهری در زمینه عفاف و حجاب فقط مختص دولت دهم نیست بلکه مطالبات وی در دولت جدید نیز ادامه دارد. مطهری در نطق خود در مجلس در تذکر به دولت اینگونه بیان می کند که «وزیر کشور باید پاسخ دهد که چرا نسبت به پدیده بانوان ساپورت پوش در سطح تهران و برخی شهرها بی تفاوت است. این چه نوع پوششی است که تا سی چهل سانت بالای زانو آشکار است. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی حجاب استاندارد، گذشته از چادر، عبارت بوده است از شلوار، مانتو تا زانو و روسری یا مقنعه. دولت اسلامی موظف است آن بخش از امر به معروف و نهی از منکر را که مستلزم اعمال قانون است و کار مردم نیست انجام دهد. بدیهی است که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند مجلس به وظیفه خود عمل خواهد کرد.» [12]
1- تاسیس مرکزی برای آموزش آمران به معروف و ناهیان از منکر در باب حجاب؛
2- معرفی حجاب استانداردکه به گفته مطهری عبارتست از: شلوار، مانتوی راحت و بلند حداقل تا زانو، روسری یا مقنعه و به طریق اولی چادر؛
3- جلوگیری از ورود مراجعان با پوشش ناهنجار به ادارات دولتی (شلوار تنگ و بلوز برای بانوان و شلوار تنگ و سینه باز برای آقایان)؛
4- ایجاد امکانات اختصاصی برای ورزش (ورزش صبحگاهی، دوچرخه سواری، بدمینتون و پینگ پونگ)؛
5- بازداشت زنانی که درخیابانها پرسه میزنند؛
6- پسرانه یا دخترانه کردن دانشگاه های مختلط که به گفته مطهری زمینه ساز فحشا و به ادعای وی یادآور کاخ های جوانان زمان شاه است؛
7- نظارت بر پوشش دختر و پسر و عدم آرایش بانوان در ورودی دانشگاهها؛
8- احداث تاسیسات ویژه شنای بانوان ونظارت بر ساحل ها؛
9- برخورد با زن و شوهری که با لباس ناهنجار در خیابان در حال قدم زدن باشند؛
10- بازرسی از اماکن فرهنگی مثل موسسات پخش محصولات تصویری یا بازیهای رایانه ای.
دانشگاه ها
در مورد مسائل فرهنگی و اخلاقی در دانشگاهها، مطهری یکی از منتقدین وضعیت فعلی و از موافقان جدا سازی دختران و پسران در دانشگاه هاست. بر مبنای همین دیدگاه است که وی اقدامات شریعتی رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی در این زمینه را -که از دید وی باعث ایجاد فضایی خوب در دانشگاه شده است- مثبت ارزیاب می کند.
علی مطهری به دولت پیشنهاد می کند که در مبادی ورودی دانشگاهها مأمورانی گذاشته شود تا از ورود افراد بدحجاب جلوگیری به عمل آورند « دولت باید در مبادی ورودی دانشگاهها از ورود دانشجویان بد حجاب جلوگیری کند. محیط دانشگاه محل حضور دانشجویان بد پوشش و محل تحریک غریزه جنسی نیست و دولت هم نباید برخورد با این افراد را به دانشجویان متدین واگذار کند بلکه خود دولت باید ساز و کاری فراهم نماید تا در مبادی ورودی دانشگاهها از ورود افراد بدحجاب اعم از دختر و پسر جلوگیری شود..» [15]
انتخابات ریاست جمهوری یازدهم
نکته جالب اینجاست که مطهری کلید حل بسیاری از مشکلات کشور در انتخابات ریاست جمهوری را دست کسی می دید که زمانی خود از منتقدین جدی سیاست هایش بوده است. مطهری برای حمایت و تایید صلاحیت هاشمی از هیچ تلاشی دریغ نکرد و حتی در نامه ای به مقام معظم رهبری خواهان استفاده ایشان از حکم حکومتی برای احراز صلاحیت مجدد هاشمی شد که این اتفاق نیفتاد و به همین دلیل مطهری به حمایت از حسن روحانی پرداخت.
سخن پایانی
علی مطهری مدتی طولانی نیست که پا به عرصه سیاستمداری گذاشته است، اما قبل از این نیز ساکت نبود و به اعتبار جایگاه خانوادگی خویش، سیاست دولتهای گذشته را به نقد و چالش میکشید؛ به نظر دیدبان نقدهایی که شاید دیگر سنخیتی با مواضع سیاسی حال حاضرش نداشته باشد در حالی که کماکان بر اصول و مواضع خویش در زمینههای فرهنگی مانند حجاب ایستاده است و شاید برای همین باشد که از لحاظ آزادی های اجتماعی و فرهنگی خود را به اصولگرایان نزدیک می بیند و از لحاظ سیاسی به اصلاح طلبان.