در نامه به رئیس جمهور مطرح شد:
حال این عنصر تندروی اصلاح طلب در نامه ای به رئیس جمهور «از باب نگراني عميق» مطالبی ظاهرا ورزشی اما با روح سیاسی را مطرح کرده و مدعی شده است که ورزش ايران بر لبه پرتگاه سقوط قرار دارد!
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ آذر منصوري كه چند صباحي است در قامت دبيركل حزب اصلاح طلب «اتحاد ملت» مشغول به فعالیت شده، به تازگی خطاب به آیت الله رئیسی دست به قلم شده است.
البته که یک ماه پیش، مالک شریعتی نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون ماده 10 احزاب دبیرکلی منصوری را به چالش کشید و آن را غیرقانونی دانست. شریعتی نوشته بود: «بعنوان عضو کمیسیون ماده 10 احزاب عرض می کنم، به علت حكم قطعي دادگاه و وفق قانون، خانم آذر منصوري صلاحيت فعاليت حزبي ندارد. اين مساله را دبيرخانه كميسيون به ايشان و حزب اتحاد ملت ابلاغ كرد كه متاسفانه توجهي نشد».
حال این عنصر تندروی اصلاح طلب در نامه ای به رئیس جمهور «از باب نگراني عميق» مطالبی ظاهرا ورزشی اما با روح سیاسی را مطرح کرده و مدعی شده است که ورزش ايران بر لبه پرتگاه سقوط قرار دارد!
منصوری در این نامه مشکلات ورزش کشور را زیاد دانسته اما حل مشکل عدم حضور زنان در ورزشگاه و بازی ورزشکاران ایرانی در مقابل نمایندگان رژیم صهیونیستی را نشانه های شجاعت و درايت دولت دانسته که ميتوان اميدوار بود قدمهاي بعدي براي رهانيدن ورزش ايران از خطرات و بحرانهاي پيش روي آن هم برداشته شود! البته که خانم منصوری اشاره نکرده است ورزش بانوان مهم است یا حضور زنان برای تماشای ورزش آقایان؟!
نکته جالب دیگر آنجاست در حالی که سران رژیم نامشروع کودک کش صهیونیستی برای جلوگیری از انزوای منتهی به نابودی خود به هرگونه دریوزگی سیاسی افتاده اند، اصلاح طلبان از هرفرصتی چه مستقیم و چه غیرمستقیم برای طرح نام این رژیم تلاش می کنند.
بخش هایی از نامه منصوری را در ادامه خواهید خواند:
*در دهه سوم قرن بيست و يكم قابل قبول نيست كه باشگاههاي اصلي كشور همچنان در اختيار دولت يا تحت نفوذ بخشهايي از حاكميت باشد.» او كه تاكيد دارد هيچ توجيه يا بهانهاي براي مقاومت يا تعلل برابر خصوصي شدن باشگاههاي استقلال و پرسپوليس قابل قبول نيست، مينويسد: «موانع كسب درآمد بخش خصوصي در حوزه باشگاهها تنها با تمهيد مقدماتي چون پرداخت حق پخش تلويزيوني كه تا ۷۰ درصد محل درآمد تيمهاي حرفهاي در دنيا را شامل ميشود، قابل رفع است.»
*در برابر حضور زنان در ورزشگاهها هيچ توجيه منطقي ندارد و يك تابوي ساختگي و واهي است، اما حاكميت به بهانههاي مختلف از پذيرش آن خودداري ميكند. دولت بايد سريع و صريح تصميم بگيرد و يك بار براي هميشه از مانع حضور زنان در ورزشگاهها عبور كند.
*واضح است كه نظام جمهوري اسلامي، اسراييل را به عنوان يك كشور به رسميت نميشناسد و ما نيز از ظلمهايي كه آن دولت بر مردم فلسطين تحميل ميكند، بيزاريم. اما [ ...] ابراز اين مخالفت، آن است كه ورزشكاران خود را مجبور كنيم به بهانههاي مختلف از مواجهه با حريف اسراييلي فرار كنند... به رسميت نشناختن آن رژيم توسط دولت ايران، همانطور كه تعارضي با حضور همزمان ايران و اسراييل در سازمان ملل و نهادهاي بينالمللي ندارد، هيچ ارتباطي با رقابت نكردن ورزشكاران ايراني با حريفان اعزام شده از سوي اسراييل هم پيدا نميكند. ما تاكنون به قدر كافي از اين ممنوعيت غيرمنطقي لطمه خوردهايم و به خصوص حالا كه زمزمههاي انتقال تيمهاي آن رژيم از اروپا به آسيا مطرح شده، ادامه اين موضع ناموجه ممكن است به محروميتهاي جبرانناپذير براي ورزش كشور بينجامد....ضرر اين وضعيت فقط به ايران و ورزشكاران آن ميرسد و در مقابل، ايرانيان را[ ...] و دشمنشاد ميكند. از اينرو لازم است با اتخاذ موضعي عاقلانه و مدبرانه، اين مساله را هم يك بار براي هميشه حل كنيم.
