عبدالحمید تحریم افغانستان از سوی برخی قدرتها را «ظلم»، «بیانصافی» و «بر خلاف عرف جهانی و قوانین بینالمللی» دانست و از جامعه جهانی، بهویژه کشورهای اسلامی خواست حکومت جدید افغانستان را به رسمیت بشناسند.
به گزارش شهدای ایران، روزنامه آرمان ملی درخواست مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان برای
به رسمیت شناختن طالبان از سوی جامعه جهانی را «عجیب» دانست و آن را
«عقبنشینــی» مولوی عبدالحمید از «اندیشــه و عمل مدرن دموکـراتیک» و
رسیدن به «اندیشه اقتدارگرایانه و شهروندستیز طالبانیسم» توصیف کرد. مولوی
عبدالحمید را به لحاظ مواضع سیاسی نزدیک به جریان اصلاحات میتوان دانست.
او جمعه گذشته، در خطبههای نماز جمعه زاهدان گفت که «جامعه جهانی با برقراری روابط دیپلماتیک با طالبان این دولت را به رسمیت بشناسند.» عبدالحمید تحریم افغانستان از سوی برخی قدرتها را «ظلم»، «بیانصافی» و «بر خلاف عرف جهانی و قوانین بینالمللی» دانست و از جامعه جهانی، بهویژه کشورهای اسلامی خواست حکومت جدید افغانستان را به رسمیت بشناسند و با این کشور روابط دیپلماتیک برقرار کنند. او حتی به رسمیت نشناختن طالبان را با «تحریم ایران» مقایسه کرد و گفت:
«همانگونه که برخی از قدرتهای جهانی با تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران این ملت را در تنگنا و مشکلات قرار دادند، اکنون این قدرتها در کشور همسایۀ ما افغانستان، شرایط بسیار بدتری را بهوجود آوردهاند... نزدیک به دو ماه است که نظام قبلی در افغانستان سقوط کرده و نظام و حکومتی جدید در این کشور روی کار آمده است، اما قدرتهای جهانی علاوه بر اینکه حکومت جدید را به رسمیت نمیشناسند، داراییهای افغانستان را نیز بلوکه و ملت این کشور را هم تحریم کردهاند...»
روزنامه آرمان ملی در یادداشت خود تلویحاً گفته که عدم تحقق وعدههای اصلاحطلبان در مورد اهل سنت باعث تغییر موضع مولوی شده است: «مولوی عبدالحمید، از دوم خرداد ۷۶ بدینسو، بهطور مکرر اهل سنت ایران را به حمایت از جنبش اصلاحی و کاندیداهای ایشان دعوت میکردند. معنای این کنش سیاسی آن بود که ایشان شعارهای اصلاحطلبان در دفاع از حقوق شهروندی، ایران برای همه ایرانیان و... را متضمن احقاق حقوق شهروندی جامعه اهل سنت ایران میدانستند. بدیهی است که جریان اصلاحات بهرغم خدمات گسترده به کشور و ملت، در جامهعمل پوشاندن به تمامی مواعید خود، از جمله تحقق شعارهای خود نسبت به اهل سنت کامیاب نگردید. این داستان، اما جواز عقبنشینی و حرکت کاملاً متضاد جناب مولوی و تبعیت از منطق «الحق لمن غلب»، بهعنوان اندیشه سیاسی سنتی غالب در اهل تسنن را فراهم نمیآورد.»
این یادداشت میافزاید: «جناب مولوی با حمایت از منطق طالبانیسم، دیگر نمیتوانند پرچمدار حقوق شهروندی، برابری و آزادی اهل سنت در ایران باشند. حقوق شهروندی، حق حاکمیت ملی، آزادی و برابری در منطق طالبانیسم جایگاهی ندارد.
طالبان مشروعیت حکومت خود را بر مبنای «تغلب» استوار نموده و اهمیتی برای «رأی ملت» قائل نیستند.»
اصلاحطلبان تلاش میکردند رقبای سیاسی خود در داخل، یعنی اصولگرایان را طرفدار طالبان معرفی کنند و حالا اغلب در مورد خطبههای نماز جمعه عبدالحمید سکوت کرده و ترجیح دادهاند از بایکوت استفاده کنند. فرض کنید به جای امام جمعه اهل سنت زاهدان، این جملات را امام جمعه مشهد گفته بود؛ آن وقت طی دو روز گذشته چه بلوایی در رسانههای اصلاحطلب و اکانتهای مجازیشان راه افتاده بود؟
مولوی عبدالحمید در مورد عملیاتهای تروریستی داعش طی دو هفته و در دو مسجد قندهار سکوت کرده است.
او جمعه گذشته، در خطبههای نماز جمعه زاهدان گفت که «جامعه جهانی با برقراری روابط دیپلماتیک با طالبان این دولت را به رسمیت بشناسند.» عبدالحمید تحریم افغانستان از سوی برخی قدرتها را «ظلم»، «بیانصافی» و «بر خلاف عرف جهانی و قوانین بینالمللی» دانست و از جامعه جهانی، بهویژه کشورهای اسلامی خواست حکومت جدید افغانستان را به رسمیت بشناسند و با این کشور روابط دیپلماتیک برقرار کنند. او حتی به رسمیت نشناختن طالبان را با «تحریم ایران» مقایسه کرد و گفت:
«همانگونه که برخی از قدرتهای جهانی با تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران این ملت را در تنگنا و مشکلات قرار دادند، اکنون این قدرتها در کشور همسایۀ ما افغانستان، شرایط بسیار بدتری را بهوجود آوردهاند... نزدیک به دو ماه است که نظام قبلی در افغانستان سقوط کرده و نظام و حکومتی جدید در این کشور روی کار آمده است، اما قدرتهای جهانی علاوه بر اینکه حکومت جدید را به رسمیت نمیشناسند، داراییهای افغانستان را نیز بلوکه و ملت این کشور را هم تحریم کردهاند...»
روزنامه آرمان ملی در یادداشت خود تلویحاً گفته که عدم تحقق وعدههای اصلاحطلبان در مورد اهل سنت باعث تغییر موضع مولوی شده است: «مولوی عبدالحمید، از دوم خرداد ۷۶ بدینسو، بهطور مکرر اهل سنت ایران را به حمایت از جنبش اصلاحی و کاندیداهای ایشان دعوت میکردند. معنای این کنش سیاسی آن بود که ایشان شعارهای اصلاحطلبان در دفاع از حقوق شهروندی، ایران برای همه ایرانیان و... را متضمن احقاق حقوق شهروندی جامعه اهل سنت ایران میدانستند. بدیهی است که جریان اصلاحات بهرغم خدمات گسترده به کشور و ملت، در جامهعمل پوشاندن به تمامی مواعید خود، از جمله تحقق شعارهای خود نسبت به اهل سنت کامیاب نگردید. این داستان، اما جواز عقبنشینی و حرکت کاملاً متضاد جناب مولوی و تبعیت از منطق «الحق لمن غلب»، بهعنوان اندیشه سیاسی سنتی غالب در اهل تسنن را فراهم نمیآورد.»
این یادداشت میافزاید: «جناب مولوی با حمایت از منطق طالبانیسم، دیگر نمیتوانند پرچمدار حقوق شهروندی، برابری و آزادی اهل سنت در ایران باشند. حقوق شهروندی، حق حاکمیت ملی، آزادی و برابری در منطق طالبانیسم جایگاهی ندارد.
طالبان مشروعیت حکومت خود را بر مبنای «تغلب» استوار نموده و اهمیتی برای «رأی ملت» قائل نیستند.»
اصلاحطلبان تلاش میکردند رقبای سیاسی خود در داخل، یعنی اصولگرایان را طرفدار طالبان معرفی کنند و حالا اغلب در مورد خطبههای نماز جمعه عبدالحمید سکوت کرده و ترجیح دادهاند از بایکوت استفاده کنند. فرض کنید به جای امام جمعه اهل سنت زاهدان، این جملات را امام جمعه مشهد گفته بود؛ آن وقت طی دو روز گذشته چه بلوایی در رسانههای اصلاحطلب و اکانتهای مجازیشان راه افتاده بود؟
مولوی عبدالحمید در مورد عملیاتهای تروریستی داعش طی دو هفته و در دو مسجد قندهار سکوت کرده است.