البته که یک ماه پیش، مالک شریعتی نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون ماده 10 احزاب دبیرکلی منصوری را به چالش کشید و آن را غیرقانونی دانست. شریعتی نوشته بود: «بعنوان عضو کمیسیون ماده 10 احزاب عرض می کنم، به علت حكم قطعي دادگاه و وفق قانون، خانم آذر منصوري صلاحيت فعاليت حزبي ندارد. اين مساله را دبيرخانه كميسيون به ايشان و حزب اتحاد ملت ابلاغ كرد كه متاسفانه توجهي نشد».
حال این عنصر تندروی اصلاح طلب در نامه ای به رئیس جمهور «از باب نگراني عميق» مطالبی ظاهرا ورزشی اما با روح سیاسی را مطرح کرده و مدعی شده است که ورزش ايران بر لبه پرتگاه سقوط قرار دارد!
منصوری در این نامه مشکلات ورزش کشور را زیاد دانسته اما حل مشکل عدم حضور زنان در ورزشگاه و بازی ورزشکاران ایرانی در مقابل نمایندگان رژیم صهیونیستی را نشانه های شجاعت و درايت دولت دانسته که ميتوان اميدوار بود قدمهاي بعدي براي رهانيدن ورزش ايران از خطرات و بحرانهاي پيش روي آن هم برداشته شود! البته که خانم منصوری اشاره نکرده است ورزش بانوان مهم است یا حضور زنان برای تماشای ورزش آقایان؟!
نکته جالب دیگر آنجاست در حالی که سران رژیم نامشروع کودک کش صهیونیستی برای جلوگیری از انزوای منتهی به نابودی خود به هرگونه دریوزگی سیاسی افتاده اند، اصلاح طلبان از هرفرصتی چه مستقیم و چه غیرمستقیم برای طرح نام این رژیم تلاش می کنند.
بخش هایی از نامه منصوری را در ادامه خواهید خواند:
*در دهه سوم قرن بيست و يكم قابل قبول نيست كه باشگاههاي اصلي كشور همچنان در اختيار دولت يا تحت نفوذ بخشهايي از حاكميت باشد.» او كه تاكيد دارد هيچ توجيه يا بهانهاي براي مقاومت يا تعلل برابر خصوصي شدن باشگاههاي استقلال و پرسپوليس قابل قبول نيست، مينويسد: «موانع كسب درآمد بخش خصوصي در حوزه باشگاهها تنها با تمهيد مقدماتي چون پرداخت حق پخش تلويزيوني كه تا ۷۰ درصد محل درآمد تيمهاي حرفهاي در دنيا را شامل ميشود، قابل رفع است.»
*در برابر حضور زنان در ورزشگاهها هيچ توجيه منطقي ندارد و يك تابوي ساختگي و واهي است، اما حاكميت به بهانههاي مختلف از پذيرش آن خودداري ميكند. دولت بايد سريع و صريح تصميم بگيرد و يك بار براي هميشه از مانع حضور زنان در ورزشگاهها عبور كند.
*واضح است كه نظام جمهوري اسلامي، اسراييل را به عنوان يك كشور به رسميت نميشناسد و ما نيز از ظلمهايي كه آن دولت بر مردم فلسطين تحميل ميكند، بيزاريم. اما [ ...] ابراز اين مخالفت، آن است كه ورزشكاران خود را مجبور كنيم به بهانههاي مختلف از مواجهه با حريف اسراييلي فرار كنند... به رسميت نشناختن آن رژيم توسط دولت ايران، همانطور كه تعارضي با حضور همزمان ايران و اسراييل در سازمان ملل و نهادهاي بينالمللي ندارد، هيچ ارتباطي با رقابت نكردن ورزشكاران ايراني با حريفان اعزام شده از سوي اسراييل هم پيدا نميكند. ما تاكنون به قدر كافي از اين ممنوعيت غيرمنطقي لطمه خوردهايم و به خصوص حالا كه زمزمههاي انتقال تيمهاي آن رژيم از اروپا به آسيا مطرح شده، ادامه اين موضع ناموجه ممكن است به محروميتهاي جبرانناپذير براي ورزش كشور بينجامد....ضرر اين وضعيت فقط به ايران و ورزشكاران آن ميرسد و در مقابل، ايرانيان را[ ...] و دشمنشاد ميكند. از اينرو لازم است با اتخاذ موضعي عاقلانه و مدبرانه، اين مساله را هم يك بار براي هميشه حل كنيم.